کتاب فرزندپروری
معرفی کتاب فرزندپروری
کتاب فرزندپروری نوشته گری لی لندرث و سو براتان است. این کتاب راهنمای جامع و کاربردی برای والدین و مربیان و درمانگران است که بتوانند فرزندانشان را خوب تربیت کنند. کتاب فرزندپروری به تربیت و درمان مشکلات رفتاری کودکان از طریق بازی میپردازد.
درباره کتاب فرزندپروری
کتاب فرزندپروری ترجمه چند فصل از کتاب درمان مبتنی بر تعامل والد- فرزند است که به دلیل سخت بودن این اسم برای والدین و حتی درمانگران، عنوان فرزند پروری برای کتاب انتخاب شد. به علاوه از آنجا که این رویکرد علاوه بر کاربرد درمانی مشکلات رفتاری، چگونگی رفتار با کودک و تربیت فرزند را نیز آموزش میدهد.
اگر قرار باشدسلامت روان جمعیت بزرگسال آینده به طور قابل ملاحظهای در مسیری مثبت قرار گیرد، در این صورت باید برای ارتقای سلامت روان همهٔ کودکان تلاشهای بیشتری صورت دهیم. نویسنده معتقد است او معتقد است کسانی که در حرفهٔ بهداشت روان کار میکنند، باید مهارتهای خود را در حیطه آموزش والدین به کار گیرند؛ به این دلیل که والدین در بهترین موقعیت جهت بیشترین تأثیر در زندگی آیندهٔ کودکان قرار دارند. به عبارت دیگر این مهارتها باید از پس درهای بسته مطبها به خارج راه پیدا کنند. به همین دلیل در روش بازیدرمانی والدینی درمانگران به والدین کمک میکنند تا به عوامل درمانی کودکان خود تبدیل شوند. به نظر میرسد این روش تنها شیوهٔ ارتقا قابل ملاحظهٔ سلامت روان در جمعیت بزرگسال آینده باشد.
بازیدرمانی در خانه در اصل رابطهٔ بین کودک و مادر یا پدرش است که طی آن کودک، خود را به عنوان شخصی مهم در مییابد، مشاهده میکند که ارزشمند و دوستداشتنی است و عضویت بیهمتای خود را در خانه به رسمیت میشناسد. این روشی است که کودک میتواند عواطف خود را بیان کرده و احساسات و تنشهای سرکوب شدهٔ خود را آشکار سازد. او یاد میگیرد به صورت یک بار یا دو بار در هفته به طور منظم به همراه پدر و مادرش برای یک برنامه زمانی یک ساعتهای که خودش در مرکز تجربه قرار دارد، در جلسه حضور یابد.
خواندن کتاب فرزندپروری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب فرزندپروری را به تمام والدین، مربیان و مشاورانی که با کودکان در ارتباط هستند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فرزندپروری
در بازیدرمانی والدینی از مفاهیم و مهارتهای بازیدرمانی کودکمحور (ccpt) استفاده میشود. به طوری که روابط والد- فرزند را به رابطهٔ شبیه به رابطه بین بازیدرمانگر و کودک تبدیل میکند. بازیدرمانی کودکمحور مبتنی بر مفاهیم نظری درمان غیر رهنمودی است که ابتدا توسط کارل راجرز (۱۹۴۲) بنیانگذاری و بعد از آن توسط راجرز (۱۹۵۱) در درمان مراجعمحور، بسط و توسعه یافت. این روش، ریشه در این عقیده دارد که ظرفیت انسانی کودک به سمت رشد و بلوغ گرایش دارد. به علاوه در این رویکرد اعتقادی عمیق و پایدار به توانایی کودک در خود هدایتگری سازنده وجود دارد. راجرز اساس این رویکرد را اینگونه خلاصه میکند:
رویکرد مراجعمحور در درجهٔ اول یک راه بودن و رشد و شکوفایی است که میتوان نمود آن را در نگرشها و رفتارهایی که به ایجاد جوی رشددهنده منجر میشود، مشاهده کرد. این رویکرد بیشتر یک فلسفه است تا یک روش یا تکنیک. زمانی که این فلسفه نمایان میشود، به شخص کمک میکند ظرفیتهای خود را بسط و گسترش دهد و نیز باعث برانگیختن تغییرات سازنده در دیگران میشود. همچنین این رویکرد باعث توانمندسازی افراد میشود و تجربه نشان میدهد زمانی که شخص قدرت شخصی را حس میکند، از آن برای تحول فردی و اجتماعی استفاده میکند (ص ۹)
این گرایش پایه و اساس رویکرد کودکمحور جهت کار با کودکان را تشکیل میدهد (راجرز، ۱۹۵۱).
این مفاهیم توسط ویرجینیا اکسلاین (۱۹۷۴)، شاگرد و همکار راجرز در کار با کودکان از طریق بازیدرمانی به کار گرفته شدهاند. او توانست به طور موفقیتآمیزی اصول درمان مراجعمحور را در بازیدرمانی غیرمستقیم کودکان به کار ببرد. بعدها، ابتدا روش او به عنوان بازیدرمانی مراجعمحور و بعد از آن بازیدرمانی کودکمحور نامیده شد. اکسلاین (۱۹۵۰) مفهوم بازیدرمانی خود را اینگونه خلاصه کرد:
تجربهٔ بازی یک روش درمانی است؛ چرا که رابطهٔ امنی بین کودک و بزرگسال ایجاد میکند؛ به طوری که کودک آزادی و امکان بیان خویش را به شیوهٔ خود پیدا میکند. به علاوه در این روش، وضعیت اتاق بر حسب قواعد او شکل میگیرد، درست همانطور که زمان و نحوهٔ بازی در اختیار خود کودک قرار دارد (ص ۶۸).
رویکرد بازیدرمانی کودکمحور، همچون رویکرد درمانی مراجعمحور بزرگسالان است و بر فرایندهای همراه بودن با کودکان و سازگار کردن خود با آنها در نقطهٔ مقابل اجرای برنامههایی که کودک باید خود را با آن انطباق دهد، مبتنی است. این رویکرد مربوط به اصلاح و بازسازی نیست؛ بلکه یک فرایند تحولی است؛ بنابراین تأکید بر کودک است نه بر مشکل. بازیدرمانی کودکمحور، بر اساس این نظریه است که رفتار کودک در همه حال به طور خودانگیخته به سمت خودشکوفایی، رشد مثبت، تحول، استقلال، بلوغ و تقویت خود است و در نتیجه، هیچگونه تلاشی برای تحت کنترل درآوردن یا تغییر کودک صورت نمیگیرد.
ویرجینیا اکسلاین (۱۹۷۴) به طور مختصر به اصول پایهای که دستورالعملهایی را برای ایجاد و حفظ رابطهٔ درمانی و ایجاد ارتباط با شخص درونی کودک در تجربهٔ بازیدرمانی فراهم میکند، اشاره کرده است. لندرث (۱۹۹۱، صص ۷۸-۷۷) به بازبینی و بسط هشت اصل اکسلاین به شرح زیر پرداخته است:
- درمانگر علاقهٔ راستینی به کودک دارد و با او رابطهای گرم و حمایتی برقرار میکند.
- درمانگر کارآزموده به طور کامل کودک را مورد پذیرش قرار میدهد و تمایل ندارد که کودک در برخی زمینهها متفاوت باشد.
- درمانگر باید جوی سهل گیرانه را در روابط حاکم سازد و در جلسه بازی احساس امنیت ایجاد کند؛ به طوری که کودک نسبت به کشف و ابراز وجود کاملِ خود، احساس آزادی و راحتی کند.
- درمانگر همیشه نسبت به احساسات کودک حساس است و با مهربانی و نرمی به این احساسات پاسخ میدهد؛ به طوری که باعث افزایش درک خودآگاهی کودک از خود و بینش خود میشود.
حجم
۵۱۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۵۱۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
نظرات کاربران
سلام ممنونم طاقچه میشه کتاب مرزهایی برای کودکان از نشر دانژه رو هم بذاری؟
ایییین کتاب ععععالللی
برای والدینی که به دنبال ساختن ارتباط موثر با کودکشان هستند در صورت اجرایی کردن عالی ست
👏👏👏👏👏👏