کتاب بازاریابی هکر رشد
معرفی کتاب بازاریابی هکر رشد
کتاب بازاریابی به وسیله هکر رشد نوشته رایان هالیدی اصول جدید روابط عمومی، بازاریابی و تبلیغات را آموزش میدهد.
درباره کتاب بازاریابی به وسیله هکر رشد
در فقدان بودجههای هنگفت، استارتاپها برای ساختن شرکتهای مدنظر خود راه هک کردن سیستم را آموختند. عملیات هکی که مفهوم بازاریابی را به طورکل دستخوش تغییر کرده است به نحوی که دیگر هیچکدام از لوازم و فرضیات قدیم در این رابطه به کار نمیآمد. همه ما درصددیم با کمترین امکانات ممکن بیشترین نتیجه را بگیریم. همین پارادوکس، شرح وظیفه ای است که بازاریابها و کارافرینان به عهده دارند. آنچه رایان هالیدی در کتاب حاضر بدان میپردازد اینست که هکرهای رشد چگونه به استارتآپها کمک میکنند تا علیرغم تقریبا هیچ سرمایهای، بیشترین نتیجه را بدست بیاورند.
استارتآپهایی مانند فیس بوک، Dropbox، Airbnb و توییتر، هیچگونه هزینهای در زمینه بازاریابی سنتی و تبلیغات مطبوعاتی و یا تلویزیونی نکردند در عوض، آنها به استراتژی هک رشد جدید پایبند هستند و با بودجه بسیار کم به افراد بیشتری دسترسی پیدا می کنند هکرهای رشد بر این باورند که محصولات و کسب و کارها باید بارها و بارها اصلاح شوند تا به واکنشهای انفجاری برسند.
بازاریابی هکر رشد، چیزی است که در تار و پودِ محصول تنیده میشود و محصول در مسیر خود به رشدِ عظیم و سریع میرسد. هدف نهایی هر هکر رشدی ساخت ماشین بازاریابی ای است که خود استمرار پیدا کرده و به تنهایی میلیون ها دلار سود تولید کند.
خواندن کتاب بازاریابی هکر رشد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
مدیران فروش و بازاریابی شرکتها و سازمانها مخاطبان اصلی این کتاباند.
درباره رایان هالیدی
رایان هالیدی به عنوان استراتژیست رسانهای و یکی از نویسندگان برجسته در زمینه استراتژی و بیزنس فعالیت میکند. وی پس از رها کردن کالج در سن نوزده سالگی، برای کارآموزی نزد رابرت گرین نویسندهٔ کتاب «۴۸ قانون قدرت» رفت، وی وظیفه ارائه مشاوره به بسیاری از نویسندگان و خوانندگان دارای آثار پر فروش میلیونی را به عهده داشته است. هالیدی در سمت مدیر بازاریابی امریکن آپارال نیز سالها فعالیت کرد، کارزارهای تبلیغاتی ای که طی این دوران طراحی نمود در قالب مطالعات موردی توسط توییتر، گوگل و یوتیوب مورد استفاده قرار گرفته و در نشریاتی چون اَداِج، نیویورک تایمز و فست کمپانی نام برده شده است.
کتاب اول هالیدی به نام «به من اعتماد کنید، به شما دروغ میگویم»: اعترافات یک متقلب رسانه ای که از طرف فایننشال تایمز کتابی شگفتانگیز و آزاردهنده توصیف شده – اثری پرفروش بود که وی را به همگان معرفی کرده و هم اکنون در کالج های سرتاسر جهان تدریس میشود. هالیدی هم اکنون بیشتر اوقات را به کار ویراستاری برای نیویورک آبزِروِر مشغول بوده و از منزل خود در آستینِ تگزاس به نوشتن مطالبی برای تاوت کاتالوگ میپردازد.
بخشی از کتاب بازاریابی هکر رشد
اگر بشود با استفاده از راهبرد هک رشد به محصولی صنعتی به قدمت صنعت چاپ جان تازه ای بخشید، دیگر چه کارهایی میشود انجام داد؟ اگر بشود کتاب را به جای استارتاپ نشاند، پس هر چیز دیگری هم ممکن است.
صرف نظر از اینکه هدفِ بازاریابی ماشین، فیلم سینمایی یا رستورانی کوچک باشد، باید از توانایی به فعلیت رساندن این تاکتیک ها برخوردار باشیم. دیگر اتکای ما به حدس و گمانه زنی نیست. برای انکه محصول خود را به دیگران نشان بدهیم نیازی نیست که به غریبه ها پول پرداخت کنیم-لازم نیست برای برقراری ارتباط با رسانه ها اقدام به هزینه کرد کنیم.
به جایش میتوانیم با تجربه و آزمایش، یا ردیابی موفقیت، با انجام دادن هر آنچیزی که برای جذب کردن مشتری لازم است بیزنس خود را گسترش بدهیم. به این ترتیب متوجه خواهیم شد وظیفه بهینه سازی ِ محصول حول محور مشتریان و نیازهایشان به عهده ماست. به سرعت میتوانیم تغییرات لازم را انجام دهیم. میتوانیم بودجه ای که در اختیارمان است را به جای تبلیغات اضافه صرف بهبود محصول کنیم.
شما نیز مانند من اذعان دارید که واقعا نیازمند بازتعریف مفهوم بازاریابی هستیم. به واقع، میتوان هر چیز و هر کاری را تا وقتی موجب رشد کسب و کار شود، نوعی بازاریابی درنظر گرفت.
دیوید اُوگیلوی، قبل از بدل شدن به چهره ای شناخته شده در دنیای تبلیغات، خانه به خانه اجاق گاز میفروخت. به همین خاطر هیچوقت یادش نرفت که تبلیغات در قیاس با فروش ِخانه به خانه، صرفا نوعی تقاضا آفرینی است با این تفاوت که امکان درجه بندی اش اندکی بیشتر است.
اما خیلی از ماها که در زمینه بازاریابی فعالیت داریم، در قیاس با دیدگاه فروشندگان خانه به خانه و شرکت هایی که با ارسال کاتالوگ محصول به درب منازل بازاریابی میکنند، هنوز دهه ها از واقعیت مورد اشارهٔ اوگیلوی عقب تریم. از آنجا که ناتوان از دیدن جلوی پایمان هستیم، کارکرد نهفته در ظاهر را متوجه نشده و فرصت های جدید را از دست میدهیم. بازاریابی در اصل به معنای تولید لید است. آگهی های تبلیغاتی هم ابزارهایی برای جلب توجهند تا درنهایت به فروش بیانجامند. روابط عمومی و تبلیغ باعث جلب توجهند و هدف از اینها هم فروش است. رسانه های اجتماعی که مولد ارتباطات هستند نیز همین هدف را تعقیب میکنند. هرچند بسیاری از افراد یادشان میرود، اما بازاریابی به خودی خود هدف نیست بلکه صرفا برای جذب مشتری استفاده میشود و با توجه به ماهیت گذرایی که دارد، هر آنچه سبب جلب مشتری شود بازاریابی است. آنچه ما از هکرهای رشد یاد گرفته ایم همین است.
حجم
۹۵٫۷ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه
حجم
۹۵٫۷ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه
نظرات کاربران
عالیه