کتاب دوازده نت برای سکوت
معرفی کتاب دوازده نت برای سکوت
کتاب دوازده نت برای سکوت نوشته کیوان صادقی داستانهای به هم پیوسته است. این کتاب داستانی است از درد و رنجی که به واسطه تهی دستی، تجاوز به سرزمین و حرص و طمع بر سر انسانها آوار میشود.
درباره کتاب دوازده نت برای سکوت
در این کتاب آدمها در جستوجوی لحظهای آرامش هستند اما گرفتار ماجراهایی دیگر میشوند. عشق، جنگ، مرگ و تلاش برای زیستن در جهانی آشفته، موضوعات اصلی و محوری این مجموعه داستان هستند. این کتاب تجربیات از زندگی روزمره انسانهایی است که گاهی حتی متوجه حضورشان نیستیم. تجربهای تازه و متفاوت از حقیقت روزمره و رنجی که انسان را رها نمیکند. این کتاب با زبانی جذاب خواننده را با خودش همراه میکند.
خواندن کتاب دوازده نت برای سکوت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب دوازده نت برای سکوت
نگاهش نکردم. شقیقه هایم نبض می زد و گلویم می سوخت. انگار، گردویی توی گلویم پایین و بالا می شد. در را پشت سرم بستم. از کنارش گذشتم و رفتم طرف زمین خاکی. از پشت سر، صدایش آمد: «وایسم؟ میاری؟» دست هایم را بلند کردم. توی هوا تکان دادم و بی آنکه برگردم، داد زدم: «نه جارو داریم. نه نجس و پاک.» و از گوشه دیوار، پیچیدم سمت زمین خاکی.
برف کم جانی روی زمین نشسته بود و جا به جا، تکه اثاثی و زیر اندازی و لباسی، پخش بود. آن طرف تر، دو چادر نایلونی سوخته بود و جزغاله شده بود. از جعبه ی چوبی و بزرگ آسانسور، برای عادل، اتاق و نیمکت ساخته بودیم و با ته مانده های سنگ پله، اجاق سنگی نونوار.
همه چیز از بین رفته بود و اتاقک چوبی سوخته بود. کنار اجاق سنگی ویران نشستم. سرم را توی دست هایم گرفتم. آن گردوی لجوجی که توی گلویم بالا و پایین می شد، ترکید و صورتم از اشک خیس شد. تمام دیشب خودم را لعنت کرده بودم که چرا هیچ وقت جرأت این را که جلوی ظالم بایستم، ندارم. خودم را لعنت کرده بودم و صداها توی سرم می گشت. حتی، جرأت نکرده بودم از دیوار سرک بکشم. اشک از چشمم می جوشید و خشم از دلم زبانه می کشید و نفسم شعله ی آتش بود.
حجم
۱۱۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۱۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه