دانلود و خرید کتاب بشنو از نی علی صفایی حائری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب بشنو از نی

کتاب بشنو از نی

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۱۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بشنو از نی

علی صفایی حائری (عین ـ صاد) در کتاب خود، «بشنو از نی» مروری دارد بر دعای ابوحمزهٔ ثمالی.

دعای ابوحمزه ثمالی دعایی‌ است که در کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی به نقل از ابوحمزه ثمالی آمده است که امام سجاد در تمام سحرگاهان ماه رمضان آن را پس از نماز می‌خوانده است. مضامین این دعا، معرفت الهی، راهنما بودن خداوند، تمسک به رحمت الهی و گریزناپذیری بنده از حکومت الهی و عمل به فضایل اخلاقی و دوری از بدی‌ها است:

أَوْ لَعَلَّک وَجَدْتَنی فی مَقْامِ الکاذِبینَ فَرَفَضُتَنی؛ شاید یافتی که من دروغگویم و در جایگاه دروغگویان نشسته‌ام و در آن مقام خانه کرده‌ام پس مرا واگذاشتی تا این آرزوهایم برایم مشخص شوند و مغرور نشوم؛ چون ضعیف هستم. با این حرکت‌ها و حالت‌ها خیال می‌کنم به جایی رسیده‌ام و این است که دنبال آثارش می‌گردم. پس اگر دروغم را نشانم ندهی مغرور می‌مانم و از دست می‌روم.

أَوْ رَأَیتَنی غَیرَ شاکرٍ لِنَعْمائِک فَحَرَمْتَنی؛ شاید دیده‌ای که نعمت‌های تو را با تو خرج نمی‌کنم و با این بخشش‌ها خلق را در خودم نگه می‌دارم و این است که محرومم ساختی.

M.M. SAFI
۱۳۹۸/۰۳/۰۸

(بشنو از نی) فرصتی ست برای تأمل بر مناجات های مان با خدا... خواندنش در این شبهای باقی مانده ی ماه رمضان قطعا مفید است . به امید آنکه منجر به انس بیشتری با ارحم الراحمین شود ...

gholmaz2021
۱۴۰۲/۰۳/۰۳

چه می توانم بگویم جز اینکه چسبید! اگر عین صاد نبود بعد خواندن کتاب های شوپنهاور و اروین یالوم و کامو و راسل و...دین را کنار می گذاشتم ولی کتاب های عین صاد کاری کرد که بپذیرم دین یعنی روش ایده‌آل زندگی کردن

گل نرگس
۱۴۰۲/۰۱/۱۴

یکی از بهترین کتاب هایی بود که خوندم.👌

Zahra
۱۳۹۹/۰۲/۳۰

سلام، وقتی به صفحه دوم کتاب میرم، کلا از اپلیکیشن خارج میشه، چند بار پیام هم دادم، جوابی نگرفتم، احتمالا مشکل داره

عبادتی که مهم‌ترین کار در لحظه نباشد، عبودیت نیست و امر ندارد و اطاعت نیست و نور نخواهد داد.
نون صات
و این است که می‌گویند: کنْ لِما لاتَرْجُوا أَرْجی، به آنچه امید نداری امیدوارتر باش
محدثه
نه تنها غیر او را نمی‌خوانم، از غیر او نمی‌خواهم، که حتی به غیر او امیدهم نمی‌بندم؛ که امیدها هرز می‌روند و به جایی نمی‌رسانند.
M.M. SAFI
تمرکز و حضور ذهن، نتیجهٔ درک اهمیت مسأله است. آنها که احساس نیازی نمی‌کنند ناچار به توجه و تمرکز و حضور نخواهند رسید و این است که فقط با زبانشان دعا کرده‌اند، نه با تمام وجودشان. و این است که این دعا شور و نوری ندارد و اثری نمی‌گذارد، هر چند از دل پرشوری به ما رسیده باشد.
M.M. SAFI
در روایت هست، در هنگامهٔ حساب و بازرسی، رسول در پیشگاه قدرت حق دست برمی‌دارد و از روی رأفت به امت خواب‌زده‌اش می‌خواهد که خدای من! این‌ها را در برابر تمام چشم‌ها به حساب مکش و محاکمه مکن که من نمی‌خواهم افتضاحشان را در برابر چشم‌هاببینم. آنها را آن گونه محاکمه کن که من باشم و تو و آن‌ها. در جواب، از آن چشمهٔ رأفت و رحمت این امید می‌جوشد که اگر تو نمی‌خواهی آن‌ها را دربرابر چشم‌های دیگران خوار ببینی و می‌خواهی بر آن‌ها بپوشانی، من حتی از تو هم می‌پوشانم و أحاسبهم وحدی، خودم آن‌ها را محاسبه می‌کنم و به حساب می‌کشم. (جامع السعادات ج ۲، ص ۲۰۹) فیقول الله سبحانه یا حبیبی أنا أرأف بعبادی منک، فاذا کرهت کشف عیوبهم عند غیرک. فانا أکره کشفها عندک ایضا فاحاسبهم وحدی...و فی الحدیث ان الله تعالی اذا ستر علی عبد عورته فی الدنیا فهو أکرم من أن یکشفها فی الآخرة و ان کشفها فی الدنیا فهو أکرم من أن یکشفها أخری.
Ahmad
اِلهی وَ سَیدی وَ عِزَّتِک وَ جَلالِک لَئِنْ طالَبْتَنی بِذُنُوبی لاَُطالِبَنَّک بِعَفْوِّک وَ لَئِنْ طالَبْتَنی بِلَؤْمی لاَُطالِبَنَّک بِکرَمِک؛ معبود من و بزرگ من! به عزت تو سوگند و به بزرگی تو قسم، که اگر مرا در برابر ذنب‌ها و جرم‌هایم مطالبه کنی، من تو را با عفوت مطالبه می‌کنم. و اگر مرا با پستی و فرومایه‌گی‌ام بگیری، تو را با کرامتت و لطفت خواهم گرفت. وَ لَئِنْ أَدْخَلْتَنی النّار لاَُخْبِرَنَّ أَهْلَ النّارِ بِحُبّی لَک؛ اگر مرا به آتش بکشی، به آنها که در آتش هستند خواهم گفت که من عاشق او بوده‌ام و او را دوست داشته‌ام. آنها را از عشقم آگاه خواهم کرد. آخر خدای من! اگر تو فقط برای دوستانت و فرمانبردارانت آمرزش داشته باشی، پس گناهکاران به چه کسی پناه بیاورند... اگر تو جز به وفاداران به خودت، کرامت نکنی، پس بدکارها از چه کسی کمک بخواهند. خدای من! مرا اگر به آتش بیندازی، دشمن تو شیطان شاد می‌شود، که یکی را ربودم و اگر مرا به بهشت برسانی رسول تو مسرور می‌شود، که یکی را آوردم. من به خودت قسم می‌دانم که تو خوشحالی رسول را بر خوشحالی دشمنت ترجیح می‌دهی و سرورِ رسولت را بیشتر دوست داری.
Ahmad
آن وقت که من می‌گویم: اَللّهُمَّ إِغْفِرلی، یا أَوَّلُ حاجَتی إِلَیک أَنْ تَغْفِرَ لی ما سَلَفَ مِنْ ذُنُوبی، باید از ذنب‌ها و جرم‌ها تصویری داشته باشیم. من که برای خودم به ذنبی معتقد نیستم؛ چون می‌بینم هم نماز خوانده‌ام و هم روزه گرفته‌ام و هم و هم، دیگر خدا چه چیزی را به من ببخشد و چه غفرانی را برای من داشته باشد، من از خدا طلبکار هم هستم دیگر چه جای عذر خواهی است. اما اگر بدانم هر چه جز او مرا حرکت داده و هر چه جز او مرا خوشحال کرده و یا رنج داده خسارت من و زیان من و ذنب من و گناه من است، آن موقع دیگر تمام گناه‌ها را، غیبت و تهمت و زنا و لواط، حساب نمی‌کنم، که این ذنب‌ها و جرم‌ها و این جورها و خیانت‌ها و بی‌وفایی‌ها را هم در نظر می‌آورم.
M.M. SAFI
عبودیت یعنی این که محرک‌ها و حرکت‌های تو کنترل شده باشند. محرکی جز الله نباشد، که دیگران نسیم‌های بی‌رمقی بیش نیستند و نمی‌توانند عظمت ما را بچرخانند و به بازی بگیرند.
ghofrani
بِک عَرَفْتُک وَ أَنْتَ دَلَلْتَنی عَلَیک وَ دَعَوْتَنی إِلَیک؛ من با تو تو را شناختم و حتی خودم را با تو دیدم، که خودآگاهی من و خودخواهی من، از توست.
Ahmad
تَوَکل عَلَی الْحَی الَّذی لایمُوت.
معجزه ی سپاسگزاری
تو خودت را تنهایی حس می‌کردی که باید شروع کنی، ولی اوست که تو را صدار زده و اوست که پیش از تو، تو را خوانده و اوست که شروع کرده و این تویی که جواب نداده‌ای. این درست است که من عطش دارم و آب می‌خواهم، اما آیا این عطش از آبی که جلوتر نوشیده بودم و امروز کمبودش، احساس عطشم را برانگیخته، نیست؟ پیش از این که من عطش داشته باشم، او آبم داده و حتی این عطش دلیل وجود اوست.
yousefik
ولی در راه تو، از دست دادن، همان بدست آوردن است، که آنچه برای تو شد، باقی است و آنچه پیش ما مانده، فانی است. این ترس‌ها آن وقتی سبز می‌شوند که در راه تو نباشم، اما آنها که در راه بودند، در موج بحران و در اوج حادثه، فقط می‌گفتند: أَوَلَسْنا عَلَی الْحَقِّ؛ آیا ما بر حق نیستیم و آندم که می‌شنیدند و تأیید می‌شدند با تمام قاطعیت می‌گفتند: إذَاً لانُبالی؛ دیگر باک نداریم. اینها باک نداشتند که مرگ بر آنها وارد شود و یا آنها بر مرگ، که مرگ به آنها عمری جاودان می‌داد و دلقی رنگ رنگ می‌گرفت.
s.m.a57
یک جمله که در یک دعا است، پیش از آنکه یک جمله باشد، یک احساس است و این احساس نیاز، همراه شناخت‌هایی است و این شناخت‌ها هم نتیجهٔ تفکرها و مطالعه‌هایی. آیا می‌توان یک کلمه را بر زبان آورد پیش از آنکه احساسش در دل و شناختش در سر و توجه و مطالعه و بررسی‌هایش در تمام حواس ما رخنه کرده باشد؟ و آیا این چنین کلمه‌ای احساس و پیامش بدست می‌رسد و در دل می‌نشیند؟
M.M. SAFI
هنگامی که ذنب در آن مفهوم وسیع برای تو مشخص شد و تو فهمیدی، هر نعمتی، هر نگاهی، هر حرکتی که در جای خود ننشیند، ذنب است و تو فهمیدی که یک ذنب در یک گوشه حبس نمی‌شود و ذنب‌های دیگر را به دنبال می‌آورد، در این موقع است که این گونه با احساس می‌گویی: اِلهی لاتُؤَدِّبنی بِعُقُوبَتِک. تو می‌فهمی که اگر هستی تو و عمر تو برای او نباشد و مصرف بت‌هایی شود که تو برای خودت گرفته‌ای، رنج می‌بری و عقوبت می‌بینی. و این اوست که تو را ادب می‌کند و از این بت‌ها می‌کنَد و ضربه می‌زند. اینجاست که از او می‌خواهی تا با ضربه‌ها تو را نسوزاند و در هنگامی که میان تو و بت‌هایت حائل می‌شود و حیله می‌کند، تو غافل نمانی و درس بگیری. وَلا تَمْکر بی فی حیلَتِک و در حائل شدن‌هایت مرا به مکر مگیر و در نقشه قرار مده. مکر؛ یعنی نقشه، یعنی؛ نیرنگ. و حیله؛ یعنی حائل شدن و فاصله انداختن. پس او حائل می‌شود و میان ما و بت‌ها فاصله می‌اندازد، میان ما و دل ما فاصله می‌اندازد. این فاصله انداختن‌ها را ما از آن غافلیم و در آن رنج می‌بریم؛ چون نمی‌دانیم که برای چه و بخاطر چه اتفاق افتاده‌اند.
Ahmad
أَینَ فَرَجُک الْقَریبُ أَینَ غِیاثُک السَّریعُ؛ آن گشایش نزدیک تو و آن دستگیری سریع تو کجاست؟ تا آن‌ها را که یک عمر باخته‌اند بدست بیاورد و آن‌ها را که یک عمر در بن‌بست بوده‌اند، راه بدهد.
M.M. SAFI
سپاس او را که همراه من است و هر وقت خواستم صدایش می‌زنم، برای نیازهایم و با او خلوت می‌کنم، هر جا خواستم، به خاطر رازهایم، بدون این که همراهی و واسطه‌ای بخواهم.
M.M. SAFI
ای آرزوی بزرگ من! مرا ناامید مکن در هنگامه‌ای که نیاز به تو بیشتر و شدیدتر می‌شود. تو مرا به خاطر جهل‌ها و شتاب‌هایم رها مکن، بل به خاطر فقرم بر من ببخش و به خاطر ضعفم بر من رحمت آور.
Ahmad
نه عبادت و نه ریاضت و نه خدمت و نه هیچ کدام این‌ها ما را به جایی نمی‌رسانند. مادام که این‌ها از امر او الهام نگیرند و فقط از سلیقه و هوس ما آب بخورند، بهره‌ای نخواهند داد. با این تحلیل‌ها است که انسان به خودش پی می‌برد که چه ذنوبی در او خانه گرفته و در صدد برمی آید آن‌ها را پاک کند و کنار بگذارد؛ چون توجه به عامل درد برای درمان ضروری است. فَاِنْ عَفَوْتَ یارَبِّ فَطالَ ما عَفَوْتَ عَنِ المُذْنِبینَ قَبْلی؛ خدای من! پس از این همه مانع اگر تو از من بگذری این تازگی ندارد که از بسیار مجرم‌هایی که پیش از من بوده‌اند گذشته‌ای؛ چون کرامت تو بزرگتر از این است که مجرم‌ها را مجازات کند و مقصرها را کیفر بدهد، که تو درمان می‌کنی و مداوا می‌نمایی و اگر ما این درمان را نپذیرفتیم، خودمان خواسته‌ایم و سوختن را برای خود نگهداشته‌ایم.
Ahmad
از تمام دوری‌ها استغفار، از غیر تو استغفار، از هر چه غیر یار استغفرالله. ما به سوی تو بازگشتیم و این بازگشت اول ماست و منتظر بازگشت تو هستیم. ما میگوییم که: تُبْنا اِلَیک و تو میگویی: فَتابَ عَلَیهِمْ. توبهٔ ما آمدن است و توبهٔ تو احاطه است و رحمت مستمر است. فَتابَ عَلَیهِمْ. ما در توبهٔ خود بیداریم و از آنچه کرده‌ایم می‌گوییم در حالی که آنها را بزرگ می‌بینیم مأیوس نمی‌شویم، که تو را بزرگتر دیده‌ایم. تو با نعمت‌ها به ما محبت میکنی و ما با نعمت‌ها تو را عصیان می‌کنیم و دشمن را یاری می‌کنیم. خوبی تو بر ما همیشه می‌بارد و بدی‌های ما همیشه به سوی تو می‌آید. پیوسته و بی‌امان فرشته‌های خوب تو کارهای بد ما را به سوی تو می‌آورند. ولی این همه عصیان و این همه جفا جلوگیر لطف تو نیست که ما را در نعمت‌هایت بپیچی و با بخشش‌هایت ما را بپوشی.
Ahmad
وَ الْحَمْدُلِلّهِ الَّذی أَسئَلُهُ فَیعْطینی وَ إِنْ کنُتَ بَخیلاً حینً یسْتَقْرِضُنی. وقتی او از من قرض می‌خواهد و از داده‌های خودش از من طلب می‌کند، تا من به جریان بیفتم و در جریان، بهره بدهم و بهره ببرم، بارور شوم و بارور کنم و همچون آب‌های راکد نگندم و همچون شیر مانده در پستان، چرک و دمل نشوم، من بخل می‌ورزم و خیال می‌کنم که با دادن، کم می‌شوم، در حالی که پستانی را که می‌دوشی، رگ می‌آید و زیاد می‌شود و هنگامی که رهایش کردی می‌خشکد و حتی پیش از خشکیدن، چرک و دمل می‌شود. من با این که هستیم از خود اوست و به او قرض نمی‌دهم، ولی او همین که سراغش آمدم و از او خواستم به من می‌بخشد و این گونه با چوبکاری ادبم می‌کند و این گونه شرمسارم می‌سازد.
کاربر ۲۰۴۳۵۲۵

حجم

۱۰۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۱۴۷ صفحه

حجم

۱۰۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۱۴۷ صفحه

قیمت:
۱۸,۰۰۰
تومان