دانلود و خرید کتاب راهبری زندگی با شهود درونی؛ متعادل‌کردن زمین و آسمان جری رول ترجمه مرضیه مروتی
تصویر جلد کتاب راهبری زندگی با شهود درونی؛ متعادل‌کردن زمین و آسمان

کتاب راهبری زندگی با شهود درونی؛ متعادل‌کردن زمین و آسمان

معرفی کتاب راهبری زندگی با شهود درونی؛ متعادل‌کردن زمین و آسمان

کتاب راهبری زندگی با شهود درونی؛ متعادل‌کردن زمین و آسمان نوشتهٔ رابرت الکس جانسون و جری رول، سیر تکاملی خودآگاهی را از طریق بازگویی داستان یک زندگی عجیب را نشان می‌دهد. این کتاب با ترجمه مرضیه مروتی منتشر شده است.

درباره کتاب راهبری زندگی با شهود درونی؛ متعادل کردن زمین و آسمان

رابرت الکس جانسون در این کتاب، زندگی حیرت‌انگیز و دریافت‌های شهودی‌اش را در طول آن، برای دوستش جری رول روایت کرده و او آنها را مکتوب کرده است.

زندگی جانسون را با متر دنیا نمی‌توان سنجید. کتاب‌های پرفروش، سفرهای ماجراجویانه، شاگرد یونگ شدن و تعاملاتش با کریشنا مورتی و دالایی‌لاما و ده‌ها چیزی که من و شما شاید نامش را موفقیت بگذاریم، از نظر رابرت صرفاً سفری بوده که او به آن فراخوانده می‌شده و او بدون محاسبات عقلانی در پی آن حرکت می‌کرده است.

زندگی حیرت‌انگیز جانسون این پیام را برای خواننده دارد که نیروهای مرموزی که ما آنها را دست تقدیر یا دست خدا می‌نامیم زندگی ما را هدایت می‌کنند و کیستی ما را شکل می‌دهند و الگوهایی هستند که به تجربیات ما معنا می‌دهند.

نویسنده در مقدمه کتاب می‌گوید همیشه در موقعیت‌های خوب و بد، یک‌ رشتهٔ نازک پس از یک رشتۀ نازک دیگر از او حمایت کرده‌اند و آنچه را می‌داند و کسی را که هست شکل داده‌اند. این مفهوم از رشته‌های نازک اساساً یک ایدۀ مذهبی است. هرچند که او چندان با مذهب سنتی راحت نیست؛ حداقل با مذهبی که به آن‌گونه در فرهنگش اجرا می‌شود، بنابراین اغلب تلاش می‌کند اصطلاحاتی جدید برای بیان موضوعات قدیمی پیدا کند. اما می‌داند که زندگی‌اش توسط یک نهاد منسجم و هوشمند مدیریت می‌شود که می‌توانید آن را یک‌دست هدایتگر یا حامی مقدس نامید. پس از اینکه یک آسیب جدی او را به یک زندگی درونی دعوت کرده، وفاداری او به دنیای روحانی و آسمانی برانگیخته شد، اما هم‌زمان از لزوم ساختن یک زندگی زمینی نیز غافل نشد. در تمام سال‌های زندگی‌اش چالش اصلی او این شده بود که بیاموزد چگونه این دو قلمرو زمینی و آسمانی را متعادل کند. آنچه روشن است طرفداری از یکی از این دو واقعیت بزرگ آسمان و زمین خطاست. در طول زمان توانسته است بپذیرد که یک نقطۀ میانی که در آن هر دو قلمرو موردتوجه و احترام قرار بگیرند نه‌تنها امن‌ترین مکان، بلکه جایگاه سرمست کننده و مکانی مقدس است.

این کتاب مجموعه گفت‌وگوهای جری رول با رابرت الکی جانسون است.

خواندن کتاب راهبری زندگی با شهود درونی؛ متعادل کردن زمین و آسمان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به یک زندگی شاد پیشنهاد می‌کنیم.

درباره رابرت الکس جانسون

رابرت الکس جانسون متولد ۲۶ مه ۱۹۲۱ است و در ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۸ از دنیا رفته است. جانسون در پورتلند، اورگن به دنیا آمد. او تحصیلاتش را در دانشگاه اورگن و دانشگاه استنفورد به‌پایان رسند. در سال ۱۹۴۵، شاگرد جیدو کریشنا مورتی، یک معلم روحانی هندی شد. در سال ۱۹۴۷ درمان خود را با فریتز کانکل آغاز کرد. بعدها در مؤسسه کارل یونگ در زوریخ، سوئیس تحصیل کرد، جایی که اما یونگ همسر کارل یونگ، تحلیلگر مربی و همراه او بود. او روان‌شناسی تحلیلی خود را با کانکل و تونی ساسمن به پایان رساند.

در سال ۱۹۷۴، مجموعه‌ای از سخنرانی‌های او با نام «اسطوره جام مقدس» منتشر شد. این اثر به یکی از پرفروش‌ترین آثار انتشارات هارپر اند راو تبدیل شد. اسطوره جام مقدس اولین کتاب از کتاب‌های بسیاری بود که به تفسیر یونگی، از طریق افسانه‌ها و داستان‌های گذشته و شباهت‌های آن‌ها با روان‌شناسی و توسعه شخصی را ارائه می‌داد. او سال‌ها در مقام روان‌درمانگر فعالیت کرد و سرانجام سپتامبر ۲۰۱۸، در سن ۹۷ سالگی درگذشت.

آثار رابرت الکس جانسون

(۱۹۷۴) اسطوره جام مقدس

(۱۹۷۶) زن درون

(۱۹۸۳) که عشق آسان نمود اول: روان‌شناسی عشق رمانتیک

(۱۹۸۶) تخیل فعال

(۱۹۸۶) تحلیل کاربردی خواب و رؤیا

(۱۹۸۹) سرمستی: درک روان‌شناسی شادی

(۱۹۹۱) تکامل آگاهی

(۱۹۹۱) عقده مادر و روابط زن و مرد

(۱۹۹۳) سایه‌ات را مالک شو: آشنایی با بخش تاریک روان

(۱۹۹۳) شاه فیشر و دوشیزگان بی‌دست

(۱۹۹۵) مرد ایدئال: مؤثرترین راهکارهای محبوبیت در میان زنان زندگی

(۱۹۹۸) راهبری زندگی با شهود درونی: متعادل کردن زمین و آسمان توسط رابرت ا. جانسون و جری رول

(۱۹۹۹) احساس رضایت: راهی به‌سوی شادی حقیقی توسط رابرت ا. جانسون و جری رول

(۲۰۰۷) زندگی نزیسته‌ات را زندگی کن توسط رابرت ا. جانسون و جری رول

(۲۰۰۷) دنیای طلایی، کتاب صوتی

(۲۰۰۸) طلای درون: نقشه راه نجات از وابستگی به دیگران و رسیدن به استقلال فردی 

بخشی از کتاب راهبری زندگی با شهود درونی؛ متعادل‌کردن زمین و آسمان

«دیگر چیزی نفهمیدم تا نیمۀشب که با تب و لرز در یک تخت آهنین بیدار شدم. پایم به یک وزنۀ سنگین وصل بود، احساس تهوع و ضعف شدید داشتم، هیچ‌کس نمی‌دانست که بخیۀ رگ پایم پاره شده و درون قالب گچ، در حال خونریزی بود.

داشتم به آهستگی از خونریزی می‌مردم و کم‌کم به دنیای دیگری کشیده می‌شدم. دقیقاً می‌دانستم، حداقل در ابعاد روانی ماجرا، چه اتفاقی در جریان است. پای خود را به مارپیچی که داشتم از آن پایین می‌رفتم تکیه دادم و مصمم برای زنده ماندن در برابر آن مقاومت کردم. اما در یک لحظۀ خاص از در عبور کردم.

این عبور درست همان احساس برخورد با چهارچوب در را برایم داشت و ناگهان خودم را در یک دنیای باشکوه دیدم. نور خالص بود؛ طلایی، درخشان و براق، شعف خلسه‌گون، یک خوشحالی کاملاً زیبا، یک راحتی خالص و شادی بی‌قیدوبند. دیگر به اندازۀ سر سوزنی به دنیای زمینی آن‌سوی درب، علاقه‌ای نداشتم و می‌خواستم فقط از آنچه پیش رویم بود لذت ببرم.

حقیقت این است که ما برای این بخش از واقعیت واژگانی داریم، اما برای توصیف آن بخش دیگر واژه‌ای نداریم. آنجا تمام آن چیزی بود که تمام عارفان تا امروز در مورد بهشت وعده داده‌اند و می‌دانستم که در آن لحظه مالک بزرگ‌ترین گنجینۀ شناخته شده برای بشر هستم. بعدها شنیدم که محقق دینی میرچا الیاده۴از این قلمرو باشکوه با عنوان جهان طلایی نام می‌برد که کاملاً درست است و من نیز از آن زمان، از همین نام استفاده می‌کنم.

اما انگار قرار نبود در آن روز از ماه آگوست سال ۱۹۳۲ این دنیا را ترک کنم، بلکه فقط قرار بود با یک نگاه اجمالی به آن جهان طلایی که تا پایان عمر نقشی تأثیرگذار بر من گذاشت آزار ببینم. یک پرستار شیفت شب آمد و متوجه خونریزی زیر گچ پایم شد. خیلی سریع مرا به اتاق عمل بردند و خون وصل کردند. آسیب رگ‌هایم آن‌قدر شدید بود که تلاش پزشکان برای یافتن رگ هنوز هم رگه‌هایی سفید بر روی بازوهایم به جا گذاشته است.

در درون خلسۀ بی‌زمان خود در بهشت بودم که پیام آمد به قلمرو زمینی بازگردم. در آن لحظه با شنیدن آن پیام همان‌قدر که در برابر آمدن از زمین به بهشت مقاومت به خرج داده بودم، این‌بار نیز لجاجت کردم. اما فایده‌ای نداشت و روی تخت اتاق عمل به هوش آمدم، از درد به خود می‌پیچیدم و صداهای اتاق عمل را می‌شنیدم، در حالی‌که به لوله‌ها و صورت‌های پشت ماسک پزشکان و پرستارانی نگاه می‌کردم که به من خیره شده بودند.

جراح گفت: «خب؛ پس زنده‌ای!»

بله؛ زنده بودم، اما با بی‌میلی. نمی‌توان حتی پس از دیدن ورودی بهشت یک عمر بدون حسرت از این فقدان نزیست.»

Dexter
۱۳۹۹/۰۶/۱۹

مدتها خرید این کتاب رو در نظر داشتم ولی هردفعه یه کتاب دیگه می خریدم و اینو رد می کردم ( معتقدم هر کتاب یا فیلمی در زمان درستش براتون جذاب میشه) تا اینکه بالاخره دلم خواست این کتاب رو

- بیشتر
آوا رازقندی
۱۳۹۹/۰۳/۰۷

کتاب درباره زندگینامه جانسون است. مردی که سالها رواندرمانگر رویکرد روان تحلیلی بوده و کتابهای ارزشمندی نوشته. خواندن این کتاب برام بسیار ارزشمند بود از این نظر که جانسون بسیار بی ریا و بدون تکلف آنچه را که در دنیای

- بیشتر
spring
۱۳۹۸/۰۴/۲۲

گران است، گران

آ سید مهدی
۱۳۹۷/۰۹/۲۱

عالی اما گران!

کاربر ۲۲۳۸۹۸۹
۱۳۹۹/۱۱/۱۵

کتاب خیلی خوبیه و در واقع یک تجربه زندگی شده از نظریات یونگ است تو این کتاب در مورد خواب و رویا پدیدهی همزمانی نوسان بین تورم و افسردگی و رشته های نازکی که ما را هدایت میکنند و مباحثی

- بیشتر
رضا
۱۳۹۷/۰۷/۲۶

کاش این کتاب رو می خوندم خیلی تعریفشو شنیدم ولی حیف که کتاب نخونده زیاد دارم حتی دوسال دیگه هم نوبتش نمی رسه

علی ج
۱۳۹۸/۰۲/۰۵

دوستان آیا کتابی گرانتر از این کتاب در تاقچه وجود داره؟ آیا می‌تونه به این معنی باشه که بیشترین زحمت و هزینه ممکن در ایران برای این کتاب انجام شده؟!

Ali
۱۳۹۷/۰۷/۲۹

سلام کسی از دوستان در مورد خود کتاب نظری نداره؟

armaghan
۱۳۹۷/۰۷/۲۵

اگه کسی قصد داشته باشه این کتاب رو بخونه خب چاپیش رو بخره بهتره

سروش
۱۳۹۸/۰۵/۰۴

واقعا کتاب بسیار مفیدیه.توصیه میکنم به دیگران خوندن اون رو،مخصوصا اگه از سایر کتاب های بنیاد فرهنگ زندگی استفاده کرده باشین این کتاب بیشتر میتونه راه گشا باشه.

حتی اگر سخن درست را بگویید، وقتی آن را در زمان نادرست به زبان می‌آورید نادرست می‌شود
سارا شاه
زندگی بدون معناممکن نیست. شما می‌توانید سی روز بدون غذا، سه روز بدون آب و سه دقیقه بدون هوا زندگی کنید، اما بدون معنا فقط سه ثانیه زنده می‌مانید.
سارا شاه
در زبان سانسکریت نودوشش واژه برای عشق وجود دارد، در حالی‌که زبان انگلیسی فقط یک واژه برای آن دارد. فرهنگ غرب در حوزۀ فناوری بسیار متخصص است، اما در بخش احساسات هنوز بدوی است.
سارا شاه
انزوا یک لذت و یک رابطه‌ای گرم و شاد است، اما بودن در کنار افراد دیگر وقتی که رابطۀ حقیقی با آن‌ها نداریم یک رنج تمام تولید می‌کند.
mohammad
احساس امنیت از نایاب‌ترین گنجینه‌هایی است که می‌توان به یک نفر هدیه داد.
سارا شاه
وقتی عاشق کسی هستید، بخشی از شما می‌داند که او صرفاً یک انسان معمولی است، اما در قلب خود می‌دانید که چیز دیگری نیز واقعیت دارد، زیرا معشوق عاشق را در تماس با آسمان و بهشت قرار می‌دهد
سارا شاه
هوبرت بنوت،می‌نویسد: یک و فقط یک رفتار درست در هر لحظه از زمان وجود دارد. اگر در حال انجام آن رفتار باشید، خوشحال و در آرامش خواهید بود.
سارا شاه
عرفان‌شناس بزرگ جوزف کمبل زمانی گفت فرد مشهور تنها برای ایگوی خودش زندگی می‌کند، اما قهرمان برای نجات جامعه کار می‌کند. ما این روزها افراد مشهورِ بسیار، اما قهرمانان کمی‌داریم.
سارا شاه
از یک انسان نخواهید خدای شما شود.
Zohreh
اما همان‌طور که گفتم مردم عصر مدرن دیگر نمی‌توانند نفس خود را در فرد یا چیزی دیگر ساکن کنند، ما باید بیاموزیم که خودمان خانۀ نفس خود شویم و والاترین ارزش را در درون بیابیم.
masi
بعدها فهمیدم که او در واقع یک زن کاملاً هتایرابود.
Dexter
در ضمن من این را باور دارم که درد تنهایی و افسردگی مربوط به این است که می‌دانیم چیزی بیش از اینکه می‌توانیم داشته باشیم وجود دارد. اگر از ابتدا از آن بی‌خبر بودید، هرگز آزارتان نمی‌داد.
mohammad
او را به نهاری خوب دعوت کردم و خودم را از پا انداختم تا متقاعدش کنم که دنیا به آخر نرسیده‌است. او گریه می‌کرد و آرام نمی‌شد و من حرف زدم و حرف زدم تا اینکه بالاخره بالا را نگاه کرد و گفت: فکر کنم می‌دانم چه می‌گویی، من باید با مشکل بجنگم نه با خودم. به او گفتم: بله آرت؛ این کاری‌است که باید انجام دهی.
Dexter
وقتی در درون گم شده‌ای، طولی نمی‌کشد که به همان اندازه هم در بیرون گم می‌شوی.
سارا شاه
دستاورد زندگی من این بوده است که به یک ترکیب دست یابم که بیاموزم بهشت و جهنم یک مکان و زمان دیگر نیست، بلکه درست در همین جا و همین اکنون است؛ هر چند که برای درک این موضوع چندین دهه از عمرم به تقلا و کشمکش گذشت.
mhzm
وقتی در مسیر درست قرار دارید، یک بار دیگر درهایی باز می‌شوند که هرگز پیش‌بینی نمی‌کردید.
سارا شاه
می‌شنوم، اما نه با گوش و می‌بینم، اما نه با چشم لحظاتی بی‌زمان را زندگی می‌کنم در حالی‌که پیش از این فقط سال‌ها زیسته بودم و به حقیقت دست یافتم، اما نه حقیقتی که در کتاب‌هاست فراسوی طیف صدا می‌شنوم فراسوی طیف بینایی می‌بینم زمین‌ها و آسمان‌ها و دریاهای جدید در اطرافم هست و پس از آن نور خورشید برایم رنگ باخته است.
Dexter
به نظر می‌رسد هدف از وجود انسان، ارتقا خودآگاهی است.
سارا شاه
شاید عشق جایی وجود دارد که هیچ چیز دیگری وجود ندارد.
سارا شاه
ما باید پذیرش و دوست داشتن آنچه که هست را بیاموزیم، نه اینکه منتظر چیزی متفاوت باشیم.
سارا شاه

حجم

۳۶۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۰۰ صفحه

حجم

۳۶۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۰۰ صفحه

قیمت:
۱۳۱,۰۰۰
۷۸,۶۰۰
۴۰%
تومان