کتاب فیروزۀ خاتم: گزینهای از عرض ارادت شاعران امروز به ساحت آسمانی حضرت فاطمۀ زهرا(س)
۵٫۰
(۴)
خواندن نظراتمعرفی کتاب فیروزۀ خاتم: گزینهای از عرض ارادت شاعران امروز به ساحت آسمانی حضرت فاطمۀ زهرا(س)
هادی وحیدی( -۱۳۵۰) پژوهشگر ادبی است.
در یکی از مجموعه سرودههای کتاب میخوانیم:
«در کفن مپیچ پارۀ تنِ رسول را
یا علی، رها مکن، در این سفر، بتول را
لحظهای درنگ کن، تمام عشق مُرده است
این تنِ کبود از زمانه زخم خورده است
این مسافر غریب یادگار احمد است
گریه کن که این شب جدایی از محمد است
باز در گلویِ چاه، در غروب آفتاب
گریه کن برای یاس خفته یا ابوتراب
خاک را بگو که این امانت پیمبر است
فاطمه ـ همان که آبروی عشق ـ کوثر است
پیش از این چه زخمها به شانۀ فدک زدند
با زبانِ طعنه روی زخمها نمک زدند
دیدمت که با دو پای پینهبسته در غبار
آن غروب آمدی ز راه، خسته در غبار
یک نفر میان نخلها غریب مانده است
کیست این که رو به آسمان نشسته در غبار
کس خبر نداشت از کبوترانِ چشم تو
آن شبی که گم شدند دستهدسته در غبار
باز هم تو ماندهای و کولهبار خاطرات
هر غروب میرسی ز راه، خسته در غبار...»
توطئه فلک سوم
جولیو لئونی
برگزاری جلساتنرگس شفیعی
خلاصه روانشناسی برای همهحیدرعلی زارعی
شاهزاده هری در آب نمکشاهزاده هری
مهندسی فرآیندهای زیستی (جلد دوم)مایکل شولر
آیین فرزندپروری مطلوبربابه محمدی
خاک خامطناز حسینی
دعاهای رمضانمقصود نعیمیذاکر
اصلا انتظارشو نداشتمریچل هالیس
پاندای عزیزمیریام لتیمر
بوچانسوسه کی ناتسومه
زخم های روانی عاطفهرضا بشارت فر
شب بوعبدالحسن شجاع بیرک سفلا
تفسیر کشاف (جلد دوم)محمود بن عمر بن محمد زمخشری
تحلیل روانشناختی اختلال شخصیت دختران فراریژاله محمودی
چگونه با ضایعه نخاعی خود مواجه شویمگروهی از اعضای تیم توانبخشی ضایعات نخاعی بیمارستان کاساکولینا
تسلسلشایسته سادات کریمی
نشان اهل خدامحمدصدیق قطبی
پنج پری نیلوفریچیستا یثربی
حجم
۶۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۸۱ صفحه
حجم
۶۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۸۱ صفحه
قیمت:
۵۴,۰۰۰
۲۷,۰۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
آن روز اگر زهرای من پرپر نمی شد امضای خون پروندهٔ حیدر نمی شد گر کینه های کهنه ای سر وا نمی کرد تقدیر عاشورایی ام باور نمی شد گر کشتی خون بر فدک پهلو نمی زد دیوارهای بغض محکم تر نمی شد زهرا اگر از
احمد عزیزی شاعر انقلاب درگذشت روحش شاد ویادش گرامی باد سماع سینه زنان من شهادت میدهم خون ترا می شناسم زخم گلگون ترا مادرت گل بود و اصلت نور بود از تو جرم جاهلیت دور بود تو زکات زخم را دادی به دین خمس خونت
یکی از بهترین کتابهایی که خوندم ؛ اشعار واقعا زیبا بودند.