دانلود و خرید کتاب انارهای ترک خورده حسین عباسی مود
تصویر جلد کتاب انارهای ترک خورده

کتاب انارهای ترک خورده

انتشارات:نشر پایا
امتیاز:
۳.۶از ۱۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب انارهای ترک خورده

«انارهای ترک خورده» مجموعه ده داستان کوتاه از نویسنده معاصر، حسین عباسی مود است.

بخشی از داستان «گوشت سگ» این مجموعه را می‌خوانید:

«پدرم خیلی کم حرف بود. به زور روزی ده کلمه باهام حرف می‌زد. با مادرمم همینطور.

حتی موقع دعواهای همیشگی شون به خاطر کرایه خونه و قسط‌های سررسید شده

هم، فقط سرش رو پایین مینداخت و چیزی نمی‌گفت و مادرمم مثل ماده‌شیری که شکار بی‌رمقی پیدا کرده باشه، بهش حمله میکرد. هنوزم برام سوالِ که چطور می‌تونست بدون اینکه به روی خودش بیاره با سعه‌ی صدر این حجم از توهین رو تحمل کنه و حتی گره‌ای هم به ابروهاش نیفته. تنها عکس العملی که هر از گاهی در برابر فوران خشم و غضب مادرم از خودش نشون میداد این بود که به بهونۀ قضای حاجت به دستشویی میرفت تا به خیال خودش با کشیدن چندین بارۀ سیفون برای چند ثانیه هم که شده سر و صدا و جیغ و داد‌های مادرم رو تو گوشش خفه کنه و نشنوه.»

muris
۱۳۹۷/۰۷/۰۳

از نظر من کتاب بسیار قوی و جذاب است با خواندن اولین داستان احساس خواهید کرد در تمام لحظات دقیقا خود شما در وسط قصه هستید نویسنده بسیار چیره دست و خداوند کلام است تشکر برای انتشار این اثر فوقالعاده

پروین اعتصامی
۱۳۹۸/۰۲/۲۴

داستان های خیلی قشنگی داشت وقلم نویسنده خوب روایتشون کرده بود. و تاثیر گذار بودن. ولی اخرا یه داستان هایی هم داشت که اونها هم خوب بودن ولی یکم روشنفکری داشتن که کلا خوب نبود و برای سنم نامناسب تر.

هلیا
۱۳۹۸/۰۲/۰۴

کتاب خوبی بود توصیه میکنم بخونین.☺

کتاب باز
۱۳۹۸/۰۲/۲۵

با اینکه داستان های کوتاه زیاد نمیخونم و خیلی برام جذاب نیستند ولی از این کتاب خیلی خوشم اومد خوندن اولین داستانش باعث شد تا آخرش پیش برم جالب بود

ساحل نم ناک
۱۳۹۸/۰۲/۱۱

به نظر خوب بود معمولی

جواد
۱۳۹۸/۰۱/۲۷

خوب بود

yasamin
۱۳۹۸/۰۳/۲۲

تم و شخصیت های داستان ها تکراری بودند . جمله بندی های طولانی ، استفاده از بعضی مفاهیم و کلمات غیراخلاقی و ریتم یکنواخت داستان ها رو دوست نداشتم. در کل به نظرم کتاب متوسطی بود .

ram
۱۳۹۸/۰۳/۰۹

مرد های داستان تو ی زندگی زناشویی خیلی تنها و ناراضی از زندگی زناشویی وبعد آنها می میرند تقریبا چهار داستانی که من خواندم همان مرد و زنان رو توی بقیه داستان ها دیدم با یه سرنوشت که یه جوری

- بیشتر
کاربر 945331
۱۳۹۸/۰۲/۰۳

عالی

سوفی پاتر
۱۳۹۸/۰۱/۲۹

من کتابو تا نیمه ها خوندم چون دوسش نداشتم. از نظر ویرایشی هم خیلی مشکل داره.

هیچ ثانیه ای تو این دنیا جای خودش رو به ثانیۀ بعدی نمیده تا جزوی از گذشته بشه بلکه سفت و محکم سر جاش می ایسته.
پروین اعتصامی
از طرفی برای معدۀ به اجبار گیاه خوار شدۀ ما، ترشح کردن اسیدی که بتونه گوشت شترمرغ و بوقلمون های این رستوران رو تجزیه کنه. کار فوق العاده سختی بود و احتمالا کارمون به نفخ و درد شکم و دوا درمون می‌رسید و یک خرج اضافۀ دیگه هم برای جیب های پارچه ای و کم عمق بابا تراشیده میشد.
_SOMEONE_
جهنم هر چقدر هم که بد باشه لااقل این خوبی رو داره که مطمئنی هیچ جای شیک و وسوسه انگیزی داخلش نیست که دلت بخواد بری ولی وُسعِت نرسه.
هانیه صادقی نیا
اون روز با جون و دل فهمیدم که برای دوست داشتنِ هر کسی، گاهی اوقات لازمه موقتا از بودن در کنارش دست کشید و به جاش از وقت و انرژی مایع گذاشت تا این حس ماورایی دوام داشته باشه.
پروین اعتصامی
زندگی بی رحمتر از چیزیِ که نشون میده
.
من میموندم و زخم هایی که بیشتر از بدنم، روحم رو آزرده میکرد.
.
با اینکه مادرم هر از گاهی برای معنا بخشیدن به سبک زندگی لِه لوردۀ امثال ما با لحن فیلسوف مأبانه ای که اصلا به قیافۀ ساده و لهجۀ روستاییش نمیومد بهم میگفت که پول زیاد داشتن هم یکجور مصیبته و مرگ از ثروتمند ها بیشتر از فقیر ها میگیره
_SOMEONE_
. به هر حال مجموع میزان محبتی که هر موجودی میتونه از اطرافیانش دریافت کنه بدون اینکه اشباع بشه مقدار ثابتیه. پس اگر اجازه بدی که غیر از خودت، دیگری هم به کسی که دوستش داری ولو به مقدار ناچیزی ابراز محبت کنه در واقع به همون اندازه از سهم خودت از داشتنِ محبوبت، به نفع این سهامدار جدید چشم پوشی کردی و این اصل پایستگی ظرفیتِ معشوق، اولین قانونی بود که در همون سنین پایین بدون نیاز به کمک گرفتن از فرمول های پیچیدۀ فیزیک و ریاضی، موفق به اثباتش شدم و در باقی سالهای عمرم درست بودن این اصل رو چندین و چندبار تجربه کردم.
پروین اعتصامی
کسی که مُرد دیگه مُرده، کار زیادی از دست مون بر نمیاد تا براشون انجام بدیم. زنده ها رو دریاب پسر.
Zohreh Cheraghi
هر چقدر زنی برای تمیزی و نظافت خونه اش وسواس بیشتری به خرج بده و به قول معروف خونه دارتر باشه، به همون اندازه تنها تره و از نظر روحی شکننده تر
Zohreh Cheraghi
باید زن بود تا فهمید که هیچ دیکشنری و فرهنگ لغتی نمیتونه از پسِ بیان مفهوم عمیق و پیچیدۀ حسادت بر بیاد.
Zohreh Cheraghi
اون روز با جون و دل فهمیدم که برای دوست داشتنِ هر کسی، گاهی اوقات لازمه موقتا از بودن در کنارش دست کشید و به جاش از وقت و انرژی مایع گذاشت تا این حس ماورایی دوام داشته باشه.
جواد
هر آدمی مجبورِ که پا به پای بیشتر شدن ارتفاع چشم هاش از زمین و سانت به سانت قد کشیدنش، افق دیدش رو هم وسیع تر کنه
Zohreh Cheraghi
هر خاطرۀ خوبی که تاریخ مصرفش گذشته باشه و دیگه قابل تکرار نباشه، هر چقدر که موقع تجربه کردنش شیرین تر و دلپذیر تر بوده به همون نسبت مرور کردنش در آینده تلخ تر و گزنده تره و به همین دلیلِ که بعضی شاعر پیشه های روان پریش معتقداند که دنیا جای بهتری بود اگر خاطره ها زودتر از خودمون میمردند، ولی وقتی به جایی برسی که ببینی تنهایی از هر طرف محاصرت کرده دیگه تلخی و شیرینی برات معنی نداره و فقط و فقط به این فکر میکنی که به کمک خاطراتت دستاویزی پیدا کنی تا برای چند لحظه هم که شده بتونی این محاصرۀ ناجوانمردانه رو بشکنی و از دست خودت خلاص بشی.
کتاب باز
هر دفعه که به اتفاق به اون پارک میرفتیم میدیدم که مادرم، چطور وقتی کاسۀ آش رو برای من و پدرم میکشید و جلومون میگذاشت، زیرچشمی، با حسرت آدم هایی رو که برای شکم چرونی به اون رستوران میرفتند، نگاه میکرد و مطمینا تو دلش به تمام فیلسوف ها و روشن فکر هایی که در طول تاریخ بشری، بدون اینکه طعم اشکنه بادمجون یا سویای آب پز شده رو چشیده باشند، سعی کرده بودند از رنج کشیدن آدمها راهی به سوی تعالی باز کنند، لعنت می فرستاد.
کتاب باز
مطمئنا پیوندِ بین پدر و مادر من هم مثل اکثر ازدواج های قدیمی حاصل هنرمندی پدر مادر هایی بوده که تخصص شون به هم رسوندن و وصلت دادن دختر و پسر های دم بختی بوده که روحیات شون صد و هشتاد درجه باهم فرق میکرده و تنها دلیلی که باعث شده بود این وصلت به بار بنشینه و میوۀ تلخ و بد مزه ای مثل من رو به وجود بیاره این بوده که بر طبق سُنَّتِ لباس سفید عروس و کفن سفید، مجبور بودند زندگی شون رو ادامه بدند.
کتاب باز
در زندگی از یک جایی به بعد، دیگه نگاه آدم ها رو به جلو نیست. دل و دماغ شون رو از دست میدند و دیگه هیچ چیز تازه ای از این دنیا چه مال و منال و چه مقام و موقعیت نیست که باعث بشه به وجد بیان. در عوض همۀ توجه شون به پشت سره. به آدم هایی که دوست داشتند و از دست دادند به حرف های قشنگی که باید بهشون میزدند ولی اینقدر تو دل شون تلنبار کردند که دیگه بو کرده و گندیده. به بوسه هایی که باید با عشق نثار هم میکردند ولی به همراه بزاق دهان شون قورت داده بودند.
کتاب باز
هنوزم برام سوالِ که چطور می تونست بدون اینکه به روی خودش بیاره با سعه ی صدر این حجم از توهین رو تحمل کنه
سوفی پاتر
عجیب بود که با وجود تمام این رنج ها و سختی هایی که خدا در سرنوشتش قرار داده بود ولی حتی یگ ذره هم از قدرت ایمانش کم نشد و اعتقادش رو به خدا از دست نداد.
Zohreh Cheraghi
همون موقع بود که فهمیدم هیچ فایده ای نداره و فقط تبدیل به سوهان روحت میشه وقتی چیزی رو که دوست داری اونقدر منحصر به فرد و خاص باشه که ترسِ از دست دادنش از ذوق و شوق داشتنش پیشی بگیره.
محمد تاجیک

حجم

۱۶۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۴۸ صفحه

حجم

۱۶۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۴۸ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان