کتاب تولستوی
معرفی کتاب تولستوی
کتاب تولستوی اثری از علی تاجدینی است. او در این کتاب به بررسی زندگینامه و آثار این چهره مشهور ادبی پرداخته است و نگاهی جامع و کامل به زندگی و اندیشه و آثار لئو تولستوی دارد.
درباره کتاب تولستوی
لئو تولستوی یکی از مهمترین چهرههای ادبیات روس و از برجستهترین نویسندگان در سراسر دنیا است. او را به دلیل رمانهای بینظیرش و همچنین افکار و عقاید متعالیاش میشناسند که بسیار از همدورههای خود، پیشروتر بوده است. از میان مهمترین کتابهای او میتوان به دو رمان بلند جنگ و صلح و آنا کارنینا و داستان رستاخیز اشاره کرد.
علی تاجدینی در کتاب تولستوی به شرح زندگی و آثار و اندیشههای او پرداخته است.
این کتاب چهار بخش دارد. بخش اول زندگینامه او است و نگاهی جامع به زندگی این شخصیت مهم ادبی دارد. بخش دوم شامل معرفی و نقدی بر آثار او است. بخش سوم با اندیشههای تولستوی آشنا میشویم و مبانی فکری او را بهتر درک میکنیم. بخش آخر نیز مروری است بر مقالات، کتابها، فیلمها و هرآنچه که درباره لئو تولستوی وجود دارد.
کتاب تولستوی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب تولستوی را به تمام دوستداران این نویسنده توانا پیشنهاد میکنیم. اگر دوست دارید لئو تولستوی و آثار او را به خوبی بشناسید، این کتاب گزینه خوبی برای شما است.
بخشی از کتاب تولستوی
شخصیت تولستوی در دوران کهنسالی بر اثر یک عمر جنگیدن با خصلتهایش تا حد زیادی تغییر کرده بود. اشتفان تسوایک بهخوبی از این تغییر چهره و شخصیت یاد کرده است:
چهره این مرد مرشد سالخورده، با وجود چینوچروکها، با نور جدیدی میدرخشید و پوست بدن، که قدری زرد شده بود، به جای اینکه تولید نفرت یا ترحم کند، برعکس، مثل مرقّعهای قدیمی، که روی پوست نوشته میشد و در موزهها هست، جلب نظر میکرد و تحسینآمیز بود.
دیگر تولستوی، مثل گذشته، زود به زود، خشمگین نمیشد و تبسم کوچکی غالباً لبهای او را میشکفت. حتی برادر تولستوی، که در تمام عمر از اخلاق تند و طبع لجوج برادر خویش ناراضی بود، اظهار حیرت میکرد و میگفت: «چقدر برادرم آرام و ملایم شده است.»
درواقع، تولستوی مثل این بود که از مبارزه با نفس خسته شده است و میخواهد بیش از آن روح خود را آزار ندهد و استراحت کند. از همه چیز تولستوی آثار توکل و رضایت و رأفت نمایان میشد و روشنایی جدیدی از صدق و صفا در ناصیه او هنگام غروب آفتاب زندگی میدرخشید؛ قیافهای که سابقاً به واسطه تیزی و درخشندگی چشمها زننده جلوه میکرد، مطلوب و محبوب شده بود. انگار طبیعت به مدت هشتاد سال زحمت کشیده و کار کرده بود تا بالاخره در آخر عمرْ تمام خوبیها و مظاهر کمال نفسانی این مرد روی قیافهاش نقش بندد. امروز یگانه تصویری که از تولستوی در دست عموم باقی مانده همین قیافه آخرین روزهای زندگی اوست و این رخسار زیبا و محبوب است که نسل بعد از نسل در دنیا به یادگار میماند و در ذهن مردم نقش میبندد.
مرور زمان و افزایش سالها، معمولاً قیافه مردان شجاع و مبارز را پژمرده و شکسته و گاهی مسخ میکند، اما در مورد تولستوی مرور زمان آن قیافه گرفته و زننده را باز و روشن و جذاب کرده بود. قاعده کلی این است که افکار و خیالات باطنی ما خیلی در ساختمان قیافه تأثیر دارد و اگر در اسکلت و استخوانبندی قیافه مؤثر نباشد، در رنگ و حالت قیافه دارای تأثیر است.
در آخرین سالهای عمر تولستوی نیز، افکار او، که عبارت بود از توکل و محبت و عشق به همنوع، و صبر و شکیبایی و فروتنی، خطوط قیافه و وضع کلی سیمای او را آیینه خیالات باطنی او کرده بود و هر چه تولستوی در دل داشت روی این آیینه منعکس میشد.
این مرد شجاع، در این دوره از عمر، جز آرامش و صلح و صفا چیزی در سر نداشت و چیزی نمیخواست.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۶۳۶ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۶۳۶ صفحه