کتاب سر دلبران؛ در فضائل امیرمومنان (ع)
معرفی کتاب سر دلبران؛ در فضائل امیرمومنان (ع)
سر دلبران؛ در فضائل امیرمومنان (ع) اثری از محمدصدیق منشاوی با ترجمه محمد محققیان است. در این کتاب گزیدهای از فضائل امیرالمومنین علی علیه اسلام، امام اول شیعیان را میخوانید.
درباره کتاب سر دلبران؛ در فضائل امیرمومنان (ع)
شخصیتِ امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) از چنان جاذبهای برخوردار است که همه آزادگان جهان را مبهوت و مجذوب خود نموده است. این شخصیت بینظیر را نمیتوان در دین و مذهبی خاص محصور نمود.
علی (ع) چنان است که هر انسانی اگر با فطرتِ خود به نظاره او بنشیند، خود را مرید و شیفته او خواهد یافت. بیجهت نیست که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «النَّظَرُ إِلَی وَجْهِ عَلِیٍّ عِبَادَة۱» و این حقیقتِ ذوب شدن در شخصیتِ خدایی علی (ع) است. علی (ع) را مسیحیانی چون جرج جرداق از دید خود به ستایش نشستهاند و مسلمانان از تمام مذاهب اسلامی عظمتش را وصف کردهاند.
جرج جرداق میگوید: «جاذبههای کلمات امام علی (ع) شوری در من ایجاد کرد که ۲۰۰ بار نهج البلاغه را مطالعه کردم.»
ما را چه رسد به اینکه بخواهیم از این بزرگمرد تاریخ انسانیت سخن بگوییم. بهتر است لب فرو بسته و علی(ع) را از نگاه رهبر ژرف بینِ خود آیه الله العظمی امام خامنهای (دام ظله) به نظاره بنشینیم:
«امیرالمؤمنین (ع) در شخصیت خود، مظهر خصوصیاتی است که امروز اگر ما مردم و مسئولان این خصوصیات را در رفتار و گفتارِ خودمان منعکس کنیم، جامعهٔ اسلامیمان اوج و اعتلا پیدا خواهد کرد.
راه تعالی و پیشرفت و اصلاح دنیا و آخرت یک ملت، یک راه پیمودنی است. در مقابل انسان مؤمن و معتقد به خدا و رسالت، بنبست وجود ندارد. یک ملت میتواند همهٔ مشکلات و همهٔ سنگِ راهها و خارِ راهها در طریق کمال را، از جلوِ پای خود بردارد؛ به شرط آنکه خصوصیاتی را که برای این حرکت عظیم و همهجانبه لازم است، در خود به وجود آورد، و امیرالمؤمنین (ع) مظهر این خصوصیات بود.
امیرالمؤمنین (ع)، هم مظهر تقوا و امانت و هم دارای صدق و صراحت بود. آن بزرگوار با اینکه یک سیاستمدار و رئیس دنیای اسلام بود و تدبیر امور یک جمعیت عظیمِ چند ده میلیونی آن زمان، با نبود وسایل امروزی برای ارتباط، بر دوش او بود و جامعه و امّت اسلامی را اداره میکرد، اما سیاستمداری علی موجب این نمیشد که از جادهٔ صداقت و صراحت کنار رود. علی، صادق و صریح بود؛ آنچه میگفت، به آن معتقد بود و برای او راهنمای عمل بود. برای این است که کلمه کلمهٔ گفتار امیرالمؤمنین (ع) در طول تاریخ مثل نورافکنی برای زبدگان و نخبگان فکری عالم درخشیده است.
محمد صدیق منشاوی در این کتاب به فضائل و کرامات امیرامومنین علی علیه السلام پرداخته و روایات منسوب به ایشان را در این کتاب گردآوری کرده است. اصل این کتاب با نام ۱۰۰ قصّه و قصّه من حیات علی بن ابیطالب کرّم الله وجهه منتشر شده بود که مترجم نام آن را به سر دلبران تغییر داده است. محتوای کتاب بسیار ارزشمند و منحصر به فرد است. برای مثال میتوان به برخی از فضایل که از چشم ما شیعیان پوشیده بوده اشاره کرد. همچنین در چند مورد مطالبی نقل میکند که عین عبارت نقل شده در نهج البلاغه است.
خواندن کتاب سر دلبران؛ در فضائل امیرمومنان (ع) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به شناخت بیشتر امیرالمومنین علی علیه السلام مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب سر دلبران؛ در فضائل امیرمومنان (ع)
علی (ع) و یهودی متکبّر
مرحبِ یهودی، بزرگ اهلِ خیبر، سوار بر اسبی نیرومند به شمشیر و زور بازوی خود میبالید و به میدان آمد و رجز میخواند که:
قَدْ عَلِمَتْ خَیْبَرُ أَنِّی مَرْحَبٌ
شَاک سِلَاحِی بَطَلٌ مُجَرَّب
إذا الحروب أقبلت تلهّب
در و دیوار خیبر گواهی میدهد که من مرحبم.
قهرمانی کار آزموده و مجهز به سلاح جنگی هستم.
دلاور با تجربه ای هستم که در برابر آتش جنگها نمیهراسم.
عامر بن سنان از سپاه اسلام رجز خوان، برای مبارزه با او به میدان رفت.
مرحب و عامر با یکدیگر درگیر شدند و دو ضربه بین آنها رد و بدل شد. مرحب پیش دستی کرد و شمشیر خود را بر سر عامر فرود آورد.
عامر خواست از زیر، ضربه ای به مرحب بزند که شمشیرش به سمت خودش بازگشت و به شهادت رسید.
بعضی از روی طعنه گفتند: مرحب چنان جنگید که عامر از ترس، خودش را کشت!
سلمة بن الاکوع گریه کنان نزد پیامبر (ص) آمد.
پیامبر (ص) فرمود: چه شده ای سلمه؟
سلمه با ناراحتی گفت: مردم به عامر طعنه میزنند!
چهره پیامبر (ص) تغییر کرد و با خشم فرمود: چه کسی طعنه میزند؟
سلمه گفت: یکی از اصحاب شما!
پیامبر (ص) فرمود: آنها گنه کارند و عامر نزد خدا دو اجر دارد.
سپس پیامبر (ص)، علی بن ابی طالب (ع) را به حضور طلبید و پرچم اسلام را به او داد.
علی (ع) چون شیری به میدان مرحب رفت.
مرحب هنوز به رجز خوانی مشغول بود و میگفت:
قَدْ عَلِمَتْ خَیْبَرُ أَنِّی مَرْحَبٌ
شَاک سِلَاحِی بَطَلٌ مُجَرَّب
إذا الحروب أقبلت تلهّب
علی بن ابی طالب (ع) در جوابش فرمود:
أنا الّذی سمّتنی أمّی حیدره
کلیث غابات کریه المنظره
منم آنکه مادر مرا شیر گفت
چه شیری که طعنه به شمشیر گفت
دهم کیل هر کس به اندازه اش
ز بن بر کنم نام و آوازه اش
و چون باد به سمتش تاخت و رو در روی او قرار گرفته، مانند شیر بر مرحب حمله کرد.
شمشیر را بالا برد و بر فرق مرحب کوبید! سرش دو نیم شد و روی زمین افتاد.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه