دانلود و خرید کتاب نیلوفر سیدفرنام قدیمی
تصویر جلد کتاب نیلوفر

کتاب نیلوفر

انتشارات:انتشارات پر
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۲از ۳۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نیلوفر

«نیلوفر» رمانی نوشته سید فرنام قدیمی است. داستان درباره چند جوان است که عاشق دختری به نام نیلوفر شده‌اند هرکدام از این جوان‌ها او را در جایی می‌دیده‌اند یا با او ارتباطی داشته‌اند. داستان از زبان این افراد که حالا به دلیل عشق، گرفتار یک سری اختلالات روانی-رفتاری هم شده‌اند، روایت می‌شود و هرکدام درباره نیلوفر و عشق‌ نافرجامشان به او می‌گویند: «از لامپ کوچولوی رو سقف ماشین صدا میومد، همون صدای لامپ خودم بود، یه آدم کوچولویی که انگار تو همهٔ لامپ‌های دنیا بود و فقط من صداش رو می‌شنیدم، می‌خواست حالیم کنه خودم رو نکشم ولی بی‌تبسم بهش گوش می‌دادم، بلند می‌گفت این نیلوفر فقط یه رویای ذهنی و ساختگیه که اصلاً وجود نداره، اصلش اصلاً اینطوری که تو فکر می‌کنی نیست، یه عوضیه مثل بقیه، تو بهش اشتباهی علاقه داری، امیر تو عاشق خودتی، خیالات خودت، ذهن خودت، ذهنی که نیلوفر میسازه وگرنه نیلوفری وجود نداره.»
;𝗕𝖺𝗁𝗮𝗋𝖾𝗵
۱۴۰۰/۱۲/۰۱

راستش قشنگ نبود اصلا از همون اولش انگار داشتم به زور میخوندم تا صفحه15به زور خوندم،برام جذابیت نداشت،اصلا معلوم نبود چی به چیه،اصلا قواعد نویسندگی انگار رعایت نشده بود کلا انگار داشت تعریف میکرد و اصلا انگار کتاب نبود،اصلا پیشنهاد نمیکنم.

کاربر ۲۱۰۹۵۵۳
۱۳۹۹/۰۸/۱۱

نه میتونم بگم خوب بود و نه بد هم خیلی تخیلی بود بیشتر چیزایی که توی کتاب گفته شده بود امکان اتفاق افتادنشون در دنیای واقعی نیست من این کتاب رو زیاد نپسندیدم اما سلیقه ها متفاوتن در کل بدک

- بیشتر
Mohammad Bagheri
۱۳۹۹/۰۱/۱۱

مطالعه کتاب فقط بدرد خاص پسندان می خوره، چون شدیدا آدم رو یاد اختلالات و توهمات شدید روحی می ندازه.

کاربر ۱۴۸۲۴۴۷
۱۳۹۹/۰۲/۳۱

متن روانی داره ولی به نظرم زیاد جذابیتی نداشت برای من خب بالاخره سلیقه ها فرق داره و نظرات متفاوت هستند. کسی که درک و قدرت تصور بالایی داره میتونه این کتاب و بفهمه و دوست داشته باشه به نظرم .ولی

- بیشتر
سقف پاره کن!
۱۳۹۹/۱۱/۱۳

زیادی گنگ و نامفهوم بود... بی معنی و پوچ... وقتتون رو برا این چیزا هدر ندید... :/

niloofaramr
۱۳۹۹/۰۵/۲۹

صرفا بخاطر اسم کتاب دانلود کردم و چند خط بیشتر نخوندم اما نا امید شدم🥺🤦🏻‍♀️😂

Hora Mirsajadi
۱۳۹۷/۰۸/۳۰

چرت ترین کتابی که تا بحال خونده بودم همین بود بی سر وته

:)
۱۳۹۷/۱۰/۱۲

توصیفات و فضاسازی عالین،یه جور عجیب و باحالیه،تشکر از نویسنده گرامی،قلم توانایی دارن🙏👍✌

هدیهٔ دریا
۱۴۰۱/۰۲/۰۱

داستان مشخصی نداشت و هدف نویسنده معلوم نبود. نوشته ها مشخص میکرد که نویسندۀ کتاب ،مهارت کمی دارد و نتوانسته بود آن موضوع و مفهموم اصلی را برساند.

sana
۱۳۹۹/۱۰/۰۶

افتضاح

نه خوابم می‌اومد و نه میل به بیداری داشتم
یلدا روشن
نه خوابم می‌اومد و نه میل به بیداری داشتم
;𝗕𝖺𝗁𝗮𝗋𝖾𝗵
پنج ساله ولم کرده رفته ولی انگار پنجاه ساله، پیر شدم تو نبودش، ولی حتی یه لحظه حتی یه ثانیه فراموشش نکردم. اینکه میگن گذر زمان انسان‌ها رو تغییر میده شاید درست باشه ولی من تو این زمینه تغییر نکردم و عاشق و جانی باقی موندم که موندم
♡...Elahe...♡
سینما نمیرم ولی تو تلویزیون می‌بینمت، شما خیلی قشنگی، مثه الیزابت تیلور.
ملینا
این نیلوفر فقط یه رویای ذهنی و ساختگیه که اصلاً وجود نداره، اصلش اصلاً اینطوری که تو فکر می‌کنی نیست، یه عوضیه مثل بقیه، تو بهش اشتباهی علاقه داری، امیر تو عاشق خودتی، خیالات خودت، ذهن خودت، ذهنی که نیلوفر میسازه وگرنه نیلوفری وجود نداره...
شبرنگ
از بچگی تا به امروز عاشق سیب بودم، سیب قرمز فقط قرمز، سیب زرد اصلاً از عشق چیزی نمیدونست به نظرم..!
:)
من زنده بودم، وقتش بود کمی هم زندگی کنم...
`Hana~
دوست دارم و این دوست داشتن منطقی نیست...
هدیهٔ دریا
عشق تاوان داره، آخر عشق مرگه
`Hana~
مکبث بیگناه بود، پادشاه دانکن رو شکسپیر کشت!
:)
تو خوابم همیشه وسط شهر بودم، هیچ آدمی تو شهر نبود و همه‌جا سیاه‌وسفید بود. همیشه آسفالت خیس بود و بوی بارون می‌داد، همیشه زنی تو دوردست‌ها بود و لباسش تنها چیزی بود که رنگی بود، سبز.
:)
یک جا گفته بود این برای شما بیشتر از یک فیلم نیست برای من اما همهٔ زندگیمه.
ⓜⓞⓣⓐⓗⓐⓡⓔ
عاشق بود و کاری نمی‌توانست بکند با دل کوچکش.
`Hana~
چه بری چه نری قلبت میشکنه، آدمیزاد ذاتاً تنهاس
haniyeh
نیلوفر به همهٔ زندگی‌ام پیچیده بود در رگ‌هایش من بودم که می‌دویدم هستی‌اش در من ریشه داشت همه من بود کدامین باد بی‌پروا!
ⓜⓞⓣⓐⓗⓐⓡⓔ
بعد از تموم شدن حرفام دکتر گفت از زندگی سیر شدی؟ بدون مکث جواب دادم بله. دست کرد توی کشوی میزش و با اسلحهٔ خوش دستش مغزم رو آورد پایین. از توی گلوله صدای حرف‌های امیدوارکننده‌اش رو می‌شنیدم.
haniyeh
با خودم می‌گفتم ذهن من مثل یک مُهر چهره و خاطرات نیلوفر رو ثبت کرده بود و روی هر قسمت از لحظه‌هایم با جوهر قرمز پررنگش کوبیده می‌شد. با صدای کوبیده شدن آن مهر به خودم آمدم.
ⓜⓞⓣⓐⓗⓐⓡⓔ
چشم‌هاش و دست‌هاش موقع نقاشی کشیدن. نیلوفر عاشق پول بود و شهرت و من عاشق نیلوفر.
ⓜⓞⓣⓐⓗⓐⓡⓔ
بهم گفت عشق تاوان داره، آخر عشق مرگه.
ⓜⓞⓣⓐⓗⓐⓡⓔ
دانهٔ این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد؟ سهراب سپهری
ⓜⓞⓣⓐⓗⓐⓡⓔ

حجم

۳۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۸ صفحه

حجم

۳۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۸ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان