کتاب دیپلماسی امام خمینی (رحمه الله علیه)
معرفی کتاب دیپلماسی امام خمینی (رحمه الله علیه)
علی سروش در کتاب دیپلماسی امام خمینی (رحمه الله علیه) به بررسـی مبانـی اندیشـه و راهبردهـای دیپلماتیـک امـام خمینــی (ره) پرداخته است.
درباره کتاب دیپلماسی امام خمینی (رحمه الله علیه)
حضرت امامخمینی (ره) در مقابل دو گفتمان لیبرالیسم و کمونیسم، گفتمان «اسلام ناب» را مطرح کرد. الوین تافلر در کتاب جابهجایی قدرت اشاره میکند: «کار بزرگ [امام] خمینی این بود که برای اولینبار یک نفر، غرب را با تمامی محتویاتش نادیده گرفت و بهجای اینکه بنشیند و با ما بهصورت جداگانه بحث کند، در کل همهٔ ما را دور زد... . انقلاب ایران به رهبری [امام] خمینی با توسل به ایدئولوژی خود، توانسته است هشدار و زنگ خطری را برای نظم حاکم بر جهان و قدرتهای سیستم بینالمللی بهوجود بیاورد.»
این گزارشی از واقعیت گفتمان بینالمللی انقلاب اسلامی است. گفتمان امام نهتنها در عرصهٔ دین، بلکه در عرصهٔ فلسفه و سیاست و... الگوها و تئوریهایی موفق ارائه کرد که دنیا را بهتحیر واداشت؛ از جمله این تئوریها در عرصهٔ سیاست بینالملل و بهصورت خاص در حوزهٔ «دیپلماسی» نمایان شد.
الگوهای دیپلماتیک حضرت امامخمینی (ره)، چه قبل و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تئوریهای غربی و شرقی را نقض کرد؛ از جملهٔ این دگرگونیها گسترش نفوذ روزافزون «قدرت نرم» و «دیپلماسی عمومی» و «بیداری ملتها» بهبرکت انقلاب اسلامی ایران بود. این تحول تئوری و عملی، حتی در قدرت سخت و جنگها نیز خودنمایی کرد؛ همچون پیروزی جنگهای «۳۳ روزهٔ» لبنان و «۲۲ روزهٔ» غزه، تئوری جنگها را نیز متزلزل کرد.
امامخمینی (ره) با سیاستی که بر اندیشهٔ «اسلام ناب محمدی (ص)» مبتنی است، توانستند عرصهٔ جدیدی در صحنهٔ سیاست بگشایند و بسیاری از معادلات و حتی نظریههایسیاسی را متحول کنند.
امامخمینی (ره) بهعنوان معمار انقلاب و در جایگاه فقیه و فیلسوف و عارف اسلامشناس، توانستند بلوک شرق و غرب را بهچالشی جدی در عرصهٔ بینالملل بکشانند. امروز نیز شاهدیم تداوم این اندیشه توانسته است موج عظیم بیداری را در جهان اسلام ایجاد کند و ایجاد خاورمیانهٔ اسلامی را در آینده نوید دهد.
اما برای تداوم و بازتولید این اندیشه و روش در عرصهٔ دیپلماسی، به مطالعهٔ عمیق و روشمند دیپلماسی در اندیشهٔ سیاسی امامخمینی (ره) نیازمندیم.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به نمودها و مصادیق دیپلماسی امامخمینی (ره) و مدلهای مشابه آن، در دنیا بسیار توجه شده است و تلاشهای فراوانی برای شناخت آن انجام گرفته است؛ اما «دیپلماسی امامخمینی (ره)» هنوز بهصورت علمی و متدولوژیک تبیین نشده است؛ بهویژه آنکه در این عرصه، باورمندان به این اندیشه، مبتنی بر لوازم علمی و اندیشهای آن، تلاش جدی و مستند انجام ندادهاند.
نویسنده در این کتاب کوشیده است با بررسی اندیشهٔ سیاسی امامخمینی (ره) و رفتارهای دیپلماتیک ایشان و با تبیین مبانی اندیشهای امام در عرصهٔ دپیلماسی، روشها و الگوی دیپلماسی امامخمینی (ره) را بهصورت علمی و روشمند تبیین کند.
خواندن کتاب دیپلماسی امام خمینی (رحمه الله علیه) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به علوم سیاسی مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب دیپلماسی امام خمینی (رحمه الله علیه)
مکتب سیاسی امامخمینی (ره)
در تاریخ تئوریهای روابط بینالملل و در نتیجهٔ آن در تئوریها و مدلهای دیپلماسی، شاهد آن هستیم که دو مکتب اصلی رئالیسم و ایدئالیسم و در ادامهٔ این دو، نئورئالیسم و نئوایدئالیسم، همواره یکی پس از دیگری بر جریان نظریهپردازیهای روابط بینالملل مسلط شدهاند و هر نظریهای دیگر در ضمن یکی از این دو مکتب اساسی تبیین شده است.
همان گونه که در فصل گذشته اشاره شد، اندیشهٔ امام با مبنای مشترک هر دو نگاه رئالیسم و ایدئالیسم، یعنی نگاه منفعلانه به انسان در برابر ساختارها و نهادها و کارگزاران، تفاوتهای آشکاری دارد. در فصل گذشته چنین توضیح دادیم:
در دو رویکرد رئالیسم و ایدئالیسم، همواره نظریهپردازان خواستهاند با تغییر ساختارها و سیستمها بر این انسان بدسرشت یا خوبسرشت مسلط شوند و جنگ و صلح او را اداره کنند؛ اما در دیپلماسی امام خود انسان است که این انسان خوبسرشت یا بدسرشت را اداره میکند و اساساً مشکل اصلی را نباید در «ساختار» ها و «سیستم» ها جستوجو کرد؛ بلکه مشکل اصلی در جنگ و صلح و دیگر مؤلفههای دیپلماسی را باید در خود انسان و روح انسان یافت. در این نگرش جدید، دیپلماسی دیگر منفعل از ساختارها و سیستمها نخواهد بود؛ بلکه این دیپلماسی فعال در روح انسان و غالب بر ساختار است.
بر پایهٔ همین استدلال، نوع ورود امام به دنیای سیاست و خصوصاً عرصهٔ دیپلماسی بسیار متفاوت است: «ما باید بدون توجه به غرب حیلهگر و شرق متجاوز و فارغ از دیپلماسی حاکم بر جهان، درصدد تحقق فقه عملی اسلام برآییم.»
لذا راهبردها و روشها و ابزارها در این اندیشه، بر همین نگاه غیرمنفعلانه به انسان مبتنی است. انسانِ اشرف مخلوقات در این نگاه، حقیقتاً بر هر چیز دیگر برتری دارد و اگر این انسان به فعلیت متعالی خود که همان ایمان است برسد، بر همهٔ ساختارها و موانع غالب میشود:
آنها دارای موشک هستند؛ ولی ایمان ندارند. شما ایمان دارید. قلبهایتان با مبدأ نور و قدرت پیوند خورده است، پیوندی ناگسستنی؛ اما آنها این را نمیفهمند. شما مورد نظر امامزمان (عج) هستید و از آنجا که ایمان و قدرت و امامزمان (عج) را دارید، همهچیز دارید. پشتوانهٔ شما الهی است. باید این پشتوانه را حفظ کنید و وقتی ما چنین تکیهگاهی داریم، از هیچچیز نمیترسیم.
بر پایهٔ چنین نگرشی از انسان، شاهد اندیشهای فراتر از مکاتب متداول و دو رویکرد اساسی رئالیسم و ایدئالیسم و اشکال جدید آن هستیم: رویکرد سوم و جدیدی که امام آن را پایهگذاری کردند.
در این نگاه انسانمحور، «قدرتمحوری» جایگاهی ندارد؛ در نتیجه مانند دیدگاههای رئالیستی، تمرکز بر نقش «دولت» و واقعیات عملی نیست. در این نگرش همچنین، امیدها حتی به «نهادهای بینالمللی» نیز معطوف نیست؛ چنانچه در نگرشهای ایدئالیستی و لیبرالیستی به توافقات بینالمللی و کنوانسیونها و نهادسازیها امید بستهاند.
در اندیشهٔ سیاسی امام که بروز و ظهور آشکار آن را در حوزهٔ دیپلماسی شاهدیم، ایشان نه مانند رئالیستها رویکردی «واقعگرایانه» دارند و نه مانند ایدئالیستها رویکردی «آرمانگرایانه» دارند؛ چراکه واقعگرایی و آرمانگرایی در این رویکردها حاصل نگرش سلطهگرایانه بر دیگران است. در اندیشهٔ رئالیستی هدف سلطه بر دیگران است تا با قدرتمندترشدن بتوانند «منافع ملی» را بهدست آورند و در اندیشهٔ ایدئالیستی هدف سلطهٔ دستهجمعی انسان بر طبیعت است تا اهداف دنیایی بشر حاصل شود.
حجم
۴۲۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۴۲۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
نظرات کاربران
مقدمه و توضیحات بسیار جذّاب است. نوشتن این قبیل کتاب ها می تواند به ترویج سیره اسلامی در روابط فرا ملّی بپردازد. در دنیای دیپلماسی امروز که بی رنگ از خدا و منافع حقیقی مردم بلکه اکثرا بر اساس منافع
طاقچه جان، با انتشار این کتاب در نرم افزارت، کلا ازت ناامید شدم. قبلن خیلی کتاب در این نرم افزار مطالعه کردم، ولی این کتاب کلا ارزش خودتو نابود کرد