با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

کتاب روایت یک پنگوئن از استوا
۲٫۸
(۴۸)
خواندن نظراتمعرفی کتاب روایت یک پنگوئن از استوا
پنگوئنها زیاد نمیخوابند، اما وقتی میخوابند کابوسهای عجیبی میبینند، آنقدر عجیب که وقتی بیدار میشوند تمام بدنشان از دانههای ریز عرق پرشده است. شبیه به این کابوس، در واقعیت هم برای آنها رخ میدهد، وقتی ۲ پنگوئن نر به دنبال یک پنگوئن ماده میافتند. پنگوئنهای نر از بوی پنگوئن ماده مست میشوند و برای تصاحب و عشقبازی، مجبور به جنگ، مثل گلادیاتورها، مثل شیرها، در میدان نبرد میشوند. برای تصاحب، باید یکی کنار برود تا یکی بماند. تلخی شکست عشقی، آنقدر سنگین و دردناک است که پنگوئن شکستخورده، فکر میکند پرت شده است در یک ناکجاآباد، وسط ظهر مرداد تابستان افتاده است جایی شبیه به کویر شهداد یا استوا؛ ذرهذره میمیرد، راه میرود تا خودش را به یک جای سرد برساند اما در استوا و کویر شهداد خبری از سرما و سایه نیست، ذرهذره بدنش ضعیف و ضعیفتر میشود، بدنش گرگرفته، دارد آتش میگیرد، میسوزد از درون، اما سرما نه...! با پوزه سفید و سیاه سنگینش میافتند روی زمین، شروع میکنند به تندتند نفس کشیدن، انگار که همین حالا میخواهد جان بدهد، اما نمیمیرد پنگوئن شکستخورده به همین زودی، فکر میکند که همهچیز کابوس است، ...
حجم
۱۰۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه
حجم
۱۰۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه
قیمت:
رایگان
نظرات کاربران
در مجموع از خواندن این کتاب سودی نبردم، فقط عمرم تلف شد
کاش انتخاب اثر، جدی تر گرفته بشه این رمان چیزی جز عادی نشون دادن روابط و سیگارکشیدن و فاز روشنفکری احمقانه نداشت واقعا.... خیلی سعی کردم تااواسط کتاب خوشبین باشم ولی نشد.
یک فاجعه از نظر دستور زبان و فارسی دانی.نویسنده عنوان خوبی رو انتخاب کرده بود و الحق که جذبم کرد. اما به همون میزان که اسم کتاب جذبم کرد، متنِ نساخته و نپرداخته از کتاب به بیرون پرتم کرد. نویسنده
آقا من نفهمیدم که شتین هم جزو همون غلط های املایی هست یا کلا شتین اسم پسره
ننویس گلم...ننویس لطفا!
بنظر من خوب بود! فقط چن تا مسئله: اولا چطور ممکنه یه نویسنده ی مرد از دید یک زن روایت کنه؟ بعدم اینکه بنظرم معمای داستانو یکم زود لو داد و از یه جایی به بعد دیگه دلیلی نداش هی
من معذرت میخوام ولی واقعا داغون بود تا دلتون بخواد ایراد چاپی داشت تا وسطاش خوندم ،واقعا داشتم خفه میشدم فضای داستان سیاه همش دود دود،سیگار اصن هرزگی خانومه به کنار،شوهرش میدونسته رابطه داشته و بازم باش ازدواج کرده؟؟؟؟ طاقچه توروخدا بیخیال این داستانا بشو هرچی گل
خوبه که داستان یک طرفه و به طرفداری زن یا مرد پیش نرفته بود .هم از سادگی دخترها گفته بود ،هم از خیانت و وعده های الکی بعضی پسرا. منتها بنظرم خیلی شکاف افتاده بود بین ابتدا و انتهای داستان .
کتاب جالبی بود، کنجکاوم میکرد و دوس داشتم تا آخر بخونم، حتی وقت تموم شدن کتاب باز به دنبال ادامه بودم...
کتاب اشتباه تایپی زیاد داره ولی طوری نیست که نشه ازش رد شد, موضوع عالی , دیالوگ ها کااااملا واقعی و دوست داشتنی و طرز روایت خاطرات و کلا داستان جالب بود , خیلی برام عجیبه که نویسنده مرد باشه