دانلود کتاب صوتی پل‌ های مدیسن کانتی با صدای زهره زاهدی + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی پل‌ های مدیسن کانتی

دانلود و خرید کتاب صوتی پل‌ های مدیسن کانتی

معرفی کتاب صوتی پل‌ های مدیسن کانتی

کتاب صوتی پل‌ های مدیسن کانتی نوشتهٔ رابرت جیمز والر و ترجمهٔ زهره زاهدی است. زهره زاهدی گویندگی این کتاب صوتی را نیز انجام داده و انتشارات کتاب‌سرای نیک آن را منتشر کرده است. این اثر صوتی رمانی عاشقانه را در بر گرفته که قلب انسان را لمس می‌کند و نشان می‌دهد که آدمی وقتی حقیقتاً شروع به اندیشیدن و حس‌کردن می‌کند که نخستین عشق به سراغش بیاید.

درباره کتاب صوتی پل‌ های مدیسن کانتی

کتاب صوتی پل‌ های مدیسن کانتی رمان پرفروشی بوده است. این رمان، زندگی یک زن خانه‌دار ایتالیایی تنها به نام «فرانچسکا» را روایت می‌کند که در «مدیسون کانتی» ساکن است. او با عکاس مجلهٔ «نشنال جئوگرافیک» (رابرت کین کید) که برای عکس‌گرفتن از پل‌های روبسته به مدیسون کانتی آمده، رابطهٔ مخفیانه‌ای برقرار می‌کند.

این رمان با فروختن بیش از ۵۰ میلیون نسخه در سراسر جهان یکی از پرفروش‌ترین رمان‌های قرن بیستم شناخته می‌شود و در ایران با چند برگردان منتشر شده است.

اقتباس سینمایی این اثر نیز با بازی مریل استریپ و کلینت ایست‌وود و به کارگردانی کلینت ایست‌وود ساخته شده است. مریل استریپ برای بازی در این فیلم، نامزد جایزهٔ اسکار شد.

گفته می‌شود که رابرت جیمز والر نویسنده‌ٔ آمریکاییِ کتاب پل‌های مدیسون کانتی این رمان را در ۱۱ روز از سال ۱۹۹۲ میلادی نوشت. می­‌توان گفت که این کتاب متأثر از ایدئولوژی و سبک زندگی این نویسنده بوده است.

شنیدن کتاب صوتی پل‌ های مدیسن کانتی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی و قالب رمان با درون‌مایه‌های عاشقانه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره رابرت جیمز والر

رابرت جیمز والر (Robert James Waller) در تاریخ ۱ اوت ۱۹۳۹ به دنیا آمد. او نویسنده، موسیقی‌دان و عکاس اهل ایالات متحدهٔ آمریکا بود.

والر با نوشتنِ رمان پرفروشِ پل‌های مدیسون کانتی در سال ۱۹۹۳ مشهور شد؛ رمانی که ۲ سال بعد با فیلمی به همین نام به کارگردانی کلینت ایستوود به سینمای هالیوود آمد و به‌همین‌خاطر شهرتش بیشتر شد.

رابرت جیمز والر در ۱۰ مارس ۲۰۱۷ درگذشت.

بخش‌هایی از کتاب صوتی پل‌ های مدیسن کانتی

«بار دیگر با اتوبوس به مين رفت و با اتواستاپ زدن طول ساحل را پیمود، سوار قایق پست سحر که از استونینگتون می‌آمد شد، همان‌جا بیتوته کرد، بعد با قایق عرض خلیج فاندی به طرف نوا اسکتیا را پیمود. از تجهیزات عکاسی‌اش و نیز محل‌هایی که می‌خواست دوباره ببیند، یادداشت برداشت. در بیست‌ودو سالگی، وقتی که از ارتش بیرون آمد، یک عکاس تمام‌عیار بود و در نیویورک کاری به‌عنوان دستیار یک عکاس معروف پیدا کرد.

مدل‌های زن همه زیبا بودند و او با یکی دوتاشان قرار ملاقات گذاشت و نصفه و نیمه عاشق یکی‌شان شد که او هم به پاریس رفت و از هم جدا شدند. او به رابرت گفته بود: «من نمی‌دانم تو چه هستی یا که هستی، اما هر که هستی در پاریس به دیدنم بیا». جوابش داده بود که خواهد رفت. واقعاً هم می‌خواست برود، اما هرگز نرفت. سال‌ها بعد، هنگامی‌که مشغول تهیه عکس برای داستانی در سواحل نرماندی بود، نام او را در کتاب پاریس یافت. به او تلفن کرد و آن‌ها دریک کافه خیابانی با هم قهوه خوردند او با یک کارگردان سینما ازدواج کرده بود و سه فرزند داشت.

اعتقادی به مدپرستی نداشت. مردم لباس‌های سالم و تمیز خود را دور می‌انداختند، يا شتاب‌زده آن‌ها را طبق نظر مدسازان اروپایی تغییر شکل می‌دادند. این کار به نظرش احمقانه بود و عکس‌برداری از مدل‌های لباس را حقیر احساس می‌کرد. کارش را ترک کرد و با خود گفت: «تو از جنس همان چیزی هستی که به وجود می‌آوری».

در دومین سال اقامتش در نیویورک مادرش درگذشت. به اوهایو برگشت. او را دفن کرد و وکیل متن وصیت‌نامه را برایش خواند. ماترکی باقی نمانده بود. درواقع او انتظار چیزی هم نداشت. متعجب شد از اینکه فهمید والدینش پولی اندوخته بودند و خانه کوچک واقع در خیابان فرانکلین را که در طول مدت زناشویی‌شان در آن اقامت داشتند، خریده بودند. خانه را فروخت و با پولش برای خود تجهیزات درجه یک عکاسی خرید. همچنان که پول را به دست فروشنده می‌داد، به یاد همه آن سال‌هایی افتاد که پدرش سخت کار کرده بود و آن دلارها را یکی‌یکی اندوخته بود و به یاد زندگی ساده والدینش افتاد.

بعضی از کارهایش در مجلات کوچک چاپ شد. بعد از طرف مجله‌ی معروف جغرافیای ملی به او زنگ زدند. آن‌ها عکس‌های تقویمی را که از مناظر کیپ می‌ گرفته بود، دیده بودند. با آن‌ها حرف زد. مأموریتی جزئی گرفت. آن را حرفه‌ای به انجام رساند و قدم در راه موفقیت گذاشت.

در سال ۱۹۴۳ ارتش دوباره او را احضار کرد. همراه نیروی دریایی و با جان کندن تا سواحل جنوبی اقیانوس آرام پیش رفت. در حالی که دوربین‌ها از شانه‌هایش آویزان بودند و به پشتش سنگینی می‌کردند، از مردانی که از ناوچه‌های آب‌خاکی پیاده می‌شدند. عکس می‌گرفت.»

Fateme Rezazadeh
۱۴۰۱/۰۷/۳۰

صدا و کیفیت صدا افتضاح، تو رو خدا وقتی اینهمه پول میگیرید یکم روی کیفیت کار کنید!!!!

ak
۱۴۰۱/۰۷/۰۹

بنظرم هر شخصی که رمان های عاشقانه رو دوست داره باید حتماً این کتاب رو بخونه واقعاً انسان رو تحت تاثیر قرار میده

soli
۱۴۰۱/۰۵/۰۲

چرت مطلق حیف وقت

زمان

۵ ساعت و ۵۲ دقیقه

حجم

۳۴۲٫۰ مگابایت

قابلیت انتقال

دارد

زمان

۵ ساعت و ۵۲ دقیقه

حجم

۳۴۲٫۰ مگابایت

قابلیت انتقال

دارد

قیمت:
۷۷,۰۰۰
۳۸,۵۰۰
۵۰%
تومان