کتاب عقاید یک دلقک
معرفی کتاب عقاید یک دلقک
کتاب عقاید یک دلقک اثر معروف هاینریش بل، داستان زندگی، افکار و عقاید دلقکی است به نام هانس شنیر. این کتاب، داستان زندگی دلقک تلخی را بازگو میکند که از سوی همه حتی خانوادهی خود طرد شده است. هانس که دیگر دلقکی شکست خورده است و هیچ پولی ندارد برای گرفتن مقداری پول به سراغ آشنایان قدیمی خودش میرود تا از آنها کمک بخواهد.
درباره کتاب عقاید یک دلقک
کتاب عقاید یک دلقک برای اولین بار در سال ۱۹۶۳ منتشر شد و جامعهی مذهبی آلمان را بهشدت عصبانی کرد و حواشی بسیاری را برای نویسندهاش ساخت اما این حاشیهها جلوی موفقیتهای هاینریش بل را نگرفت و کتاب عقاید یک دلقک برندهی جایزهی نوبل ادبیات ۱۹۷۲ و گئورگ بوخنر ۱۹۶۷ نیز شد. کتاب عقاید یک دلقک در سال ۱۳۴۹ برای اولین بار به ایران آمد و توسط مترجمان ایرانی ترجمه و منتشر شد.
در نگاه اول هاینریش بل در این کتاب یک عاشقانهی نوستالژیک را به ما عرضه میکند اما بعد از خواندن کتاب میتوانیم ردپای حمله به افکار جامعهی آلمان قرن بیستم را در چالشهای میان شخصیت اصلی داستان و جامعه مشاهده کنیم. در رمان عقاید یک دلقک، هانس با نگاه و زبانی تلخ مسائل سیاسی و مذهبی کشورش را به باد انتقاد میگیرد و تقریبا هیچکس نمیتواند از گزند انتقادهای بل در امان باشد. ماری معشوقهی هانس به دلیل کاتولیک بودن او را ترک کرد و همین موضوع برای او کافی تا افکار و عقاید یک جامعهی کاتولیک را به باد انتقاد بگیرد. این نویسندهی آلمانی بهعنوان سرباز در جنگ شرکت داشت و حتی زخمی و اسیر شد اما سرانجام موفق شد با همسرش آنه ماری به شهر کلن برگردد. اولین رمان هاینریش بل با عنوان قطار به موقع رسید در سال ۱۹۴۹ منتشر شد که و او را به شهرت رساند. موضوع این کتاب دربارهی سرباز جوانی است که قصد دارد سوار قطار شود و در همان ابتدای داستان متوجه میشود که به زودی میمیرد.
هانس شنیر راوی رمان عقاید یک دلقک است؛ او ذهنی آشفته دارد و دچار افسردگی هم شده است. او در کار خود شکست خورده و از سوی معشوقهای که عاشقش بود نیز ترک شده است. هانس بعد از تمام این اتفاقات دچار اعتیاد به الکل شده است و به همین دلیل ذهن آشفتهای دارد و در دیدار با آشنایان قدیمی مدام یاد خاطرات قدیمی و معشوقهی از دست رفتهاش میافتد و در ذهنش آن خاطرات را مرور میکند و در این رفت و آمدهای زمانی بین خاطرات هانس است که ما دلیل اصلی طرد شدن او را از سوی جامعه و اطرافیانش متوجه میشویم.
چرا باید کتاب عقاید یک دلقک را مطالعه کنیم؟
محوریت اصلی بیشتر کتابهای هاینریش بل جنگ جهانی دوم و اثرات بعد از آن است. این کتاب اثرات جنگ را برای ما بهطور آشکار شرح میدهد. با خواندن کتاب عقاید یک دلقک، علاوهبر اینکه داستانی عاشقانه میخوانید، با حال و هوای آلمان بعد از جنگ هم آشنا میشوید.
خواندن این کتاب را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
اگر دوست دارید کتابی عاشقانه و درعین حال جنگی بخوانید، عقاید یک دلقک را انتخاب کنید. این کتاب یکی از پرفروشترین کتابهای دنیا است؛ بنابراین مطالعه آن برای همه افراد کتابخوان، بهویژه علاقمندان رمان خارجی، مناسب است.
درباره هاینریش بل
هاینریش تئودور بل در سال ۱۹۱۷ در شهر کلن آلمان به دنیا آمد. او در سن بیست سالگی بعد از گرفتن دیپلم در یک کتابفروشی مشغول به فعالیت شد اما سال بعد از آن، با شروع جنگ جهانی دوم به خدمت سربازی فراخوانده شد و تا پایان سال ۱۹۴۵ در جبهههای جنگ ماند. او ابتدا با نازیها همراه بود؛ اما با گذشت زمان دیدش تغییر کرد و عمق فاجعه جنگ و جنایت رژیم نازی را متوجه شد. هاینریش در طول جنگ چندین دفعه زخمی شد، از پادگان فرار کرد و با جعل کردن برگههای عبور خودش را به غرب رساند و در آنجا آمریکاییها او را دستگیر کردند.
هاینریش بل اولین داستانهایش را در سال ۱۹۴۷ چاپ کرد، او با انتشار داستان قطار به موقع رسید، در سال ۱۹۴۹، به شهرت رسید. او در سال ۱۹۷۲ جایزه ادبی نوبل را بهعنوان دومین آلمانی، از آن خود کند. او معمولا از انسانهای درمانده و شکستخورده بهجای قهرمانان داستانهایش استفاده میکرد، اما بل آنها را شکستخورده نمیداند؛ درواقع این نویسنده تا آخر به اصول اخلاقی پایبند ماند. هانریش در سال ۱۹۸۵ از دنیا رفت و جسد او در نزدیکی زادگاهش به خاک سپرده شد.
کتابهای هاینریش بل در ایران طرفداران زیادی دارد. اولین کتاب هاینریش بل در ایران در سال ۱۳۴۹ منتشر شد. اولین نمایشنامه او نیز با نام اتفاق و ترجمه حمزه علیمحمدی در سال ۱۳۹۳ توسط نشر دیبایه به چاپ رسید.
تکه هایی از کتاب عقاید یک دلقک
از وقتیکه ماری به قصد ازدواج با تسوپفنر کاتولیک مرا ترک کرده، این روال مکانیکیتر شده بدون آنکه از بیقیدی آن کاسته شود.
معیار محاسبه فاصله بین راهآهن تا هتل و بالعکس تاکسیمتر است؛ دو مارک، سه مارک، چهار مارک و نیم از راه آهن تا هتل، از وقتی که ماری رفته، گاهی دچار سردرگمی میشوم، تا جایی که بعضی وقتها هتل و ایستگاه راهآهن را با یکدیگر اشتباه میگیرم، با حالتی عصبی در اتاق دربان هتل دنبال بلیتم میگردم و یا از مأمور کنترل شماره اتاقم را میپرسم، چیزی که شاید آن را بتوان سرنوشت نامید، شغل و وضعیت مرا به خاطرم میآورد. من دلقكم. عنوان رسمی این شغل کمدین است؛ موظف نیستم به کلیسا مالیات بپردازم، بیست و هفت سالهام و نام یکی از برنامههایم ورود و خروج است؛ یک نمایش بیکلام تقریبا بیش از حد طولانی که تماشاگران تا آخرین لحظه، ورود و خروج را با یکدیگر اشتباه میگیرند، چون این برنامه را اکثرا در قطار یک بار مرور میکنم که بیش از ششصد حرکت دارد و من باید طبیعتا رقصنگاری آن را در خاطر داشته باشم، طبیعی است که گاه و بیگاه مقهور خیالپردازی خود میشوم؛ شتابان وارد هتلی میشوم، دنبال تابلو حرکت قطارها میگردم، پیدایش هم میکنم، و برای این که از قطار جا نمانم از پلهها بالا و پایین میدوم، در حالی که فقط کافی است به اتاقم بروم و خودم را برای اجرای نمایش آماده کنم. خوشبختانه بیشتر هتلها مرا می شناسند؛ در طی پنج سال، نظم و ترتیبی ایجاد میشود که تغییراتش کمتر از آن است که آدم تصورش را بکند.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
نظرات کاربران
واقعا کتاب عالیه...جز محبوب ترین کتاب هامه... و از تثبیت شده ترین داستان ها در ذهنم...
خوب بود،اما یه مقدار کسل کننده بود'توصیفات زیادی داشت
هیفده سالم بود وقتی اولین بار خوندمش هربار میخونم بیشتر کیف میکنم و هربار چیز جدیدی کشف میکنم و درواقع منم جای ماری بودم ول میکردم میرفتم😊کاملا صادقانه
به نظر من برای کسایی که تازه شروع کردن به خوندن آثار کلاسیک دنیا مناسبه، ولی برای من که تعداد زیادی از این کتابها رو خوندم حرف تازه ای که توو قبلیا یاد نگرفته باشم نداشت. وقتی آثار جرج اورول
بسمه اگر توی سبک "ناطور دشت" میپسندید کتاب خوبیه. توی هر دو، شخص اولیو داریم که در نظر اول یک به اصطلاح لاابالیگر طردشده ( در صف اول از خانواده و منظور نزدیک ترین افراد) به چشم میخوره؛ ناهنجار با هنجارهای
کتاب اونطور که قبلا در موردش شنیده بودم من رو تحت تاثیر قرار نداد. خصوصا که بعضی جاها واقعا عقاید اون دلقک بیشتر شبیه لج بازی بود تا عقیده!! البته موارد خوبی به نظرم توب کتاب هست که باید آموخته
کتاب خوبی بود ولی من زیاد خوشم نیومد.
سر خوندن گفتگو ها یه مقدار مراقب باشید،نمیدونم سبک خود نویسنده بوده یا کار مترجم، قسمت های کتاب که شخصیت ها در حال مکالمه هستند تاحدی گیج کننده اس.ممکنه کل یک صحفه رو بخونید که یک شخصیت داره حرف میزنه،بعد
نویسنده در بعضی از جاهای کتاب ب خوبی با احساسات بازی میکرد من خودم در چن جا بغضم گرفت و همچنین با ظرافت و زیبایی شخصیت ها رو تحلیل میکرد.در کل کتاب فوقالعاده و بدیعی بود.
بی انصافی نکنیم خداییش خوب بود