دانلود و خرید کتاب فضیلت کناره گرفتن سوند برینکمان ترجمه محمد ملاعباسی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب فضیلت کناره گرفتن

کتاب فضیلت کناره گرفتن

معرفی کتاب فضیلت کناره گرفتن

کتاب فضیلت کناره ‌گرفتن؛ هنر خویشتن‌داری در عصر افراط اثری از سوند برینکمان است که با ترجمه محمد ملاعباسی می‌خوانید. با مطالعه این کتاب قرار است یاد بگیریم که چطور با ترس از جا ماندن مقابله کنیم و لذت حقیقی زندگی را پیدا کنیم.

بری شوارتز درباره این کتاب اینطور گفته است: «بهترین کتاب درباره اینکه چرا کمتر بیشتر است.»

درباره کتاب فضیلت کناره ‌گرفتن

ما در عصری زندگی می‌کنیم که همیشه به بیشتر و بیشتر تشویق می‌شویم. بیشتر آموختن، بیشتر خواستن، بیشتر تجربه کردن و از دست ندادن حتی یک لحظه در زندگی. ما همیشه با این ترس زندگی می‌کنیم که مبادا از چیزی جا بمانیم. همه در گوشمان می‌خوانیم که وقت تنگ است و باید عجله کنیم. اما آیا حقیقت واقعی زندگی همین است؟ 

سوند برینکمان، استاد روان‌شناسی دانشگاه آلبورگ، در کتاب فضیلت کناره گرفتن در تلاش است تا به ما بیاموزد چطور از این طوفان کناره گیری کنیم. او سوال بسیار مهم دیگری را دوباره از ما می‌پرسد: آیا واقعا لذت زندگی در داشتن چیزهای بیشتر است؟ او ذهن مخاطبانش را به سمت یک هنر باستانی می‌برد. هنری که در طول تاریخ و سال‌های بسیار، یک راهنمای اخلاقی برای زندگی انسان‌ها بوده است و مسیر زندگی آنان را مشخص می‌کرده اما حالا فراموش شده است. 

این کتاب، هنر خویشتن‌داری در عصر افراط را به مخاطبانش می‌آموزد. برینکمان با کتابش، فضیلت کناره گرفتن به ما کمک می‌کند تا دوباره، فضیلت میانه‌روی را به خاطر بیاوریم و مسیر زندگی خودمان را به این ترتیب تغییر دهیم. 

کتاب فضیلت کناره ‌گرفتن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

کتاب فضیلت کناره‌ گرفتن را به تمام علاقه‌مندان به مطالعه کتاب‌هایی درباره زندگی و سبک زندگی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره سوند برینکمان

سوند برینکمان استاد روان‌شناسی در دانشگاه آلبو در دانمارک است. او یکی از علاقه‌مندان به مطالعات بین رشته‌ای میان فلسفه، اخلاق و روان‌شناسی است و در این زمینه پژوهش می‌کند. علاوه بر این، در نیو اسکول نیویورک، دانشگاه لندن و دانشگاه کاتولیکای میلان به‌عنوان استاد مدعو حضور داشته است. 

از سوند برینکمان تا به حال بیش از ده کتاب منتشر شده است. اما سه گانه‌اش، از توجهی بی‌نظیر در سراسر جهان برخوردار شد. این سه گانه شامل کتاب‌های محکم بایست، ایستگاه‌ها و همین کتاب، فضیلت کناره‌ گرفتن است و تلاشی است برای مقابله با استدلال‌های رایج در کتاب‌های پرخواننده خودیاری.

بخشی از کتاب فضیلت کناره‌ گرفتن

در طول سالیان، منتقدان متعددی رواج این گرایش جدید مصرفی را، چه در رابطه با کالاهای مادی و چه در مورد روابط انسانی، نقد کرده‌اند و بدیل‌های فراوانی نیز ارائه شده است. حدود ۱۰ تا ۱۵ سال پیش، ایده «زندگی ساده» در بحث‌های مرتبط با سبک زندگی خیلی محبوب بود و کتاب‌های پرفروشی درباره این پدیده به زبان‌های مختلف نوشته می‌شد. زندگی ساده به جنبشی واقعی تبدیل شده بود، اما وقتی امروز این واژه را در گوگل جست‌وجو می‌کنم، بیشترین نتایجی که می‌آید به وب‌سایت‌هایی درباره مبلمان و طراحی داخلیِ فاخر به سبک اسکاندیناویایی است. می‌شود از روی تصاویرشان هم فهمید که زندگی ساده واقعاً گران‌قیمت شده است! چرا عمر مفید جنبش زندگی ساده این‌قدر کوتاه بود؟ شاید به این خاطر که اصلی‌ترین مخاطبانش ثروتمندان و دارندگان بودند، کسانی که می‌توانستند ساده و تمیز زندگی کنند، آدم‌هایی که این‌قدر وقت داشتند که مدیتیشن کنند و با خودشان به صلح برسند. این گزینه برای خیلی‌ها خارج از دسترس است. آن‌ها باید قبض‌هایشان را پرداخت کنند و ناهارهای عجله‌ای برای خودشان آماده کنند. (۱۸)

فیلسوفی به نام جروم سیگال در تحلیل جنبش «زندگی ساده» به این نتیجه رسید که این حرکت بیش‌ازاندازه فردگرایانه بود و سریعاً به خودیاریِ صرف تنزل یافت. (۱۹) سیگال نمی‌گوید که این انحطاط ناشی از جوهره تفکرات آن‌ها بود، نه، بحثش این است که زندگی ساده یک جنبش «چطور» است، یعنی مثلاً برای مرفهان ابزارهایی به‌منظور رسیدن به خوشبختی معرفی می‌کند، اما حاوی هیچ جهت‌گیری اجتماعی یا تأملِ ژرفی درباره ارزش‌های بنیادین نیست. زندگی ساده به چیزی تبدیل شد که از ابتدا بود: نوعی فلسفه زندگی بدون هیچ محتوای فلسفی‌ای. سیگال (که جالب است بدانید قبلاً برای کمیسیون بودجه کنگره آمریکا کار می‌کرده) در کتاب خودش، سادگی لطیف، می‌کوشد تا بنیانی اقتصادی و سیاسی برای زندگی‌ای ساده‌تر و پایدارتر طراحی کند. از نظر او، چنین برنامه‌ای شامل نوعی تقابل با اندیشه اقتصادی معاصر و بازگشت به ارسطو خواهد بود. این ارسطو بود که چند هزار سال پیش بنیادی‌ترین سؤال را پرسید: هدف از اقتصاد چیست؟ سیگال و ارسطو، هر دو، پاسخشان این است که هدف اقتصاد تأمین هرچه بیشتر ما نیست، بلکه آزادکردن ما از احتیاجات مادی است تا بتوانیم یک زندگی نیک را در پیش بگیریم. به همین دلیل، بحث از اقتصاد، بدون درنظرداشتنِ اینکه زندگی نیک چگونه زندگی‌ای است، بحثی بیهوده است. بسیاری از اقتصاددانان موافقت خواهند کرد که زندگی نیک یعنی رسیدن به آرزوها و ترجیحاتِ فردی‌مان، حالا این آرزوها هرچه که می‌خواهد باشد. سیگال، مانند ارسطو، معتقد است که نه‌تنها در پرتوِ ارزش‌های اخلاقی، بلکه به شیوه‌ای عقلانی نیز می‌توان درباره مشروعیتِ ترجیحات ما چون‌وچرا کرد. بیشترِ ما ترجیحاتی داریم که مشخصاً چیزهای مطلوبی نیستند، چون یا غیراخلاقی‌اند یا خیلی پایدار نیستند. خیلی‌ها هستند که می‌خواهند

تا آنجا که ممکن است ثروتمند باشند، اما ارسطو باور داشت که پول ممکن است خیلی زود از چیزی خوب پا فراتر بگذارد و انسان‌ها را از آنچه واقعاً در زندگی مهم است بازدارد. هوادارانِ بعدی سادگی، مانند فیلسوف قرن نوزدهمی، هنری دیوید ثورو، نیز به این نکته اشاره کرده‌اند که انسان‌ها برای خوب زندگی‌کردن به چیزهای اندکی نیاز دارند، اما باز خودشان را تسلیم مشقت بی‌پایان می‌کنند.

محمدرضا
۱۴۰۰/۰۴/۱۵

کتابی خوب که تلنگری به ما میزند تا در عصر بیشتر خواستن، بیشتر مصرف کردن، بیشتر پول در آوردن، بیشتر موفق شدن و بیشتر تحصیل کردن کمی بر رفتار و اندیشه خود و تاثیر این فرهنگ پرشتاب تامل کنیم. رفتارهایمان

- بیشتر
محمد
۱۴۰۰/۰۴/۱۶

به نظرم کتاب جذاب و متفاوتیه. حتی اگر با نتایجی که نویسنده از استدلال هاش میگیره مخالف باشیم باز هم خوندن کتاب به دلیل تبیین یک نوع نگرش اخلاق‌مدارانه، ارزشمند و قابل تحسینه

نغمه میلانی
۱۴۰۰/۰۷/۱۶

لطفا در طاقچه بی نهایت قرار دهید 🙏

مری‌آنژ
۱۴۰۰/۰۵/۱۶

از عنوان کتاب پیداست که رویکرد نویسنده ایدئولوژیک بوده، شاید به همین خاطر هم کتابی کاربردی برای وجوه مختلف زندگی می‌تونه باشه. اگرچه نقص‌های کتاب زیاده و استدلال‌های مغالطه‌آمیزِ زیادی داره اما چون ایده‌ی اصلی کتاب به‌شدت برای زندگی سالم مورد

- بیشتر
miiimkaaaf
۱۴۰۱/۱۱/۰۲

اگه حتی مقدار کمی با فضای مشاغل و کسب و کارها و شرکت‌ها آشنا باشید، حتما می‌دونید که فضای ذهنی حاکم بر اکثر افراد، توسعه و شکوفایی و کشف ابعاد جدید فردی و مفاهیمی از این دست هست. در اکثر

- بیشتر
abbas5549
۱۴۰۱/۰۱/۱۳

کتابی خوب و کاربردی که به ما کمک می کند که خودمان را درجریان رودخانه ای که همه را با خود می برد نیاندازیم،از علایق مفرط و تمامیت خواه فاصله بگیریم و به داشته های خود قناعت کنیم تادرسایه رضایت،به

- بیشتر
hasan61
۱۴۰۱/۰۳/۲۷

لطفا در طاقچه ی بی نهایت قرار دهید. سپاسگزارم

Mahshid
۱۴۰۰/۱۲/۱۰

ترجمه کتاب بسیار روان بود و محتوای کتاب جوری بود که در عصر امروزی، شاید خوندنش برای هر شخص لازم باشه .

Number One
۱۴۰۲/۰۵/۲۴

این کتاب را به این دسته از افراد پیشنهاد می‌کنم: ۱. کمال گراها، نه کمال طلب ها ۲. کسانی که احساس تکرار و روزمرگی در زندگی می‌کنند. ۳. تشنگان ثروت، قدرت، علم و... ۴. کسانی که از زندگی کنونی خود لذتی نمی‌برند. و... این‌ها همگی ویژگی‌های

- بیشتر
younes
۱۴۰۱/۰۹/۲۴

عالی بود. بخشی از کتاب: "اگه بخواهیم با همه دوست باشیم، درواقع هیچ دوستی نخواهیم داشت" "اگر بخواهیم کار خوبی انجام بدهیم، نمی توانیم دست به همه کار بزنیم"

اگر مشغول کاری معنادار شویم خودِ کار پاداشمان خواهد بود.
ولی الله
ما باید به شهروندانِ آینده آموزش دهیم که کار درست را انجام دهند، فقط به‌خاطر اینکه درست است، نه به‌خاطر اینکه از آن راه سودی نصیبشان می‌شود.
محمد
ما حداقل به همان اندازه که بر اساسِ کارهایی که انجام می‌دهیم تعریف می‌شویم، بر اساس کارهایی که انجام نمی‌دهیم هم هویت می‌یابیم.
محمد
تفکری که می‌گوید هر کسی حاکم بر سرنوشت خودش است و «ما می‌توانیم هر کسی که می‌خواهیم بشویم» صرفاً اگر انگیزه‌اش را داشته باشیم ایدهٔ دردسرسازی است، چون مبنایش نوعی فلسفهٔ پیشرفت و بهینه‌سازی بی‌نهایت است و به دریافتی شخصی منجر می‌شود که می‌گوید اگر چیزها مطابق میل ما پیش نرفت، تنها کسی که باید سرزنشش کنیم خودمان هستیم
محمد
به نفع هر جامعه است که شهرهایی سالم و زیبا بسازد، به دلیل آنکه مردمی که در این شهرها زندگی می‌کنند مجبور نیستند، به همان اندازه که از امکانات شهرشان بهره‌مند می‌شوند، پول دربیاورند. مردمی که در اجتماعاتی زندگی می‌کنند که پارک‌ها و میدان‌های عمومی خوب دارد لزوم کمتری می‌بینند که باغ شخصی برای خودشان بسازند
عرولی
باید بیاموزیم که «کناره بگیریم»، نه به‌مثابهٔ ریاضتی بیهوده، بلکه برای تضمین اینکه همگان به اندازهٔ کافی بهره‌مند خواهند شد.
محمد
ما باید به شهروندانِ آینده آموزش دهیم که کار درست را انجام دهند، فقط به‌خاطر اینکه درست است، نه به‌خاطر اینکه از آن راه سودی نصیبشان می‌شود.
SaNaZ
از نظر شوارتز مشکل در این است که تأکید مدرنِ ما بر فردگرایی، کنترل و داشتن حق انتخابْ ممکن است ما را از اصلی‌ترین واکسنِ خودمان در برابر افسردگی محروم کند؛ یعنی حس تعلق و درگیری در گروه‌ها و زمینه‌ها.
محمد
دلیربودن به معنای کله‌خراب‌بودن یا کنارگذاشتنِ هر گونه اضطراب و نگرانی‌ای نیست، بلکه بیشتر به معنیِ آن است که جرئت داشته باشیم تا کار درست را انجام بدهیم، حتی اگر از انجام‌دادن آن هراس داشته باشیم. ترسوها جرئت دست‌زدن به هیچ‌کاری را ندارند و متهوران، بدون تأمل، دست به انجام هر کار خطرناکی می‌زنند.
مرتضی چرخ‌زرین
سیگال خواندن کتاب‌های خوب را نمادی از زندگی ساده می‌داند. برای او، لذتِ ادبیات بزرگ‌ترین هدیه‌ای است که می‌توانید به بچه‌هایتان بدهید.
کنتس مونت کریستو
حال بهتری خواهیم داشت، اگر به‌جای آنکه دنبال «بهترین» چیز باشیم، در پی رسیدن به چیزهایی باشیم که «به اندازهٔ کافی خوب» هستند.
SaNaZ
مهم‌ترین وظیفهٔ مدارس پرورش شهروندانی مسئول است، کسانی که توانایی محافظت و احیای دمکراسی را داشته باشند.
محمد
بسیاری از دانشمندان معتقدند ما در دورهٔ زمین‌شناختی‌ای به سر می‌بریم که به آن آنتروپوسین می‌گویند (آنتروپوس کلمه‌ای یونانی به معنی انسان است). چنین نام‌گذاری‌ای دلالت به این واقعیت دارد که تأثیر انسان بر سیارهٔ زمین به همان اندازهٔ تأثیر حرکت‌های زمین‌ساخت ورقه‌ای یا فوران‌های آتشفشانی است. گونهٔ بشر به یکی از نیروهای طبیعت تبدیل شده است، با تأثیراتی جهان‌گستر و به‌شدت آسیب‌زا.
کنتس مونت کریستو
چرخ‌دنده‌های جامعه به حرکت افتاده‌اند تا از چیزهایی که دارید ناراضی‌تان کنند (صرفاً به دلیل اینکه جدیدترین یا هوشمندترین مدل نیستند) و حرصی افسارگسیخته را برای چیزهای بیشتر و تازه‌تر در شما بیدار کنند.
کنتس مونت کریستو
شعار کلاسیک شرکت‌های لوازم آرایشی در تبلیغاتشان این است که «چون ارزشش رو داری»؛ و کمپانی مشهور کالاهای ورزشی ملتمسانه از ما می‌خواهد که «فقط انجامش بده!». هر طرف چشم می‌گردانیم تشویقمان می‌کنند که چیزهای بیشتری تجربه کنیم، هر چقدر که امکان دارد، تا هر وقت که امکان دارد و در هر زمینه‌ای که امکان دارد. جای شکرش باقی است که مجبور نیستیم واقعاً از آن‌ها پیروی کنیم، اما شکی نیست که این شعارهای تبلیغاتی فرهنگی را منعکس می‌کنند که مدت‌هاست این فکر در آن جا افتاده: «هر چقدر که ممکن است، و با حداکثر سرعت ممکن».
.
ما نباید همه‌چیز را بخواهیم (چنان‌که شاعری به نام پیت هاین گفته)؛ بلکه برعکس، باید توجهمان را روی چیزی خاص متمرکز کنیم تا زندگی‌مان به زندگی‌ای نیک تبدیل شود و صرفاً چیزی مبهم و بی‌شکل نباشد
کاربر ۱۹۹۶۵۱۶
نباید از تکرار واهمه داشته باشیم؛ همان‌طورکه کیرکگور در تکرار می‌نویسد: آنچه به زندگی فردی و جمعی ما شکل می‌بخشد تکرار است. بدون تکرارهای چرخه‌ای در «همهمهٔ پوچی فرو می‌رویم که هیچ محتوایی ندارد»
محمد
نیکی آن چیزی است که ارزش ذاتی داشته باشد، چیزی که باید در جست‌وجوی آن باشیم، به‌خاطر خودش، نه به‌منظور دست‌یافتن به چیزی دیگر.
کنتس مونت کریستو
جامعهٔ مصرفی رفتارهای ما را بچگانه کرده است.
Number One
ضروری است که از شیوهٔ تفکر «بیشتر و بیشتر و بیشتر» که قرن‌هاست بر ما حاکم بوده جدا شویم
احسان رضاپور

حجم

۱۳۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۱۳۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان