
کتاب آتش و عشق
معرفی کتاب آتش و عشق
کتاب الکترونیکی «آتش و عشق» نوشتهٔ محمد دبیری اثری داستانی است که نشر بید آن را منتشر کرده است. این کتاب با نگاهی به زندگی، هویت، عشق و تضادهای درونی شخصیتها، روایتی از فرازونشیبهای یک پزشک جوان را در بستر وقایع اجتماعی و فردی به تصویر میکشد. «آتش و عشق» با زبانی روایی و توصیفی، مخاطب را به دنیای پررمزوراز شخصیت اصلی و چالشهای او با خود و جهان پیرامونش میبرد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب آتش و عشق
«آتش و عشق» نوشتهٔ محمد دبیری، رمانی است که در قالب داستانی بلند، زندگی یک پزشک جوان و جویای نام را روایت میکند. این اثر در فضای معاصر و با ارجاع به رخدادهای اجتماعی و فرهنگی، به بررسی هویت، عشق، مهاجرت و دغدغههای انسانی میپردازد. ساختار کتاب مبتنی بر روایت اولشخص است و خواننده را با ذهنیات و خاطرات شخصیت اصلی همراه میکند. در این رمان، مرز میان واقعیت و خیال بارها جابهجا میشود و نویسنده با بهرهگیری از عناصر سینمایی، خاطرهنویسی و گفتوگو، فضایی چندلایه و پرتعلیق خلق کرده است. «آتش و عشق» با تمرکز بر تجربههای زیستهٔ شخصیتها، بهویژه در بستر مهاجرت و مواجهه با فرهنگهای متفاوت، تصویری از کشمکشهای درونی و بیرونی انسان معاصر ارائه میدهد. این کتاب با روایتی خطی اما پر از بازگشت به گذشته و آینده، مخاطب را به سفری درونی و بیرونی میبرد و در عین حال، به مسائل اجتماعی، اخلاقی و فلسفی نیز نظر دارد.
خلاصه داستان آتش و عشق
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «آتش و عشق» با تصویری از یک فیلم سینمایی آغاز میشود که شور و هیجان ناسیونالیستی را در جامعه برمیانگیزد. روایت اصلی اما بر زندگی یک پزشک جوان به نام «ماهر عبدالشلام» متمرکز است که پس از فارغالتحصیلی، با چالشهای هویتی، عاطفی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکند. او که در مراسم فارغالتحصیلی بهعنوان دانشآموختهٔ برگزیده معرفی میشود، با دریافت قلم طلایی، نماد اندیشه و افتخار، وارد مرحلهای تازه از زندگی میشود. ماهر در مسیر حرفهای و شخصی خود، با دوستان، همکاران و عشقهای ناکام روبهرو میشود. رابطهٔ او با «احمد شریف»، دوست صمیمیاش، و «خانم دکتر بابره»، همکلاسی مغرور و جذاب، بخش مهمی از روایت را شکل میدهد. در کنار این روابط، مهاجرت و کار در بیمارستانی در کراچی، او را با واقعیتهای تلخ و رازآلود مرگومیر بیماران و فساد سیستم درمانی مواجه میکند. در طول داستان، خاطرات تلخ و شیرین، کابوسها و رویاها، و همچنین مواجهه با خشونت، جنگ و بیعدالتی، ذهن ماهر را به چالش میکشد. او در جدال میان عقل و احساس، وظیفه و عشق، و همچنین در کشاکش با گذشته و آینده، به دنبال معنای زندگی و هویت خویش است. روایت با بازگشتهای مکرر به خاطرات دوران دانشجویی، جشن فارغالتحصیلی، و لحظات حساس زندگی ماهر، تصویری چندوجهی از شخصیت اصلی و دنیای پیرامونش ارائه میدهد، بیآنکه پایان قطعی و روشنی برای سرنوشت او رقم بزند.
چرا باید کتاب آتش و عشق را بخوانیم؟
«آتش و عشق» با روایتی چندلایه و پرجزئیات، تجربههای انسانی را در بستر مهاجرت، هویت و عشق به تصویر میکشد. این کتاب برای کسانی که به داستانهایی با محوریت کشمکشهای درونی، خاطرهنویسی و مواجهه با مسائل اجتماعی علاقه دارند، جذابیت ویژهای دارد. روایت اولشخص و فضاسازی دقیق، امکان همذاتپنداری با شخصیت اصلی را فراهم میکند و خواننده را به تأمل دربارهٔ معنای زندگی، مسئولیت فردی و اجتماعی، و تأثیر گذشته بر حال و آینده وامیدارد. همچنین، پرداختن به موضوعاتی چون دوستی، رقابت، عشق و مهاجرت، این اثر را به گزینهای مناسب برای علاقهمندان به رمانهای معاصر فارسی تبدیل کرده است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای معاصر فارسی، دوستداران روایتهای روانشناختی و اجتماعی، و کسانی که دغدغهٔ هویت، مهاجرت و روابط انسانی دارند، مناسب است. همچنین دانشجویان و پزشکان جوان که با چالشهای حرفهای و شخصی روبهرو هستند، میتوانند با بخشهایی از داستان ارتباط برقرار کنند.
بخشی از کتاب آتش و عشق
«در میان وهم و خیال. مداد کوچک طلایی را بین انگشتانم فشار دادم سعی کردم صدای درهمشکستن استخوانِ انگشتانم را در فضای کاخ عالیجناب بنشانم و آنرا شاهدی کنم براحوالم. ناخودآًگاه هیجان و شور و شعفب آن روز را بهیاد آوردم. ذهنم آخرین تقلاهای خود را میکرد تا جزهء به جزء لحظهها را بهیاد بیاورم؛ مخلوطی از خاطرات تلخ و شیرین» همچون طوفان سهمگینی افکار مرا زیرورو میکرد وزورق شکستهٌ خاطراتم را دراقیانوس ماج زمان محوونمایان میساخت؛ که هرتلاطم آن بیانگربخشی از زندگی بود که در زمان غوطهور مانده بود و کم کم داشت دراعماق این اقبانوس بی ساحل غرق ی شاف . ریتم آهنگ ملایمی در ذهنم تداعی شد و من در زمان. غرق شدم. فضای باشکوه و مجلل سالن جشن, با پردههای ارغوانی و ردیف صندلیهای دواری که برصحن مسلط بود را میدیدم شورو شعف حضار نشسته درسالن چنان پرشورو حرارت بود که مّجالی به مجری برنامه نمیدادند تا سخن خود را شروع کند» پس از مکثی طولانی مجری برنامه سخنان خود را این گونه شروع کرد: «دوستان و اساتید محترم ! دانشجویان وپزشکان این مرزو بوم! ما اینجا جمع شدهايم تا پایان تحصیلات تکمیلی دانشآموختگان را به آنها تبريك بگوییم و برایشان دراین مسوولییت خطی رکه بردوش آنها خواهیم گذاشت آرزوی توفیق کنیم و به اين گروه از پزشکان. سوگندنامُ بقراط را یادآور شویم و به آنها بگوییم این» پایان زحمات چندسالهٌ شما نیست. بلکه شروعیاست از آنچه نهتنها جامعه بلکه وحدان آدمی از شما بهعنوان يك پزشث انتظار دارد...)»
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶۵ صفحه
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶۵ صفحه