کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید
معرفی کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید
بیندیشید و ثروتمند شوید اثر ناپلئون هیل، پیشگام سبک مدرن نویسندگی در حوزه موفقیت، از نخستین و جامعترین کتابهایی است که در قرن بیستم به معرفی روشهای موفقیت در زندگی و کسب و کار پرداخته و این روشها را که تا آن زمان تنها در اختیار معدود افراد موفق بوده، همگانی کرده است.
بیندیشید و ثروتمند شوید درواقع حاصل بیست سال تحقیق و مصاحبه ناپلئون هیل با افراد ثروتمند دنیا است که با مشاوره و همکاری اندرو کارنگی، مرد فولاد آمریکا و دومین ثروتمند دنیا برای چند سال متوالی آنها را انجام داده است.
بیندیشید و ثروتمند شوید در سال ۱۹۳۷ منتشر شد اما تا امروز همچنان یکی از کتابهای بنیادی در زمینه موفقیت در کسبو کار است.
درباره کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید
کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید که ابتدا در بحبوحه رکود عظیم منتشر شد، بیش از ۱۰۰ میلیون بار به فروش رفته است. این کتاب درباره نقش اندیشه و خلاقیت در افزاریش درآمد سخن میگوید.
ناپلئون هیل در این کتاب تاکید دارد که تنها در صورتی میتوانیم به اهدافمان در زندگی برسیم که اشتیاق سوزانی داشته باشیم یعنی اندیشه خود را در جهت رسیدن به موفقیت تقویت کنیم. خیلی از ما آرزوی ثروت و استقلال مالی داریم، ولی آرزو به تنهایی کمکی به کسب اهدافمان نمیکند. برای اینکه ثروتمند شویم و به رویاهایمان برسیم، باید اشتیاق سوزانی را در درون خود ایجاد کنیم. به عنوان مثال، حتی پس از بالای ۱۰ هزار بار شکست در آزمایشات خود، توماس ادیسون از هدف اختراع منبع نور الکتریکی دلسرد نشد. بی تردید، او اشتیاقی برای تحقق رویایش داشت. پس از سالها تلاش، با اختراع لامپ همین کار را هم کرد. اشتیاق سوزان او قویتر از درماندگی ناشی از مخالفت دیگران بود و بالاخره به موفقیت رسید. پس ما که به دنبال موفقیت هستیم باید ذهنیت شخصیمان را درباره تعیین هدفها و رویاها بررسی کنیم. چه حسی راجع به اهداف و رویاهایمان داریم؟ آیا خواب و خیال هستند؟ یا اینکه اشتیاق سوزان آنقدر قوی است که یک روز آنها را به واقعیت تبدیل کند؟
هر فصلی از کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید به رازی برای پول جمع کردن اشاره میکند که باعث شدهاست بیش از پانصد نفر فوقالعاده ثروتمند شوند. رازهای این کتاب توسط هزاران نفر از اقشار گوناگون جامعه مورد آزمایش عملی قرار گرفته است... ویژگی عجیب و غریب این رازها این است:
کسانی که آن را بهدست میآورند و از آن استفاده میکنند، درمییابند که فقط با اندکی تلاش بهراستی به سمت موفقیت میروند و هرگز تسلیم شکست مجدد نمیشوند. این راز به همهٔ کسانی که خواهان آن هستند، بهطور مساوی خدمت میکند و تحصیلات ربطی به آن ندارد.
کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید همانطور که اشاره شد در دوران رکود و یاس اجتماعی سالهای جنگ جهانی نوشته شد و از این رو توانست به نقشهٔ راه برای میلیونها نفر تبدیل شود تا از فقر دوران رکود بگریزند و برای خود، خانوادهها، و در موارد بیشماری، کارمندان خود رفاه فراهم کنند.
دربارهی ناپلئون هیل
ناپلئون هیل نویسنده آمریکایی یکی از پیشگامان در زمینهی کتابهای موفقیت بود. ۲۶ اکتبر ۱۸۸۳، ناپلئون هیل در «ویرجینیای» آمریکا به دنیا آمد. ناپلئون در وایز کانتی ایالت ویرجینیا، در منطقهای متولد شد که بیسوادی و خرافات در آنجا بیداد میکرد. پدرش آهنگر بود. خانهای که در آن متولد شد، اتاقی کوچک در کنار رودخانه «پراد» در منطقه «وایس کانتی» ویرجینیا بود و همه اعضای خانواده در خانهای که یک اتاق بیشتر نداشت و کوچکترین توجهی به نظافت آن نمیشد زندگی میکردند.
از این لحاظ خانه آنها برای همه ساکنین منطقه شناخته شده بود. نه ساله بود که مادرش بر اثر بیماری و تغذیه ناسالم از دنیا رفت. او همیشه به کودکان هم سن و سال خود که لباس خوب میپوشیدند و خوراکیهای متنوعی میخوردند، با حسرت نگاه میکرد. بعد از مرگِ مادرش، زندگی برای ناپلئون سختتر شد، زیرا با پدری که سر رشته زیادی از تربیت یک پسر بچه نداشت تنها ماند و پدرش بدون توجه به وضعیت مالی خود، دو سال بعد از مرگِ همسرش، ازدواج کرد و ناپلئون را به حال خود رها کرد.
ناپلئون از همان دوران کودکی به مطالعه کتابهای داستان و همچنین، خلاصهنویسی و داستاننویسی علاقه داشت. او در سیزده سالگی، خبرنگار روزنامه «ویرجینیا» شد و نام «گزارشگر کوهستان» را برای خود انتخاب کرد. هیل با پولی که بدست میآورد، هزینه تحصیل خود را پرداخت میکرد.
ناپلئون هیل در ۱۸ سالگی به این نتیجه رسید، که به وکالت علاقهمند است و این میل در او به وجود آمد که میتواند از فعالان حقوق بشر شود. به همین خاطر تصمیم گرفت وارد دانشکده حقوقِ دانشگاه جورج تاون شود، او برای ادامه تحصیل وارد مدرسه حقوق شد، ولی از عهده هزینههای آن برنیامد، از این رو زمانِ بیشتری را صرف فعالیت در روزنامه و کسب درآمد کرد.
ناپلئون، جوانِ بسیار سرکش، شیطان و پرخاشگری بود و از آزار و اذیت همسایهها لذت میبرد. آنچنان که با خودش اسلحه حمل میکرد. او از جسی جیمز، یاغی معروفِ آن زمان برای خودش یک بت ساخته بود. خشنترین پسر منطقه به حساب میآمد و ازین لحاظ به خودش افتخار میکرد.
ناپلئون استعدادِ خوبی در نوشتن داشت و سردبیرِ روزنامه با استقبال از نوشتهها و مقالههایش، سرپرستی مصاحبه با افراد برجسته و معروف را به او واگذار کرد. او در هنگام مصاحبه با افراد نامدار، از تجربیات آنها درس میگرفت و آن را در زندگی خود به کار میبرد.
سال ۱۹۲۸، کتابی با نام «قوانین موفقیت» نوشت که با استقبال خوبی روبرو شد. از سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۰ در مجله «قوانین طلائی هیل»، سردبیر بود و در سال ۱۹۳۰ کتابی در زمینه راهیابی به موفقیت نوشت. کتابهای هیل هر روز بیشتر از روز قبل به فروش میرفت. به طوری که، کتاب علوم موفقیتش را که سال ۱۹۶۰ نوشت با بیش از ۳۰ میلیون جلد به فروش رساند.
می گویند سال ۱۹۶۹ هنگامی که خبرنگار نیوزویک در مصاحبهای از او خواست که درباره آرزوهایش سخن بگوید درجواب گفت: « زمانی که مرد جوانی بودم، آرزو داشتم نویسنده شوم و برای رسیدن به این آرزو میدانستم باید در کاربرد کلمات خبره شوم، اما چون پسر فقیری بودم و قادر به تحصیل در دانشگاه نبودم از درس محروم شدم. دوستانم توصیه میکردند از آرزوهایم بگذرم و به کار در معدن بپردازم، اما عشق به نوشتن در من وجود داشت. بالاخره با تلاش شبانه روزی توانستم به آرزویم برسم و در کنار کار به نوشتن نیز بپردازم. اکنون آرزویی ندارم زیرا به اهدافم دست یافتهام.»
ناپلئون هیل در سال ۱۹۷۰ در جنوب کارولینا در حالیکه مشغول نوشتن کتاب «تو میتوانی کار کنی و معجزه ببینی» بود، در سن ۸۷ سالگی درگذشت.
حجم
۸۹۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۹ صفحه
حجم
۸۹۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۹ صفحه