کتاب دروغگویی روی مبل
معرفی کتاب دروغگویی روی مبل
کتاب دروغگویی روی مبل اثر اروین یالوم دربارهی رواندرمانگری به نام ارنست است که تصمیم میگیرد کمی از چهارچوبهای حرفهای فراتر رود و صداقت و شفافیت خاص خودش را نشان دهد. او برای این کار تصمیم میگیرد با مراجع بعدیاش طبق صداقتی که خودش میخواهد رفتار کند، اما از بد ماجرا مراجع بعدی یک بیمار واقعی نیست بلکه صرفاً زنی است که جدایی شوهرش از او را را تقصیر ارنست میداند و خودش را در قالب بیمار جا زده تا زندگی شغلی و خانوادگی ارنست را نابود کند.
این کتاب با ترجمهی حسین کاظمی یزدی توسط انتشارات صبح صادق منتشر و برای خرید و دانلود در طاقچه ارائه شده است.
درباره کتاب دروغگویی روی مبل
برخی از ما وقتی صحبت از ویزیت شدن توسط روانشناس یا مراجعه کردن به درمانگر میشود تصویری که از درمانگر در ذهنمان تلقی میشود یک ابرانسان با آرامش روانی کامل است که هیچچیز نمیتواند او را به هم بریزد. او یک زندگی فوقالعاده با خانواده و همسرش دارد و نمونه کامل یک انسان سعادتمند است. اگر اینگونه فکر میکنید تمام این تفکرات را میتوانید با خواندن چند صفحه از کتاب دروغگویی روی مبل تغییر دهید. اروین یالوم در این کتاب بهخوبی به مخاطب کمک میکند تا به درون هزارتوی ذهن یک درمانگر سفر کند و تعارضها، ترسها، آرزوها و ناکامیهایش را ببیند.
اصلیترین مبحثی که یالوم سعی دارد در رمانش آن را به تصویر بکشد رابطهی مراجع و درمانگر است. یالوم بهخوبی نشان میدهد که این رابطه صرفاً یک رابطهی یکطرفه نیست و هر دو طرف بر همدیگر تأثیر میگذارند؛ و گاهی اوقات این تأثیر قدری عمیق است که شاید نتوان آن را به قبل بازگرداند. او سعی دارد سؤالهای همیشگی مانند اینکه صمیمت مخل درمان است یا تقویتکنندهی آن؟ را در دل داستان بگنجاند.
درمانگری شغل سخت و با فرسایش بالاست. شغلی که نیاز به تلاش و تمرکز بالایی دارد و باید مواظب بود که در تلههای مختلف آن گرفتار نشد. یالوم در این کتاب سعی میکند تا گزارشی صمیمی از تعارضهای دونی یک رواندرمانگر را به تصویر بکشد. او بهخوبی نشان میدهد که رواندرمانگری که درگیر تعارضها و ترسهای خودش است باید خود را کنترل کند و همزمان تلاش کند تا به شخص دیگری در حل مشکلش کمک کند.
از ویژگیهای خوب کتاب دروغگویی روی مبل این است که صرفاً درباره درمانگران و بیماران آنها نیست بلکه تصویر جالبی از کسانی را که بر درمانگر یا مراجعین اثر میگذراند، نیز نمایش میدهد. هرچند موضوع کتاب رابطهی درمانگر و مراجعینش است اما رمان در کنار این موضوع نیز سعی کرده تا از روابط بین عاشقان، خانوادهها، مشتریها و وکلا نیز سخن به میان آورد. کتاب به طرزی خلاقانه از شخصیتهایی صحبت میکند که بعداً در طول رمان آن شخصیتها را به هم متصل میکند و نشان میدهد که چگونه شخصیتهایی که شاید مخاطب فکر میکرد از هم مستقلاند بر رویهم تأثیر میگذارند و از هم تأثیر میپذیرند.
خلاصه رمان دروغگویی روی مبل
داستان کتاب دروغگویی روی مبل از آنجا شروع میشود که ارنست لش، استادیار روانپزشکی مسئول میشود تا در کمیتهی اخلاقی به پروندهی یکی از زبدهترین و مشهورترین افراد حوزه درمانگری رسیدگی کند. نام این فرد تراتر است. تراتر متهم شده که با یکی از مراجعینی که ۴۰ سال از خودش جوانتر است روابط خارج از چهارچوب حرفهای برقرار کرده. کمیته ارنست را مسئول رسیدگی به این پرونده میکند چراکه ارنست تازهکار است و بقیه اعضای کمیته به دلیل شهرت و تخصص بهشدت بالای تراتر نمیخواهند خودشان را درگیر این قضیه بکنند. پس از مصاحبهها و پیگیریهایی که ارنست انجام میدهد حکمش را به دادگاه اعلام میکند؛ اما چیزی که فراتر از اعلام حکم است تغییری است که در زندگی ارنست ایجاد میشود.
ارنست که تا پیش از این هیچ دانش یا علاقهای به درمانگری نداشت تصمیم میگیرد تا درمانگر شود و علاوه بر آن درسهای بزرگی از تراتر میآموزد که سعی میکند همهی آنها را در درمانگریاش به کار گیرد. داستان در اینجا تمام میشود و در قسمت بعدی با پرشی ۶ساله ادامه مییابد. اکنون ارنست یک درمانگر حرفهای و بسیار علاقهمند است. او بعد از مدتی تصمیم میگیرد تا با مراجع بعدیاش با صداقت و صراحت شفاف برخورد کند. ولی از بد ماجرا بیمار بعدی ارنست یک بیمار واقعی نیست. بلکه زنی به نام کارولین است که شوهر سابقش بیمار ارنست بوده. رابطهی کارولین با شوهر تمام شده و کارولین ارنست را مسئول این طلاق میداند. برای همین خودش را بهعنوان بیمار جا زده تا بتواند به ارنست نفوذ کند و زندگی کاری و حرفهای او را به ورطهی نابودی بکشاند.
داستان کتاب دروغگویی روی مبل صرفاً در مورد ارنست نیست بلکه در یک نگاه کلی اروین یالوم داستان ۳ درمانگر را مطرح میکند که هرکدام روش و مرام درمانی خاص خود را دارند و هر یک بهنوعی با تعارضهای درونی خاص خودشان دستوپنجه نرم میکنند. داستان این سه نفر نهتنها از هم دور نیست بلکه بههمپیوسته است و هر یک از آنها تأثیر شگرفی بر دیگری میگذارد. یالوم در کتابش رابطههای مختلف میان مراجع و درمانگر را مطرح میکند و هرکدام را به چالش میکشد و بهخوبی نشان میدهد که تخطی از اصول حرفهای و چهارچوبهای اخلاقی میتواند چه عواقبی داشته باشد.
خرید و دانلود کتاب دروغگویی روی مبل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این رمان نیز مانند سایر آثار یالوم حال و هوای فلسفی و روانشناسی دارد، پس اگر به این دو رشته علاقهمندید میتوانید این کتاب را مطالعه کنید. افزون بر این، یکی از اصلیترین مخاطبان این کتاب درمانگران و علاقهمندان به حوزهی رواندرمانی و روانشناسی هستند و میتوانند درسهای بزرگ و ارزشمندی از این کتاب بگیرند.
درباره اروین یالوم
اروین یالوم با نام کامل ایروین دی یالوم در ۱۳ ژوئن ۱۹۳۱ در واشنگتن دی سی به دنیا آمد. والدین او مهاجر بودند و از روستای کوچکی از روسیه به آمریکا آمده بودند. آنها مغازهی خواربارفروشی باز کرده بودند و در بالای همان مغازه نیز زندگی میکردند. یالوم در محلهی فقیرنشینی زندگی میکرد. او از بچگی به کتابها پناه برد و در کنار کتابهای مختلف به ادبیات داستانی علاقهی ویژهای پیدا کرد. یالوم از همان ابتدا به روانپزشکی علاقه داشت. ا به سمت تحصیل این رشته رفت و بعدها توانست در دانشگاه استنفورد شروع به کار کند. اوتوانست رواندرمانی وجودگرا را در دانشگاه استنفورد بنیانگذاری کند.
اولین کتاب چاپشدهی اروین یالوم یک کتاب درسی بود ولی بعدها او به فکر نوشتن رمان هم افتاد. وقتی نیچه گریست یکی از مهمترین رمانهای یالوم است که توانست در کنار شهرت مدال طلای جایزهی مشترکالمنافع را برای یالوم به ارمغان آورد. اکثر نوشتههای یالوم با توجه به رشتهاش نزدیکی زیادی با فلسفه و درمانهای وجودی دارد. یالوم همچنین به خاطر کارهای ارزشمند و تلاش در حوزهی حرفهایاش توانسته بارها برندهی جوایز متعدی شود که میان آنها میتوان به جایزه اسکار پیستر از انجمن روانپزشکی آمریکا اشاره کرد. یالوم تا به امروز حدود ۱۸ جلد کتاب نوشته که ۹ جلد از آنها در زمینهی ادبیات داستانی بودهاند. این کتابها عبارتاند از: هرروز یک قدم نزدیکتر، جلاد عشق، وقتی نیچه گریست، درمان شوپنهاور، پلیس را خبر میکنم، مسئله اسپینوزا، خلقشدگان در یک روز و داستانهای رواندرمانی.
چرا باید کتاب دروغگویی روی مبل با ترجمهی حسین کاظمی یزدی را بخوانیم؟
درمانگر و روانشناسان شغل بسیار حساسی دارند شغلی که فرسایش بالایی دارد چنانکه سیاست درمانی اشتباه نهتنها نمیتواند به مراجع کمکی کند بلکه شاید به بدتر شدن اوضاع او بینجامد. ازاینرو مطالعه کاربردی هرچه بیشتر در این زمینه به همه درمانگران توصیه میگردد. علاوه بر این یالوم خودش بارها عضو انجمنهای مختلفی در حوزه رواندرمانی بوده و سالها نیز بهعنوان رواندرمانگر فعالیت کرده و پستیوبلندیهای این حیطه را چشیده است. ازاینرو خواندن اثر او میتواند نکته و توصیههای ارزشمندی برای همگان بهخصوص درمانگران داشته باشد.
بخشی از متن کتاب دروغگویی روی مبل
نه! او نابینا نبود، بلکه میلنگید. دکتر تراتر که به سختی تعادلش را با دو عصا حفظ کرده بود، لنگلنگان از انتهای راهرو نزدیک میشد. او از کمر خم شده بود و دو عصا را تقریباً به اندازهی طول بازوانش از خود دور نگاه داشته بود. استخوان سخت چانه و گونهاش هنوز شکل خود را حفظ کرده بودند ولی قسمتهای نرمتر چهرهاش پر بود از چین و چروک و آثار پیری. لایههایی از پوست از گردنش آویزان شده و تودهای موی سفید از گوشش بیرون زده بود. با این همه، پیری هنوز این مرد را در هم نشکسته بود - چیزی جوان و حتی میتوان گفت پسرانه در وجودش زنده بود. ولی این نشانهی جوانی واقعاً چه بود؟ شاید موهای خاکستری و پُرپُشتش بود که کاملاً اصلاح شده بود یا لباسش، ژاکتی آبی که آن را روی پلوور یقهاسکی سفیدی پوشیده بود.
آنها جلوی در با هم آشنا شدند. دکتر تراتر تلوتلوخوران چند قدمی وارد اتاق شد، بعد ناگهان عصاهایش را بلند کرد، چرخی زد و گویی به طوری کاملاً شانسی به سمت صندلیاش چرخید.
«زدم تو خال! تعجب کردی، نه؟»
ارنست متعجب نشده بود. «شما از قصد این مصاحبه خبر دارین دکتر تراتر؟ و آیا میدونین که چرا کل این مصاحبه رو ضبط میکنیم؟»
«شنیدم که مدیریت بیمارستان میخواد جایزهی کارگر ماه رو به من بده.»
ارنست بیآنکه پلکی بزند، از پشت شیشههای بزرگ عینکش نگاه میکرد و حرفی نمیزد.
«ببخشید! میدونم که شما باید کار خودتونو انجام بدین؛ ولی وقتی هفتاد سالو رد میکنین، شما هم به چیزایی مثل این میخندین. آره! هفتهی پیش هفتاد و یکساله شدم. و شما چند سالتونه دکتر ...؟ اسمتون رو فراموش کردم. هر دقیقه ...» دکتر تراتر همزمان با گفتن این حرفها، ضرباتی آهسته به شقیقهاش میزد: «... دو جین نورون قشری، مثل یه دسته مگس رو به آخرین وزوزهاشون رو میکنن و میمیرن. طنز ماجرا اینه که من چهار تا مقاله در مورد آلزایمر چاپ کردم که طبیعتاً یادم رفته کجا، ولی میدونم که نشریههای خوبی بودن. شما اینو میدونستین؟»
حجم
۶۳۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۵۴۴ صفحه
حجم
۶۳۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۵۴۴ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب درباره ارتباط بین سه روان درمانگر به نام های "سیمور تراتر"،"ارنست لش"و"مارشال استریتر"، با بیمارانشان است.شخصیت اصلی داستان ارنست لش است که در اول کتاب مسئول پیگیری پرونده روان درمانگری به نام دکتر تراتر میشود که با یکی
۵ ساعت پشت سرهم خوندمش، چشام کاملا در اومد😶 به نظرم این کتاب برای کسایی که به روانشناسی علاقه مندند و اطلاعات محدودی دارند جالبه. (یکی مثل خودم) خیلی جاهای کتاب رو با چیزایی که قبلا خونده بودم تطبیق میدادم، نکاتی
کتاب در مورد داستان روانشناس و مراجعه کنندگانش هست. برای کسایی مثل من که به علم روانشناسی علاقه دارن ولی روانشناس نیستن خیلی جالبه، با تجربه های جدیدی میشه آشنا شد
یالوم واقعا قلم و ذهن منحصر به فردی داره و اولین بار وقتی دنبال کتاب های آرتور شوپنهاور بودم تصادفا کتاب " درمان شوپنهاور " یالوم رو دیدم و نمیدونم چی شد که خریدم و خوندمش و بعد از اون
از اروین د.یالوم، کتاب مساله اسپینوزا رو خونده بودم و توصیه میکنم بخونیدش، چون قشنگه. دروغگویی روی مبل، از اون دسته کتابهایی هست ک باید حوصله داشته باشید چون موضوعش، نشان دادنِ روابط بینِ روان درمانگرها و بیمارانشون هست و اتفاقهایی
طبق معمول کتاب های اروین یالوم این کتاب پر از اتفاقات هیجان انگیز و پیش بینی نشده است. اگر تحت روان درمانی باشین این کتاب باعث میشه دیدتون به روند درمان خیلی تغییر کنه و متوجه جزئیات بسیار ریزی بشین
واقعا قیمت بالایی برای کتاب در نظر گرفتید.نباید به دلیل رونق گرفتن این کتاب و همینطور نویسنده آن قیمت ها به این شکل بالا برود.من پیشنهاد میکنم عزیزان کتاب رو تهیه کنند تا نسخه الکترونیکی را
مگه داریم اخه بهتر از یالوم؟
به نظرم شروع کتاب خوبه ولی وسطهاش کسل کننده میشه و دوباره آخرش جذابه. یه مورد جالب در مورد کتاب برای من این بود که میشد گفت سه تا از شخصیت ها هستند که شخصیت اصلی کتاب هستند و مثل
مثل کتابهای دیگه این نویسنده جالب و خواندنی بود، البته وقتی نیچه گریست بین کتابهای یالوم چیز دیگری هست و بعد کتاب درمان شوپنهاور رو توصیه میکنم. به نظر من ترجمه خیلی خوب بود.