دانلود و خرید کتاب صوتی اسم این سخنرانی چه بود ؟
معرفی کتاب صوتی اسم این سخنرانی چه بود ؟
کتاب صوتی اسم این سخنرانی چه بود ؟ نوشتهٔ جردن پیترسون و ترجمهٔ دادبه دادمهر و با صدای علیرضا بنی جانی است و انتشارات بذر خرد (جیحون) آن را منتشر کرده است. این کتاب سه گفتار از جردن بی.پیترسون است.
درباره کتاب صوتی اسم این سخنرانی چه بود ؟
این کتاب صوتی دربارهٔ «سلسلهمراتبها» است. بخشی از طبیعت جهان اجتماعی، ساختار سلسلهمراتبی است. ساختار سلسلهمراتبی جذاب است. این جذابیت بخشی بهخاطر پیچیدگیشان است و بخشی هم بهخاطر عملکرد آنها؛ چون بههرحال مجبوریم با آن سروکار داشته باشیم. هر تعریفی از آنها، هر شکل بازنمایی از آن، فوراً میتواند توجه ما را به خودمان جلب کند. چون ما بهشدت کنجکاویم بدانیم که مردم چطور باید در سلسلهمراتبها حرکت کنند و چه شگردهایی داشته باشند.
نکتهٔ جالب دیگر آن است که ما جذب افرادی میشویم که جایگاه برتری در سلسلهمراتبها دارند و این نکته را بهمان یادآوری میکند که همهٔ ما ذاتاً به انسانهای موفق علاقه داریم. یکی از ویژگیهای بارز موفقیت این است که انسان در طبقات سلسلهمراتب بالاتر برود. این تقریباً مترادف با موفقیت برداشت میشود.
ما میدانیم سلسلهمراتبها وجود دارند و این را هم میدانیم که برای موفقیت در زندگی، باید رشد کرد و در سلسلهمراتب بالا رفت؛ اما خب تعداد سلسلهمراتبها که یکی دوتا نیست، انواع و اقسام دارند. داستان اینجاست که چون ما نمیدانیم سر از کدام سلسلهمراتب درمیآوریم، نمیخواهیم لزوماً از هرکسی که در آن سلسلهمراتب بخصوص وجود دارد تقلید کنیم؛ بلکه سعی میکنیم تابع الگوهای رفتاریای باشیم که موجب شده شخصی در آن سلسلهمراتب توفیق بهدست بیاورد. همین اتفاق درمورد ورزش و قهرمانهای ورزشیمان هم صدق میکند. وقتی مثلاً از علاقهمان به قهرمانهای ورزشی میگوییم، معنیاش این نیست که همیشه یک چوب بیسبال در دست داریم. اصلاً قرار نیست ما بهطور مستقیم از قهرمانهای ورزشیمان تبعیت کنیم. همین نگاه را میتوانیم به دستهای کامل از سلسلهمراتبها هم داشته باشیم و شروع کنیم به تقلید از هر رفتاری که فکر میکنیم میتواند ما را به موفقیت نزدیکتر کند؛ فارغ از اینکه ما در کدام نقطه از سلسلهمراتب خودمان هستیم و در چه زمانی. حالا سؤال اینجاست که این ویژگیها چه هستند؟ سلسلهمراتبها در ذات خود خوب یا بد هستند یا اگر چپها فکر میکنند سلسلهمراتبها بد هستند دلیلش چیست؟
فصلهای این کتاب صوتی از این قرار هستند:
سلسلهمراتب و بازی منصفانه
اجتنابناپذیری، سودمندی و خطر سلسلهمراتبها
احساسات ما و سلسلهمراتب اجتماعی
شنیدن کتاب صوتی اسم این سخنرانی چه بود ؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به کسانی که میخواهند بدانند ریشهٔ برخی مشکلات ما از کجاست و در برابر آنها باید چه کار کنیم پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی اسم این سخنرانی چه بود ؟
یک ویدئوی بینظیر از نقاشی کشیدن پیکاسو در یوتیوب هست که به سال ۱۹۵۷ مربوط میشود. فکر میکنم اگر در یوتیوب عبارت «فیلم سیاهوسفید از نقاشی پیکاسو» را بنویسید احتمالاً پیدایش میکنید. در این فیلمْ پیکاسو روی یک پنجره نقاشی میکشد و از سمت دیگر پنجره از نقاشی فیلمبرداری میشود. یعنی همزمان هم خود پیکاسو را میبینیم هم اثری را که خلق میکند. فوقالعاده است، تقریباً هیچوقت پیش نمیآید یک هنرمند بزرگ را مشغول ساختن اثرش ببینیم. اما چه چیز جالبی در این ویدئوی پیکاسو وجود دارد؟ خب، خیلی چیزها، اما ما فقط به یکی میپردازیم: این فیلم یک نمایش درخشان از تواناییهای بسیار متفاوت انسان است.
سایت دیگری هم وجود دارد به نام «پروژهی پیکاسو» که سعی دارد تمام کارهای پیکاسو را مستند کند. کارشان خیلی سختتر از چیزی است که فکر میکنید. یک لحظه پیشِ خودتان تخمین بزنید پیکاسو چه تعداد نقاشی و اثر هنری تولید کرده است. او هفتادوخوردهای سال کار کرده و بگوییم احتمالاً هر هفته یا شاید هر ماه یک اثر خلق میکرده، که میشود دوازده اثر در سال و به عبارتی حدوداً نهصد نقاشی در طول عمرش. خوب است، نه؟ واقعاً زیاد است، آنهم در مقایسه با من و شمایی که حتی یک نقاشی ماندگار هم در طول عمرمان نکشیدهایم. اما بگذارید از اشتباه درتان بیاورم؛ این عددی که حدس زدیم هیچ ربطی به واقعیت ندارد. میدانید، پیکاسو در طول عمرش بیشتر از پنجاههزار اثر هنری به جا گذاشته است. حیرتآور است. این ماجرا در مورد یوهان سباستین باخ هم صادق است. او آنقدر قطعات موسیقی زیادی نوشت که اگر فقط بخواهیم کسی را استخدام کنیم که نُت آهنگهای او را رونویسی کند، بیست سال زمان میبرد. بیست سال، هشت ساعت کار در روز، فقط برای نسخهبرداری از آهنگهای باخ! فراتر از درک ماست؛ اما در کل منظورم این است که مردم میتوانند در کارهایی خوش بدرخشند که حتی نمیشود تصور کرد. بههرحال وقتی یک هنرمند بهخصوص هنرمند تجسمی اثری میآفریند، در تلاش است چیزی را معماگونه به تصویر بکشد. شما فکر میکنید هدف یک هنرمند تجسمی تولید اثری زیبا است ولی نه، هدف او حل مسئلهی پیچیدهای از ادراک است.
گرچه شاید ندانید، اما نگاه شما به جهان به شکل عمیقی از روشی که هنرمندان بزرگ یاد گرفتهاند به جهان نگاه کنند تأثیر میپذیرد. آنها در آثارشان جهان را بهوسیلهی نگاه منحصربهفرد خودشان نمایش میدهند و همین نگاه بر همهچیز تأثیر میگذارد. از شکل تجلی جهان در فیلمها بگیرید تا برنامههای تلویزیونی و تبلیغات و مواردی مانند اینها. و اینطور ما جهان را از چشم هنرمندان بزرگ میبینیم و میفهمیم که آنها مشکلات پیچیدهی ادراک را حل میکنند. از همین طریق است که ما به جهان دید متفاوتی پیدا میکنیم؛ در حالیکه خود آنها دقیقاً نمیدانند که این اتفاق چگونه میافتد.
تماشای پیکاسو در حال نقاشی روی شیشه خیلی جالب است. او میکشید و پاک میکرد، باز نقاشی میکرد و آن را از بین میبرد. بعد روی نقاشیاش را میپوشاند و کاملاً پاکش میکرد. همهچیز تمیز میشد و دوباره از اول کشیدن را شروع میکرد. این بازی مداوم پیکاسو با فرمها بود. بعضی مواقع، یک تکه را تمام میکرد و به تکهی بعدی میرسید، اما باز همان مراحل را تکرار میکرد... هنر پیکاسو در بازی با اشکال ادراکی بود و این فیلم درواقع فقط ثبت اکتشافات او بود.
دیروز با هنرمندی به اسم تادیوس بیرنو ملاقات داشتم که در همیلتون، در شهر کوچک انکستر زندگی میکند. حدود دو سال پیش، من ویدئویی برای افتتاحیهی نمایشگاه نقاشی او تهیه کرده بودم. بیرنو نقاشیهای جالبی دارد که وقتی از نزدیک بهشان نگاه میکنید، به نظر میرسد چیزی جز یک قطعه فلز زنگزده یا یک تکه از یک دیوار قدیمی نیست. اما اگر ده قدم به عقب بروید، کمکم از لابهلای این خطوط انتزاعی چهرههای زیبایی مثل روح ظاهر میشود. چهرهایی که شاید حسوحال کارهای میکلآنژ را داشته باشند و یادآور هنر دوران رنسانس است. دیروز داشتم به بعضی از کارهای بیرنو نگاه میکردم. او کولاژهایی درست میکرد که از بریدههای روزنامه ساخته شده بودند. روزنامه و مجلاتی که مثل نقشه جدا کرده بود را روی هم میگذاشت و با آنها بازی میکرد، هرازگاهی چیزی به آنها اضافه میکرد و مدام در حال بازی کردن با این تکهکاغذها بود. و ناگهان از میان همین خلاقیتها و بازیها، یک اثر هنری به وجود میآمد.
کاری که من هم امیدوارم در سخنرانیهایم بتوانم انجام دهم شبیه همین است: با ایدهها بازی کنم و ببینم من را به کجا میبرند. من اخیراً در چهار مناظره با سام هریس حضور داشتم؛ دوتا در ونکوور و بعد دوتا هم در دوبلین و لندن.
زمان
۴ ساعت و ۳۷ دقیقه
حجم
۲۵۶٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۴ ساعت و ۳۷ دقیقه
حجم
۲۵۶٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
کتاب خیلی خوبیست🙏👍👍 البته نام مترجم و گوینده را جابجا نوشتید
کتاب بسیار خوبی است.