دانلود و خرید کتاب مقصر دانیال شمس
تصویر جلد کتاب مقصر

کتاب مقصر

نویسنده:دانیال شمس
انتشارات:نشر بید
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۲۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مقصر

کتاب مقصر نوشته‌ی دانیال شمس، روایت‌کننده‌ی حکایت عاشقانه‌ی دختری به نام ساناز است. زندگی ساناز بعد از تغییر و تحولاتی که در کار پدرش رخ می‌دهد، تغییر می‌کند و ...

درباره‌ی کتاب مقصر

دانیال شمس در کتاب مقصر، زندگی ساناز را روایت کرده است. دختر جوانی که پدر و مادرش وظیفه‌ی سختی را به او محول کرده‌اند. ساناز باید منشی جدیدی برای مطب پدرش استخدام کند. مادر ساناز خیلی به او تاکید کرده است که این فرد جدید باید حتما دختری خانواده‌دار و آبرومند باشد تا دوباره رسوایی و بی‌آبرویی پیش نیاید. حالا ساناز است که باید این وظیفه سخت را به دوش بکشد. انتخاب کسی که هم بتواند به خوبی از عهده‌ی وظایفش بربیاید، هم کسی باشد که بتواند نظر مثبت مادر ساناز را به خود جلب کند. کمی بعد ساناز به فکر می‌افتد تا دختری به نام مریم که از همکلاسی‌های دانشگاهش است، استخدام کند. اما ورود مریم به زندگی آن‌ها، تغییراتی را به همراه می‌آورد...

کتاب مقصر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

اگر از مطالعه‌ی رمان‌های ایرانی لذت می‌برید، خواندن کتاب مقصر برایتان تبدیل به تجربه‌ای لذت‌بخش می‌شود.

جملاتی از کتاب مقصر

ساناز با لبخند مریم را ترک کرد و به داخل اتاق پدرش رفت. مریم برای چند دقیقه در اتاق انتظار تنها ماند. در آن لحظه احساس گیج بودن به او دست داد. در عرض چند دقیقه یکی از دوستان قدیمی دانشگاهش را دیده بود که به او شغل نسبتا خوبی را هدیه می‌کرد. این مساله که همه‌چیز بسیار خوب و راحت پیش رفت باعث شگفتی و اضطراب مریم شد. دلیلش هم این بود که او به این شکل از خوب پیش رفتن کارها عادت نداشت. معمولا او برای به دست آوردن هرچیز کوچکی که در زندگی‌اش به دست آورده، تلاش زیادی کرده است و اینکه امروز این شانس به او روی آورده، برایش تعجب‌آور است.

ساناز و آقای مشایخی وارد اتاق انتظار شدند و آقای مشایخی با چهره‌ای مهربان و لحنی بسیار مودبانه با مریم احوا‌پرسی کرد و در نهایت از اینکه دوست ساناز قرار است منشی او باشد، بسیار ابراز خوشحالی نمود. مریم از اینکه در آن لحظه مورد هجوم لطف و عنایت ساناز و پدرش قرار گرفته معذب و خجالت‌زده شد. بعد از آنکه صحبت درمورد جزئیات کار با مریم به اتمام رسید، آقای مشایخی پیشنهاد کرد که بهتر است مطب را تعطیل کنند و به خانه بروند. ساناز از شنیدن این پیشنهاد بسیار ذوق‌زده شد و به مریم تعارف کرد که او را به هرجایی که مقصدش است، برسانند. 


لارا
۱۳۹۹/۰۱/۲۱

عالی بود 👍 👍دوسش داشتم 👌

کاربر ۱۴۸۲۴۴۷
۱۳۹۹/۰۶/۳۰

تعریفش را زیاد شنیدم از دوستانم اما قبلا یادمه رایگان بود و من نگرفتمش و گذاشتم برای یه وقت دیگه که دیدم متاسفانه دیگه الان پولی شده:-( کاش دوباره طاقچه رایگان بزاره😟

غزال جوانشیر
۱۴۰۱/۱۰/۰۴

نویسنده زیاده از حد معمول کش داده نیاز به این همه جزییات بی اهمیت نیست واقعا یه صفحه رو اختصاص داده فقط به توصیف رنگ و مدل فنجون و صندلی و سلام احوال‌پرسی های تکراری 😑 حوصلم واقعا سر رفت

کاربر ۳۲۹۸۷۴۸
۱۴۰۰/۰۳/۲۴

رمان مقصر کتاب خوبیه متنش روان داستان پردازیش خیلی عالی زیاد حاشیه نداره میتونی خیلی راحت به اصل جریان پی ببری. توسعه میکنم که حتما یه دورم شده این کتاب مطالعه کنین!!!

khadije
۱۳۹۹/۰۹/۰۷

عالی و بی نظیر

کاربر ۱۸۸۴۷۲۹
۱۳۹۹/۰۲/۱۷

با اینکه داستان روان و خوبیه ولی مفهوم و پیام خاصی نداره

کاربر ۱۱۸۱۸۶۵
۱۳۹۹/۰۱/۱۶

کتاب سبک و بی مغزی بود که هیچ باری نداشت و اشتباه هم زیاد داشت

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۵ مگابایت

تعداد صفحه‌ها

۴۳۱ صفحه

حجم

۱٫۵ مگابایت

تعداد صفحه‌ها

۴۳۱ صفحه

قیمت:
۹,۹۰۰
تومان