کتاب از جماران تا تکریت
معرفی کتاب از جماران تا تکریت
کتاب از جماران تا تکریت ماجرای زندگی آزاده سید ابوالقاسم امیرعلیاکبری است که سالها پس از جنگ آزاد شد و توسط انتشارات پیام آزادگان منتشر شده است.
درباره کتاب از جماران تا تکریت
راوی داستان زمانی که متوجه میشود نسل جدید اطلاعاتی از کلمه آزاده ندارد تصمیم میگیرد خاطرات ۹۷ ماه اسارت خود را بنویسد. شاید خدمتی به نسل جوان و تاریخ این مملکت باشد نویسنده سعی کرده است که از مبالغهگویی و نیز کمگویی حذر کند. کتاب از جماران تا تکریت اطلاعاتی از زندگی و کودکی راوی میدهد و پس از آن زندگی او در دوران اسارت را تعریف میکند.
خواندن کتاب از جماران تا تکریت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که به خواندن خاطرات دوره جنگ علاقه دارند پیشنهاد میکنیم
بخشهایی از کتاب از جماران تا تکریت
قطار تهران ـ اهواز که وارد ایستگاه اندیمشک شد حدود ساعت ۸ صبح بود. گرمای هوا در آن وقت صبح برایم تازگی داشت. چه میدانستم که تا چند ساعت دیگر در اهواز، گرما به مراتب شدیدتر خواهد شد.
ما ـ شش افسر وظیفه ـ را به پادگان لشکر ۹۱ زرهی بردند. آن جا بدون هیچ استراحتی، بر یک خودرو ارتشی که غذای سربازان را به سمت خط مقدم سوسنگرد میبرد سوار شدیم و غروب همان روز خود را در پای آتشبارهای گردان، به فرماندهٔ گردان معرفی کردیم. اتفاقاً همان شب قرار بود نیروهای ایرانی در غرب سوسنگرد به دشمن بعثی حمله کنند؛ بنابراین صدای شلیک قبضههای توپ که در مجاورت سنگر ما بودند گوشهایمان را مستعد و آمادهٔ انجام مأموریتهای دیگر کرد.
پس از چند روز که در پای قبضههای توپ بودیم و اوضاع آرامتر شد به ما گفتند: "وسایلتان را جمع کنید که باید جایگزین دیدهبانهای مستقر در سنگرهای جلو شوید تا آنها برای استراحت به عقب بیایند"!
اولین شبی که مسؤولیت دیدهبانی یک بخش از خاکریزهای ایجاد شده را به همراه یک سرباز بیسیمچی به عهده گرفتم تا صبح خوابم نبرد؛ زیرا هر لحظه تصور اینکه خوابمان ببرد و دشمن حمله کند ما را آزار میداد.
حجم
۵۸۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۴
تعداد صفحهها
۹۴ صفحه
حجم
۵۸۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۴
تعداد صفحهها
۹۴ صفحه