کتاب دلسوزی
معرفی کتاب دلسوزی
کتاب دلسوزی نوشته کریستین نف با ترجمه مهدی قراچهداغی منتشر شده است. این کتاب به شما یاد میدهد دست از سرزنش کردن خود بردارید و به خودتان اعتماد داشته باشید.
درباره کتاب دلسوزی
در این کتاب دلسوزی به معنای حسی است که فرد مبتلا شده خودش را در جایی ببیند که توان تغییر در زندگی و ریسک نداشته باشد. او خودش را از پیش محکوم میداند و نمیتواند بیطرفانه درمورد خودش قضاوت کند. سعی میکند توجه دیگران را به خودش جلب کند و طلب دلسوزی دارد. این فرد باعث میشود همه چیزش نابود شود، نه به خودش اعتماد دارد و نه کسی به چنین فرد آسیب دیده و فرو ریختهای اعتماد میکند در نتیجه مسیر زندگیاش از پیشرفت منحرف میشود و مداوم شکست میخورد. کتاب دلسوزی یک راهنمای جامع است که به شما کمک میکند از باتلاق این حس بیرون بیایید و به خودتان اعتماد کنید.
خواندن کتاب دلسوزی را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم
اگر هنوز برای اتفاقات مختلف به شکل مداوم عذاب وجدان میگیرید این کتاب را بخوانید و بگذارید به شما اعتماد کنند.
بخشی از کتاب دلسوزی
وقتی مادران یا پدران برای دور نگه داشتن فرزندانشان از گرفتاری و ناراحتی از انتقادهای تند استفاده میکنند («اینقدر احمقانه رفتار نکن، وگرنه زیر اتومبیل میروی») و یا برای بهبود رفتار فرزندانشان از آنها انتقاد تند میکنند («اگر همچنان این نمرات وحشتناک را بگیری هرگز نمیتوانی به کالج بروی»)، بچهها فرض را بر این میگذارند که انتقاد کار درستی است و یک ابزار انگیزهدهنده مناسب است. همانطور که فیلیس دیلر کمدین معروف میگوید: «در دوازده ماه اول زندگی فرزندانمان تلاش میکنیم راه رفتن و حرف زدن را به آنها آموزش بدهیم و در دوازده ماه بعدی از آنها میخواهیم که بنشینند و حرف نزنند.» در این میان هرگز جای تعجبی وجود ندارد که با توجه به بررسیهای به عمل آمده، کسانی که در کودکی با والدین به شدت انتقادکننده بزرگ شدهاند، در بزرگی از خود انتقاد میکنند.
اشخاص انتقادهای پدر و مادرشان را به دل میریزند و در بسیاری از مواقع تا پایان عمرشان این انتقادات را فراموش نمیکنند. کسی به من میگفت: «صداهای انتقادآمیز دوران کودکی لحظهای مرا تنها نمیگذارند. هر کاری که میکردم مادرم از من ایراد میگرفت. او بارها و بارها به من میگفت: تو هرگز به جایی نمیرسی. من از او متنفر بودم و با خودم عهد کردم که هرگز فرزندانم را اینگونه بزرگ نکنم. حالا درحالیکه با فرزندانم بسیار مهربان هستم، با خودم به بدی رفتار میکنم. همیشه از خودم انتقاد میکنم به طوری که شدت این انتقادها بیش از شدت انتقادهایی است که مادرم از من میکرد.» کسانی که پدر و مادر انتقادگر دارند خیلی زود این پیام را دریافت میکنند که آدمهای بدی هستند که عیب و ایراد فراوان دارند و هرگز به شکلی که هستند قابل قبول نمیباشند.
والدین انتقادگر با فرزندان خود در نقش پلیس خوب و پلیس بد روبهرو میشوند. آنها امیدوارند هر طور شده از فرزندان خود بالغهای خوب بسازند. پلیس بد رفتارهای نامطلوب را مجازات میکند و پلیس خوب به رفتارهای مطلوب پاداش میدهد. این طرز برخورد در بچهها تولید هراس و عدم اعتماد میکند. آنها به این نتیجه میرسند که تنها اگر رفتار عالی داشته باشند، مورد مهر و محبت قرار میگیرند. با توجه به اینکه کامل شدن غیرممکن است، بچهها به این نتیجه میرسند که رد شدن اجتنابناپذیر است.
درحالیکه اغلب بررسیها درباره انتقاد از خود روی والدین متمرکز میشود، واقعیت این است که انتقاد دائم و پیوسته از سوی هر کسی که در زندگی کودک نقشی مهم بازی میکند ــ مادربزرگ و پدربزرگ، خواهر یا برادر، آموزگار مربی ــ سبب میشود که کودک در سالهای بعدی زندگی نسبت به خود برداشت خوبی نداشته باشد. من یک دوست انگلیسی به نام کنِت دارم که به شدت به خودش سخت میگیرد. او بدون توجه به موفقیتهای فراوانی که کسب میکند، همیشه احساس بیکفایتی و نابسندگی میکند و از ایمنی و امنیت بهرهای ندارد. وقتی او درباره دوران کودکیاش حرف میزند، این رفتارش معنیدار میشود: «تقریبآ همه افراد حاضر در زندگی من به من میگفتند که بچه بدی هستم. خواهرم از همه بدتر بود. بر سرم فریاد میکشید که: نفرتانگیز هستی! او میگفت من با صدا نفس میکشم. از اینرو وقتی در اتاق بودم، زیر لحافش میرفت تا صدای نفس کشیدن مرا نشنود. مادرم از من دفاع نمیکرد بلکه اغلب به من میگفت که از خواهرم عذرخواهی کنم تا آرامش برقرار شود.»
نقش فرهنگ
حجم
۱۸۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۱۸۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
نظرات کاربران
این همون کتاب با عنوان «شفقت به خود»ه که تو بازار هست؟
سلام. عنوان انگلیسی این کتاب self-compassion هست که بهتره با "شفقت به خود" ترجمه بشه، نه دلسوزی. مفهوم شفقت به خود کاملا با دلسوزی و بدبخت و ضعیف دونستن خود فرق داره، و وقتی حتی به عنوان اثر توجه درست
ترجمه خوب بود. کتاب هم خوب بود. فقط دیگه خیلی تاکید کرده بود دلسوز خود باشید... راه و روش دلسوزی را که گفت، دیگه اینقدر تاکید زیاد هست... 😉😁
علیرقم تلاش های صورت گرفته اما متن هنوز پر از اشتباهات ترجمه ای هست. مثل جایگزین های نامناسب در بعضی جملات. مثلا "دل خودتون رو لمس کنید" . بعضی جاها هم جمله بندی میتونست فارسی تر باشه. خود کتاب خوبه
سلام من کناب صوتی دلسوزی را میخواستم اما dbf انرا برام فرستادن