دانلود و خرید کتاب از روزگار رفته: چهره به چهره با ابراهیم گلستان حسن فیاد
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب از روزگار رفته: چهره به چهره با ابراهیم گلستان اثر حسن  فیاد

کتاب از روزگار رفته: چهره به چهره با ابراهیم گلستان

انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۳.۸از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب از روزگار رفته: چهره به چهره با ابراهیم گلستان

کتاب از روزگار رفته؛ چهره به چهره با ابراهیم گلستان نوشتهٔ حسن فیاد و سعید پورعظیمی است و نشر ثالث آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب از روزگار رفته؛ چهره به چهره با ابراهیم گلستان

ابراهیم گلستان ( -۱۳۰۱)، کارگردان، نویسندهٔ شهیر ادبیات فارسی و مترجم است. از روزگارِ رفته گفت‌وگویی است از حسن فیاد با ابراهیم گلستان پیرامون اندیشه، زندگی هنری و آثار وی.

ابراهیم گلستان همیشه به گفته‌های تند و تیز و صریحش معروف است. او صد سال تاریخ ادبیات معاصر را در ذهن خود ضبط کرده و دربارهٔ هر شخص معاصری که از او بپرسند، پاسخی روشن و دقیق می‌دهد. به حاشیه نمی‌رود و با کسی تعارف ندارد. بنابراین گفت‌وگوهایش همیشه جالب و خواندنی‌اند. البته بستگی دارد پرسش‌کننده چه کسی باشد. حسن فیاد در این کتاب سعی کرده است دربارهٔ شخصیت‌های مهم و تاثیرگذار معاصر از گلستان بپرسد و نظر او را درباب بسیاری مسائل بداند. اگر می‌خواهید نظر گلستان را دربارهٔ شخصیت‌هایی چون فروغ فرخزاد، احمد شاملو، جلال آل احمد، مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری و... بدانید این کتاب را بخوانید.

خواندن کتاب از روزگار رفته؛ چهره به چهره با ابراهیم گلستان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران شخصیت و آثار ابراهیم گلستان پیشنهاد می‌کنیم.

 بخشی از کتاب کتاب از روزگار رفته؛ چهره به چهره با ابراهیم گلستان

تجربه شما از ... آشنایی با چوبک و هدایت و آل احمد چگونه بود؟

از ته شروع کنم. آل احمد قصه‌نویس نبود. قصه‌هایی که نوشته، قصه نیستند. از همه این‌ها قصه‌نویس‌تر چوبک بود. هدایت قصه بوف کورش هست که فرم مدرن دارد، بقیه قصه‌ها همان قصه‌های ساده عمومی هستند؛ مثل قصه‌های قرن نوزده فرانسه، مثل قصه‌های قرن نوزده روسیه. ولی چوبک به عنوان قصه‌نویس آگاه‌تر به مسائل مملکت بود. مسائل نه با حساب آنالیزهای جامعه‌شناسی، نه. تجربه شخصی‌اش این‌جوری بود. کم‌تر از هدایت تعصب داشت در مورد بعضی چیزها. آدم‌ها را می‌شناخت، تا حد زیادی. این تجربه من است. البته، خُب من سال ۱۳۲۱ با هدایت آشنا شدم تا آخرین باری که دیدمش، دو سه ماه قبل از رفتنش به اروپا بود. من آبادان که بودم مرتب در ربط بودم باهاش، می‌نوشتم، با هم رابطه داشتیم. وقتی می‌آمدم تهران، واضحه. مرد خیلی فوق‌العاده‌ای بود، نجابت درجه اول داشت؛ ولی چوبک زنده‌تر بود. آل احمد چیزی نبود....

از نویسندگان خارجی چه کسانی مورد توجه شماست یا کارشان را دوست دارید؟

خیلی‌ها هستند. خُب، واضحه که خیلی‌ها هستند: استاندال، ویکتور هوگو، موپاسان، فلوبر. گردن‌کلفت‌ترین نویسنده‌ای که کلمه را به کار برده باشد و پشت کلمه تمام انسانیت را درک کرده باشد، هیچ‌کس مثل شکسپیر نیست. شکسپیر! چی بگویم من به شما دیگر؟ در زبان فارسی از نظر شناختن انسان، دو تا هستند که وحشتناک گردن‌کلفت هستند: یکی سعدی است و یکی هم مولوی است. از بین منقدین آن‌هایی که در زمان معاصر هستند، هیچ گفتگو ندارد که هفت هشت ده سر و کله از همه بالاتر بدیع‌الزمان فروزانفر است، پیداست. اگر بخوانید می‌بینید دیگر چی‌چی هست. فروزانفر به لحاظ هم احاطه‌اش بر مطلبی که نقد می‌کند، هم بر عمق و دیدش و هم با نگاه دایره‌ای گِردِ سیصد و شصت درجه‌ای در حد توانایی فکر و موجودی محیط.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه