کتاب مجال آه
معرفی کتاب مجال آه
کتاب مجال آه، مجموعه مقالاتی از اسماعیل بنی اردلان است که در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. در این کتاب مباحثی همچون فلسفه و اخلاق، نقد سنتی و ادبیات آیینی و ... مورد بررسی قرار میگیرند.
درباره کتاب مجال آه
اگرچه فلسفه و تفکر فلسفی با سقراط آغاز شده است، اما تا همین امروز نیز ادامه پیدا کرده است. در حقیقت فلسفه چیزی نیست که متعلق به یک دوره زمانی خاص باشد و تمام شود، بلکه همراه ما است و در تمام عمر نیز همراه ما خواهد آمد.
در کتاب مجال آه، اسماعیل بنی اردلان، مجموعه مقالاتی را منتشر کرده است که پای فلسفه را به زندگی امروزی باز میکنند؛ در این کتاب مباحثی را همچون فلسفه و تمدن اسلامی، زیبایی، اخلاق، نقد سنتی و ادبیات آیینی بررسی میکنیم.
کتاب مجال آه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب مجال آه را به تمام علاقهمندان به مطالعات فلسفی و ادبی پیشنهاد میکنیم.
درباره اسماعیل بنی اردلان
اسماعیل بنی اردلان رئیس دانشکده علوم نظری هنر، رئیس دانشکده سینما، معاون پژوهشی دانشکده هنر و ... بوده است و فعالیتهای زیادی در حوزه هنر انجام داده است. همچنین کتاب «معرفت شناسی آثار صناعی» اثر دیگر او است که پیش از این کتاب منتشر شده است.
بخشی از کتاب مجال آه
نگاهی به شیوه آموزش قدمایی
درآمد
شیوه آموزش شفاهی، که متکی به حافظه است، و روش «بخوان و بنویس»، که از دوران کهن به یادگار مانده، با جهانی که امروزه تصویر در آن نقش اساسی را بازی میکند سازگار نیست. ناکارآمدی چنین روشی به اثبات رسیده است. به سبب دامنه تنگ و محدود چنین روشی، که کسب معرفت در آن نقش رنگباختهای دارد، ایجاب میکند تا مؤسسات و مراکز آموزشی برای پر کردن چنین ورطهای آستین بالا کنند. حکمت اسلامی، که پشتوانه استدلالی و معرفتی انسان اسلامی بوده است، امروزه نیز میتواند در همه سطوح سنی و آموزشی چنین نقشی را در جهان معارضهآمیز کنونی بازی کند.
۱. تمهید مقدمه
اگرچه تا پیش از سقراط تعدادی از حکمای یونانی درباره ماهیت هستی به چون و چرا پرداخته بودند، مباحث فلسفی عملاً با سقراط شروع شد. معرفت تا پیش از سقراط بیشتر به شناخت طبیعت گرایش داشت؛ از همین رو، حکمای اولیه را «کاوشگران» طبیعت میشناختند. اما با سقراط تفکر عقلی جای خود را باز کرد و اسطوره جای خود را به اندیشه واقعی داد. سقراط سر و کار داشتن با فلسفه را «تمرینی برای مرگ» میدانست. فلسفه منشأ خود را گفت و شنود یا پرسش و پاسخ میداند که با سقراط آغاز شده است. افلاطون، شاگرد نامدار سقراط، اندیشههای استادش را به شیوه گفتوشنود نشر داد. در این مناظرات فلسفی، سقراط به روش محاوره میکوشد تا جهل مدعیان را بر آنها آشکار کند.
ارسطو، در مدرسه خصوصی خود، در سایه درختان، راه میرفت و درس میگفت. به همین سبب است که به شاگردان او «راهروندگان» (peripaticie) یا مشائیان نام دادهاند. ارسطو در این مدرسه دو نوع درس میگفت. یک نوع، که دشوارتر بود، همهروزه، صبحها، برای «رازْآشنایان» میگفت؛ تنی چند برگزیده که ظرفیت فهم و درک بیشتری داشتند. اما نوع دوم، تدریس عمومیتر بود و با روش پرسش و پاسخ صورت میگرفت، به شیوه محاوره و با زبان ساده و قابل فهم. ارسطو با آنکه آثار خود را به صورت رساله تدوین کرده است، اصل مناظره را، که سقراط بانی آن بود، برای آموزش فلسفی مناسبتر میدانست.
بعدها، در مدارس فلسفه، باب گفتوگو را باز نگه داشتند تا تمرینی باشد برای تشحیذ ذهن، تسلط بر موضوع، و یافتن راههای اقناع و حتی از میدان به در کردن حریف. هنوز این روش مناظره در مدارس فلسفه اعمال میشود. از این جهت، شاگردان فلسفه همواره همه فن حریف و خوش سر و زبان بودهاند. منظور از مناظره اساساً روشن ساختن حقیقت و به کرسی نشاندن آن بود؛ همان روشی که سقراط در آن استاد بود. هرچند بعدها خود مناظره و مباحثه و مجادله به مهارتی فنی تبدیل گشت که همواره هم با حقیقت مرتبط نبود. هنوز اصطلاحاتی نظیر «ان قُلت» یا «لا نُسَلِّم» در خاطرهها طنینانداز است. سعدی، که یکی از تربیتشدگان مدرسه نظامیه بغداد است، اشاره به همین فرایند دارد وقتی که میگوید:
فقیهان طریق جدل ساختند
لَم و لا نُسَلِّم درانداختند
نظر به همین شیوه صحبت آوردن بود که به این گروه «اهل قال» نام داده بودند و فرق قائل میشدند بین آنها و دستهای که با بحث و جدل میانهای نداشتند و «اهل حال» خوانده میشدند.
تعلیم در مدارس و دانشگاههای قرون وسطی نیز، که تحت تأثیر آموزش حکمی در اسلام شکل گرفته بود، از دو راه صورت میگرفت: راه درس و راه بحث. درس آن بود که فقط مدرّس سخن بگوید و اقوال استادان و مشایخ را تفسیر و توضیح کند؛ در بحث شاگردان و استادان آزادانه به مذاکره میپرداختند و دلایل موافق و مخالف را در یک مسئله به میان میآوردند.
حجم
۱۱۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
حجم
۱۱۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه