کتاب می میرم برای دیدنت
معرفی کتاب می میرم برای دیدنت
کتاب می میرم برای دیدنت نوشته کیت کلایس است که با ترجمه رویا پورآذر منتشر شده است. این کتاب یکی از کتابهای مجموعه خیابان قبرستان قدیمی پلاک ۴۳ است. این مجموعه برای کودکان داستانهایی جذاب روایت میکند.
درباره کتاب می میرم برای دیدنت
ایگناتیوس نویسنده داستانهای ترسناک است اما مدتی میشود که چیزی ننوشته است. او مجبور است برای قراردادی که با ناشر کتابهایش بسته است، تا پایان امسال سیزدهمین جلد از مجموعه مهارکننده اشباح را به موقع برای جشن هالووین برساند تا در کتابفروشیها و کتابخانهها به دست خوانندهها برسد. در حالی که هنوز یک کلمه هم ننوشته است. برای تمام کردن این رمان، گرامپلی تصمیم میگیرد تابستان را در عمارت کلنگی اسپنس در خیابان قبرستان قدیمی در شهر گستلی گذراند. ولی خانهای که اجاره کرده است، یک مشکل جدی دارد خانه روح دارد...
خواندن کتاب می میرم برای دیدنت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کودکان و نوجوانان علاقهمند به داستانهای پرهیجان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب می میرم برای دیدنت
خانم سیل:
خانهای که من اجاره کردهام یک مشکل جدی دارد. پسر بچهای در طبقهٔ سوم این خانه زندگی میکند.
امروز صبح که داشتم نگاهی به جاهای مختلف خانه میانداختم، برای اولین بار او را دیدم. این پسر بچه در اتاق خیلی کوچکی در طبقهٔ سوم بود. اتاقی که تنها راه رسیدن به آن، بالارفتن از یک راه پلهٔ فوقالعاده خطرناک و بعد سینه خیز رفتن تا ته یک راهروی فوقالعاده کج و معوج است. کل خانه هم با همین سبک شلخته طراحی شدهاست. هرکس طراحی این خانه را انجام داده، حتماً بفهمی نفهمی دیوانه بوده.
برگردیم سر جریان این بچه. روی تختی نشسته بود و داشت توی دفترچهای چیزهایی میکشید. وقتی اسمش را پرسیدم، رویش را برگرداند، نگاهی به من انداخت و دوباره مشغول کشیدن شد.
به نظرم همین پسر بچه مسئول مراسم خوش نیامدگویی است که وقتی به این دهکدهٔ فلاکت بار رسیدم، برایم ترتیب داده شده بود. اما اصلاً اهمیتی ندارد.
از شما تقاضا دارم بلافاصله این بچه را از این خانه ببرید.
در ضمن یک گربه هم در خانه هست. من حساسیت خیلی زیادی به گربه دارم. گربه هم باید برود.
پاسخ مرا باید با نامه بدهید. خط تلفن این خانه را قطع کردهام که موقع نوشتن چیزی حواسم را پرت نکند.
ارادتمند بحران زدهٔ شما
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
نظرات کاربران
کتاب قشنگی بود .جذاب ،و خنده دار بود .توصیه میکنم بخونیدش .فقط یه سوال دارم .در توضیح ابتدایی کتاب نوشته بود این کتاب یکی از کتابهای خیابان قبرستان قدیمی پلاک ۴۳ هست .ولی من کتابهای دیگه این نویسنده رو پیدا