کتاب تختخوابت را مرتب کن
معرفی کتاب تختخوابت را مرتب کن
تختخوابت را مرتب کن نوشته ویلیام اچ مکریون، ژنرال بازنشسته نیروی دریایی آمریکا درباره چیزهای کوچکی است که میتوانند زندگی و شاید دنیای شما را تغییر دهند.
اگر هر روز صبح تخت خود را مرتب کنید، یعنی اولین وظیفه روزانه را به صورت کامل انجام دادید. این کار به شما نوعی حس غرور میدهد و شما را تشویق میکند کارها و وظایف بعدی را پشت سر هم، درست و کامل انجام دهید. در انتهای روز، همین یک کارِ انجام شده، به چندین کار کامل شده تبدیل میشود. مرتب کردن تخت، تاکیدی است بر این حقیقت که کارهای کوچک در زندگی اهمیت دارند. اگر نتوانید کارهای کوچک را درست انجام دهید، هرگز نمیتوانید کارهای بزرگ را درست انجام دهید.
درباره کتاب تختخوابت را مرتب کن
کتاب حاضر، حاصل تلاش مکرِیوِن برای توضیح ده درسی است که در زمان آموزش خود در نیروی دریایی فراگرفته است. او در این کتاب نحوه بهرهگیری خود از این درسها را در مسیر تبدیل شدن به انسانی که اکنون هست، شرح داده و برای اشاره به افرادی که با نظم، تلاش، ممارست، افتخار و شجاعت خود الهام بخش او بودهاند، به وقایع و داستانهای کوتاهی متوسل شده است. شما هم میتوانید سوای از جایگاه خود، برای پشت سر گذاشتنِ چالشهای زندگی، این درسها را به کار ببندید. مکریون در این کتاب از درسهایی سخن میگوید که هیچ ربطی به جنسیت و سن وسال ندارند درسهایی که به پیروزی ما در مسیر چالش های زندگی کمک می کنند و برای همه به طور یکسان کاربرد دارند.
خواندن کتاب تختخوابت را مرتب کن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
اگر شما هم دوست دارید وظایف روزانه خود را درست و کامل انجام دهید و تمرین خودسازی کنید، این کتاب را بخوانید و به توصیه مکریون عمل کنید. اول تخت خوابتان را مرتب کنید.
جملاتی از کتاب تختخوابت را مرتب کن
وقتی کارآموزان میخواستند شنای شبانه هشت کیلومتری را شروع کنند، آب، بسیار سرد و موّاج بود. هم تیمیِ مکرِیوِن، کنار او در حال شنا بود. لباسِ خیسِ غواصی، ماسک و یک جفت کفش غواصی، تنها تجهیزاتِ آنها بود. به سختی برخلافِ جریانِ شدیدِ آب شنا میکردند. همینطور که به سمت اقیانوس پیش میرفتند، نورهایِ پایگاهِ نیرویدریایی که شنا را از آنجا آغاز کرده بودند، کمکم محو میشد. بعد از یک ساعت، حدود یکونیم کیلومتر از ساحل دور شده بودند و به نظر میرسید در آب تنها هستند. شناگرانِ دیگری که اطرافشان بودند، در تاریکیِ شب ناپدید شدند.
مکرِیوِن میتوانست چشمان هم تیمیاش را از پشتِ شیشهِ ماسکش ببیند. چهرهاش، انعکاسی از وضعیتِ خودِ مکرِیوِن بود، چون هر دو به خوبی میدانستند که این آبها، پر از کوسهِسفیدِ بزرگ است. قبل از شروعِ شنا، مربیها هشدارهایی درباره کوسههایی که احتمالاً سر راه شناگران سبز میشوند، داده بودند. اما ترسناکترینشان، کوسههای سفید بودند. وقتی روی آب شنا میکنید و میدانید درست زیر پایِ شما موجودی بسیار خطرناک وجود دارد که آماده تکهپاره کردنتان است، ترس، تمام وجودتان را در بر میگیرد
حجم
۵۱٫۶ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۵۲ صفحه
حجم
۵۱٫۶ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۵۲ صفحه
نظرات کاربران
فوق العاده بود.. یک تلنگر و یک کتاب انگیزه دهنده... نکات مهم داره و تو زندگی کاربردیه✌️✌️
تاثیرگذار👌
اگر میخواهید زندگی تان و شاید جهان را تغییر دهید. از مرتب کردن تختخوابتان شروع کنید
خیلی عالی.... انگیزه دهنده و کاربردی البته.
سلام. کتاب خیلی قشنگیه. خیلی دوسش داشتم.
عالی بود👌
عالی
کتاب خیلیی خوبه پیشنهاد میکنم بخونید 👌
من خاطره ها و داستان هایی که بیان میکرد رو دوست داشتم و برام جالب بود.
کتاب خوبی بود ولی اونجوری که نوشته متحول کننده نبود