کتاب هنر سینما
معرفی کتاب هنر سینما
کتاب هنر سینما اثری از رالف استیونسن و ژ.ر. دبری است که با ترجمه پرویز دوائی در انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده است. این اثر سینما را به عنوان یک هنر بررسی میکند و تحلیلی از انواع تکنیکهای مختلف سینما ارائه میدهد.
درباره کتاب هنر سینما
سینما، هنر هفتم جهان است. در گذشته، شش هنر اصلی وجود داشت. این هنرها عبارت بودند از: موسیقی، نقاشی، نویسندگی، شاعری، پیکرتراشی و تئاتر. اما زمانی که سینما پا به عرصه وجود نهاد، هنر هفتم نام گرفت. هنری که به نوعی دربردارنده تمام هنرهای پیش از خود بود و در عین حال از همه آنها مستقل بود. این هنر در مدت زمانی کوتاه توجه مردم را در سراسر جهان به خود جلب کرد و اهل فن را واداشت تا دربارهاش بسیار بگویند و بنویسند.
کتاب هنر سینما نیز یکی از همین کتابها است. رالف استیونسن و ژ.ر. دبری در این کتاب، تحلیلی از انواع گوناگون تکنیکهای سینما بیان میکنند و موارد اختلاف تصویری که روی پرده سینما آفریده میشود، با واقعیت و چگونگی حسن استفاده از این موارد اختلاف برای مقاصد هنری را نشان میدهند.
مخاطبان با خواندن این کتاب درباره تکتک عناصری که در نهایت سبب میشوند تا فیلم خوبی داشته باشیم، آشنا میشوند. مواردی از قبیل فیلم و هنر، فضا، مکان و زمان در سینما، تار کردن تصویر، روی هم انداختن تصاویر، تصویر منفی، دکور، لباس، آرایش، رنگ، نورپردازی، صدا، واقعیت، آفرینش هنری و… .
کتاب هنر سینما را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
هنر سینما کتابی جذاب است که مخاطبان را با مباحث پایه سینما آشنا میکند و برای کسانی که دوست دارند دیدگاهی کلی و جامع به سینما و هنر فیلمسازی داشته باشند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب هنر سینما
عامل دیگر ناشناخته ماندن هنر فیلم در انگلستان و امریکا این است که مردم زحمت فهمیدن آن را به خود ندادهاند چونکه اصولاً به فیلم بهعنوان یک هنر فکر نمیکنند. دیویی میگوید: «چیزهایی هستند که آدم متوسط معمولی بهعنوان هنر قبول ندارد: فیلم، موسیقی جاز، قصههای مصور ... و رپرتاژهای روزنامهای دربارهٔ عشقهای پنهانی و جنایات.» آی. ا. ریچاردر ادبیات بد، هنر بد و سینما را یکجا کنار هم قرار داد و گفت که سینما «وسیله بیانی خاصی است که بیشتر با پرداختی زمخت و بدوی مناسبت دارد تا با یک پرداخت ظریف و حساس». در انگلستان هم، اولاً خیلی کم راجع به سینما چیز نوشتهاند و آنها هم که چیزی نوشتهاند سینما را بهعنوان پدیدهای اجتماعی، اقتصادی و حتی مربوط به علم انسانشناسی قلمداد کردهاند تا بهعنوان یک پدیده هنری.
قابل توجه اینجاست که سینما در امریکا و انگلستان کمتر از سایر نقاط جهان ارزش داشته است، این دو کشور از کشورهایی هستند که قید سرگرمی عمومی در امر بازرگانی فیلم تا مدتهای مدید از همهجا بیشتر بود. در این کشورها، تا سالهای سال فیلمهای خرواری، مبتذل و قراردادی مثل کالباس و سوسیس تولید میشد و افراد بصیر و مطلع ناچار از میزان ذوقی که در این آثار به خرج رفته بود احساس عدم رضایت میکردند. ولی در اروپا وضع تفاوت میکرد، در اینجا سینما یک کانون پر جوشوخروش روشنفکری محسوب میشد. افرادی مثل آیزنشتاین، پودوفکین، رنه کلر، ژان اپشتاین، آبل گانس، ژان کوکتو و جز اینها نه فقط فیلم میساختند، بلکه درباره فیلم کتاب مینوشتند و نظریه طرح میکردند. اینها افرادی هستند که اکنون متفکران و هنرمندان ممتاز به شمار آورده میشوند. در انگلستان و امریکا اشخاصی که به کار سینما اشتغال داشتند یا آنقدر موفق بودند و سرشان گرم بود که نمیتوانستند درباره خصوصیات هنری سینما چیز بنویسند و با قدرت بیانش را نداشتند. درباره هالیوود کتابهای زیادی نوشته شده ولی این کتابها صورت خاطرات یا نقل افتضاحات و هجویه را دارد. منتقدان مهم فیلم، اثرات مهم، سازنده و مفیدی داشتهاند ولی اغلب آنقدر گرفتار برآورد و سنجش فیلمهای جاری بودهاند که وقت نداشتهاند درباره جنبههای کلی هنری یا تاریخی سینما چیزی بنویسند. در طی سالهای گذشته تعداد معدودی نویسنده درباره جنبههای نظری فیلم به ظهور رسیدهاند ولی فقط یکی دو تای آنها مشهورند: آرنولد هازر، اروین پانوفسکی، جرج بلواستون، زیگفرید کرا کائر، راجرمن ول، ارنست لیندگرن. در دهه ۱۹۳۰ تا ۴۰، گروههای اقلیتی هوشمندی پیدا میشد که قدرت تأثیر و نفوذ زیادی نداشت. مکتب فیلمهای مستند انگلستان را فقط عده بسیار معدودی واقعاً درک کردند. از زمان جنگ به اینطرف، نسبت به سینما علاقه هوشمندانه بیشتری نشان داده شده است: ضعف تدریجی بت هالیوود و ظهور تلویزیون، به پایان رسیدن دوره سینما رفتن جمعی غیر انتقادی، مصاحبه با کارگردانها و نمایش فیلمهای قدیمی نشانههای این علاقه هستند.
باوجوداین، کشورهای اروپایی، همچنان پیش هستند و در مقابل هر سینمایی که در لندن فیلمهای جدی هنری نشان میدهد پنج سینما از این نوع در پاریس وجود دارد. اگر علاقه فهیم به سینما زیاد شده است وسایل ارضای این علاقه هنوز مکفی نیست. به تمام این دلایل، چون سینما به تکنیکهای مرکب غامض بستگی دارد، چون هنری جدید و تابع تغییر است، چون مشاهده آن مشکل است و دستکم گرفته شده است. هنوز، لااقل تا آنجا که پای تحلیل هنری به میان میآید، به اندازهٔ هنرهای دیگر شناخته نشده است.
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۷۲
تعداد صفحهها
۳۴۸ صفحه
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۷۲
تعداد صفحهها
۳۴۸ صفحه