کتاب ما و جهان های موازی (ما و جهان ۵)
معرفی کتاب ما و جهان های موازی (ما و جهان ۵)
کتاب ما و جهان های موازی پنجمین کتاب از مجموعه ما و جهان است. این مجموعه به همت دفتر مطالعات علم و دین موازی تدوین و ترجمه شده و در قالب دفترهایی با همکاری انتشارات پارسیک به تدریج منتشر خواهد شد.
دانش تجربی نوین، به ویژه در چند دهه اخیر، تصویری تازه و شگفتانگیز از جهان را برابر ما گشوده است. تصویری که نه تنها ابعاد حیرتآور و تازهای از جهان را مکشوف ساخته، بلکه موقعیت انسان را در هستی و نیز معنای زندگی و آفرینش را با پرسشهایی بنیادین روبهرو کرده است. اهمیت این پرسشها به ویژه در آن است که علاوه بر منظر علمی، از نظرگاه فلسفی و دینی نیز همیشه جذاب بودهاند، زیرا پاسخ به پارهای از این پرسشها، به دلیل ماهیت هستی شناسانهشان، همواره در زیست فرهنگی و معنوی انسان تاثیر تعیینکنندهای داشتهاند.
درباره مجموعه ما و جهان
مجموعه ما و جهان میکوشد با تکیه بر دانش تجربی نوین، علوم محض و علوم انسانی پاسخهایی نو برای بنیادیترین پرسشهای ما درباره انسان و جهان فراهم آورد.
هریک از کتابهای این مجموعه، با محور قراردادن یکی از این پرسشها، کوشیده است اگر نه پاسخی قطعی، اما دست کم تصویری نسبتا کامل از ابعاد گوناگون پرسش مورد بحث و پاسخهای داده شده ارایه نماید. شش دفتر نخست این مجموعه همبستگی بسیاری با یکدیگر دارند؛ گویی با هر پرسش مسیری به پرسش دیگر گشوده میشود.
درباره کتاب ما و جهانهای موازی
ما و جهانهای موازی شامل پنج مقاله است که به پیشنهاد فرضیهٔ جهانهای دیگر در فیزیک نظری و کیهانشناسی معاصر میپردازد. در مدل استاندارد کیهانشناسی، زمانی که تبار جهان را بهصورت تاریخی بررسی یا آن را پسبینی کنیم به مسیر تکاملی ۱۳.۷ میلیارد ساله میرسیم. ابتدای این فیلم وارونه، مهبانگ اتفاق افتاده و براساس قاعده باید بگوییم محور زمان صفر میشود؛ گرچه اطلاعات فیزیکی ما پیش از صفرشدن محور زمان صفر میشود! بر اساس مدل کنونی کیهانشناسی، جهان ما از هیچ و در اثر اتفاقی که نمیدانیم چهگونه یا چرا رخ داده، آغاز شده و شروع حیرت و گیجی همگان دقیقا از همین جا است. مگر امکان دارد از هیچ، چیزی آغاز شود یا افتوخیز کوانتمی اتفاق بیفتد؟ اصلا معنا دارد؟ آیا چشمداشت تبیین فیزیکی هنوز هم صحیح است؟ آیا فیزیک هم همراه جهان به مرز خود رسیده و دیگر کارآیی ندارد؟
تلاشهای فیزیکدانان را برای عبور از این حیرت میتوان به دو دستهٔ کلی تقسیم کرد. یکی از آنها به طرح افرادی مانند هاوکینگ و کراوس برای نشان دادن افتوخیز کوانتمی در تراز انرژی صفر بازمیگردد؛ در این وضعیت، آنها میکوشند نشان دهند پیدایش از هیچ، مفهومی قابل تبیین در نظریهٔ کوانتمی است و نیازی به توضیح بیرون از فیزیک ندارد. در عمل این تلاش یا منجر به تناقضگویی فلسفی شده یا مفهوم هیچ در آن تناقضگویی با هیچ واقعی برابر نبوده و پرسشهای جدیدی تولید میکند که از پس آن بر نمیآید. علاوه بر آن، قدرت تبیین فیزیک حتی در مورد هیچ نیز پیش فرض آن است.
جهانهای موازی دومین راهی است که برخی برای تبیین نقطهٔ گیجکنندهٔ آغاز جهان پیمودهاند. البته جهانهای موازی تنها یک بیان ندارد و به شکلهای گوناگونی بیان شده است. اما با اندکی مسامحه، اشتراک همهٔ آنها در این است که جهان ما با وجود محور زمان و نقطهٔ صفر آغاز، تنها جهان نیست و در تپشهای کوانتیک جهانهای دیگری نیز متصورند. در اصل، این رویکرد به جای طبیعی نشاندادن پیدایش از هیچ، میکوشد نشان دهد اتفاقا از هیچ نیست و این آغاز صرفا آغاز جهان ما است و نوسان و پیدایش و نابودی امری همیشگی است که آغاز معینی ندارد. مشکل اصلی نظریههای جهانهای موازی این است که از قانونهای متعارف و شناختهشدهٔ فیزیک پا بیرون مینهند؛ زیرا در جهانهای دیگر یا بیرون از جهانی که ما میشناسیم، قانونها لزوما مطابق شناخت ما نیستند. در اینصورت، ما ابزار تبیین خود را از دست میدهیم و علاوه بر آن ابزار مشاهداتی دیگری برای تایید این ادعا وجود ندارد و با وجود تمام تلاشها برای تبیین فیزیکی، به معنای واقعی کلمه وارد متافیزیک شدهایم.
مقاله اول : تنظیمدقیق و جهانهای چندگانه:
راجر وایت، استاد کنونی فلسفه در موسسهٔ فناوری ماساچوست (ام آی تی) که سابقهٔ تدریس در دانشگاه نیویورک را نیز دارد، در این مقاله که نخستین بار سال ۲۰۰۰ میلادی در مجلهٔ NOÛS به چاپ رسیده، کوشیده با ایدهای مخالفت کند. برخی طرفداران جهانهای چندگانه، وجود تنظیم دقیق در جهان را شاهد مناسبی برای نظریهٔ دیگرجهانها تلقی کردهاند. او استناد به چنین شاهدی را برای چنان مقصودی به چالش میکشد. در حقیقت او میخواهد نشان دهد این گفته که «اگر فرضیهای بتواند از شگفتی یک پدیده بکاهد، قابل تایید است» وسوسهای بیش نیست. انسانها سر دو راهی پذیرفتن طراحیهوشمندانه برای جهان و پیشنهاد جهانهای چندگانه گیر افتادهاند تا بتوانند تنظیمدقیق و شگفتانگیز عالم را تبیین کنند و راجر وایت آنها را به پایبندی به موازین روش علمی و ریاضیات احتمال فرا میخواند.
مقاله دوم: دیگرجهانها از منظری علمی:
مارتین ریس اختر فیزیکدانی بریتانیایی است. محل خدمت او دانشگاه کمبریج و ساسکس بوده و شصتمین رییس انجمن سلطنتی (آکادمی ملی علوم انگلستان) و برندهٔ جوایز فراوان از جمله جایزهٔ تمپلتون در سال ۲۰۱۱ میلادی است. او در این مقاله میکوشد نشان دهد بحث از جهانهای موازی یا دیگرجهانها بحثی متافیزیکی نیست و میتواند درون حوزهٔ علم نیز معنادار باشد؛ به این معنا که این بحث قابلیت مشاهده و آزمایش دارد. گرچه او چرایی وجود این جهان یا تمام جهانهای احتمالی را پرسش متافیزیکی اصیلی میداند که فیزیک راهی برای پاسخ به آن ندارد.
مقاله سوم: جهانهای بسیار زیاد:
نظر همکار مارتین ریس یعنی دیوید ملور که در دانشگاه کمبریج به فلسفهٔ علم اشتغال دارد متفاوت است. این مقالهٔ او نیز پاسخی به ریس در گردهماییای مربوط به دیگر جهانها است. او میخواهد نشان دهد ویژگیهای روش «علمی» برای دیگرجهانها مورد تردید است. از سوی دیگر، مشکل حیرتآور بودن تنظیمدقیق جهان را حل نمیکند و در مقبولیت احتمالاتی ماجرا تاثیر چندانی ندارد؛ حتی اگر این جهانها بسیار زیاد باشند.
مقاله چهارم: جهانهای موازی ابدی:
ویکتور استنجر که در حوزهٔ فیزیک ذرات فعالیت میکرد، سال ۲۰۱۴ درگذشت. او استاد بازنشستهٔ دانشگاه هاوایی بود و میتوان میان شکاکان و طبیعتگرایان رتبهٔ بالایی به او اختصاص داد. او در این مقاله به توضیح علمی نظریهٔ دیگرجهانها میپردازد و از این ایده که نظریات مذکور علمی هستند، دفاع میکند. به اعتقاد لوک بارنز ستارهشناس «بسیاری از ادعاهای استنجر در مورد تنظیمدقیق مسئلهساز بوده و استدلالهای او مغرضانه است»؛ غرضی که طبیعتا به نظر پیشین او در رد هر نوع متافیزیک باز میگردد.
مقاله پنجم: آیا خدا جهانهای موازی را دوست دارد؟:
دان پیج، کیهانشناسی کانادایی است که اینک در دانشگاه آلبرتا خدمت میکند. او دانشجوی دکتری استفان هاوکینگ بود و مقالاتی نیز با همکاری هاوکینگ منتشر کرد. پیج اما برخلاف هاوکینگ بهشکلی روشن معتقد به خدا است و بر این باور است که فیزیک یا زیستشناسی با تمام پیشروی خود ایدهای برای نفی خدا ندارند؛ بلکه با توسعهٔ آنها پرده از طراحیها و نظامهای قویتری برداشته میشود. در این مقاله، او در برابر کسانی که طرفداریشان از دیگرجهانها به خاطر این تصور است که هزینهٔ دینی کمتری پرداخت کنند، بحث از جهانهای موازی را به سوی سازگاری بهتر آن با طراحی «آفریننده» میکشاند.
خواندن مجموعه ما و جهان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این مجموعه را به تمام کسانی که به دنبال پاسخ سوالهای هستیشناسانه هستند پیشنهاد میکنیم.
حجم
۲۷۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۲۷۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
نظرات کاربران
خوندن این کتاب(مجموعه مقالات) برای غیر متخصص مثل خوندن مقاله ودیعه در دیدگاه شافعیه میمونه برای غیر حقوقدان و حقوق خوان. شدیدا با تصوراتم متفاوت بود البته بخش های خوبی هم داشت مخصوصا صفحات ۳۰ تا ۹۰ حدودا در کل پیشنهادش نمیکنم برای
کتاب فراسوی شفای زندگی رو بخونید و در فصل چهارمش به عمق راز های جهان پی ببر
عالی