دانلود و خرید کتاب باب الحسین علیه السلام (جلد ۱) ح‍س‍ی‍ن‌ درگ‍اه‍ی‌
تصویر جلد کتاب باب الحسین علیه السلام (جلد ۱)

کتاب باب الحسین علیه السلام (جلد ۱)

معرفی کتاب باب الحسین علیه السلام (جلد ۱)

کتاب باب الحسین علیه السلام (جلد ۱) نوشتهٔ حسین درگاهی است. انتشارات شمس الضحی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر با هدف شناخت امام سوم شیعیان و راه‌های نزدیک‌ترشدن به مرام و مقام پیروان راستین آن حضرت نوشته شده است.

درباره کتاب باب الحسین علیه السلام (جلد ۱)

کتاب باب الحسین علیه السلام (جلد ۱) حاوی احادیثی در باب معرفت و رحمت امام حسین (ع)، ویژگی‌های آن حضرت، فضایل ذکر مصیبت امام حسین (ع) و شیوه‌های حسینی‌شدن و حسینی‌ماندن است.

آنچه موجب نوشته‌شدن این کتاب و موارد مشابه است، واقعهٔ کربلاست.

واقعهٔ کربلا جنگی بود که در تاریخ ۱۰ محرم سال ۶۱ هجری قمری (برابر با ۱۳ اکتبر ۶۸۰ میلادی) اتفاق افتاد. روز نبرد به روز عاشورا معروف شده است. این جنگ میان سپاه کم‌تعداد «حسین بن علی»، نوهٔ پیامبر اسلام و سپاه اعزامی از سوی «یزید»، خلیفهٔ اموی و در نزدیکی محلی به نام «کربلا» رخ داد. دلیل «یزید بن معاویه» برای جنگ، بیعت‌نکردن حسین بن علی با او بود. در مقابل حسین بن علی حکومت و زمام‌داری یزید بن معاویه را غیرشرعی و غیرقانونی می‌دانست؛ حکومتی که برخلاف پیمان صلح «امام حسن مجتبی» و «معاویه بن ابی‌سفیان» بود و به‌شکلی مورثی به یزید رسیده بود. امام حسین (ع) حکومت اموی را ظالم و گمراه می‌دانست و برای تغییر جهت جامعهٔ اسلامی به‌سوی مسیری دیگر قیام کرد.

این واقعه سرشار از حاشیه‌ها و خرده‌روایت‌هایی دردناک است که طی قرن‌ها به شیوه‌های گوناگون روایت و بازتعریف شده است. از این واقعه بارها و بارها برای تولید آثار ادبی (داستان، رمان و شعر)، نمایشی (فیلم سینمایی، سریال‌های تلویزیونی، نمایش و تئاتر) و هنرهای تجسمی در ایران و کشورهای دیگر برداشت و اقتباس شده است.

خواندن کتاب باب الحسین علیه السلام (جلد ۱) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران مطالعه پیرامون سیرهٔ امام حسین (ع) پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب باب الحسین علیه السلام (جلد ۱)

«امام باقر علیه‌السَّلام فرمودند:

«کانَ النَّبی فی بَیتِ أُمِّ سَلَمَةَ، فَقالَ لَها: لا یدخُل عَلَی أحَدٌ، فَجاءَ الحُسَینُ علیه‌السَّلام و هُوَ طِفلٌ فَما مَلَکت مَعَهُ شَیئاً حَتّیٰ دَخَلَ عَلَی النَّبی صلَّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم فَدَخَلَت أُمُّ سَلَمَةَ عَلیٰ أثَرِهِ فإذَا الحُسَینُ علیه‌السَّلام عَلیٰ صَدرِهِ و إذا النَّبی صلَّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم یبکی و إذا فی یدِهِ شَی‌ءٌ یقَبِّلُهُ، فَقالَ النَّبِی صلَّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم: یا أُمَّ سَلَمَةَ! إنَّ هٰذا جَبرَئِیلُ یخبِرُنی أنَّ هٰذا مَقتُولٌ و هٰذِهِ التُّربَةُ الَّتی یقتَلُ عَلَیها فَضِعیهِ عِندَک فاذا صارَت دَماً فَقَد قُتِلَ حَبیبی. فَقالَت أُمُّ سَلَمَةَ: یا رَسولَ اللهِ! سَلِ اللهَ أن یدفَعَ ذٰلِک عَنهُ. قالَ: قَد فَعَلتُ، فاوحَی اللهُ عَزَّوجَلَّ إلَی أنَّ لَهُ دَرَجَةً لا ینالُها أحَدٌ مِنَ المَخلوقینَ و أنَّ لَهُ شیعَةً یشفَعونَ فَیشَفَّعونَ و أنَّ المَهدی مِن وُلدِهِ، فَطوبیٰ لِمَن کانَ مِن أولِیاءِ الحُسَینِ و شیعَتِهِ هُم و اللهِ الفائِزونَ یومَ القیامَةِ.» 

پیامبر صلَّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم در خانه‌ی اُمّ سلمه بودند، پس به او فرمودند: هیچ‌کس برمن وارد نشود. پس امام حسینعلیه‌السّلام که طفل بود آمد و نتوانست جلو او را بگیرد تا به محضر پیامبر وارد شد و اُمّ سلمه دنبال او رفت و حسین روی سینه‌ی پیامبر بود و پیامبر گریه می‌کردند و چیزی را در دست خود زیر و رو می‌کردند. پیامبر فرمودند: ای اُمّ سلمه! این جبرئیل است که به من خبر می‌دهد که این حسین کشته می‌شود و این خاکی است که روی آن کشته می‌شود و این خاکی است که روی آن کشته می‌شود، آن را نزد خود نگه دار، پس هنگامی که خونین شد پس حبیب من کشته شده است. اُمّ سلمه عرض کرد: یا رسول اللّه! از خدا بخواه که آن را از او دفع کند. فرمودند: خواستم، پس خدای عزّوجلّ به من وحی فرمود که به راستی برای او درجه‌ای باشد که احدی از مخلوقین به آن نمی‌رسد، و به‌راستی او را شیعیانی است که شفاعت می‌کنند و پذیرفته می‌شود و به راستی مهدی از فرزندان اوست. خوشا بر کسی که از دوستان حسین و شیعیان او باشد؛ سوگند به خدا که آنان رستگاران روز قیامت هستند.»

کاربر ۲۰۷۵۰۷۳
۱۳۹۹/۰۷/۱۱

بی‌نطیر بود

کم‌ترین ظلم و کم‌ترین بی‌ادبی ـ که تمام ظلم‌های عظیم و بی‌ادبی‌های فوق‌العاده از همین به ظاهر کوچک ناشی می‌شودـ بی‌اعتنایی است؛ بی‌اعتنایی به خدا و به امام زمان علیه‌السَّلام.
سیّد جواد
پیامبر اکرم صلَّی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: «إنَّ لِلحُسَینِ فی بَواطِنِ المُؤمِنینَ مَحَبَّةً مَکنونَة.» به راستی که برای حسین در باطن‌های مؤمنان محبّتی پنهان و نهفته شده است.
سیّد جواد
آن‌که حسینی شد، به هر جا که امام حسین علیه‌السَّلام در آید او نیز در می‌آید. خدای متعال به ایشان فرمود: (وَ ادخُلی جَنَّتی) به بهشت من در آ! حبیب، حبیب را جدا از خود نمی‌خواهد؛ بلکه نزدیک‌ترین به خود می‌خواهد، و این همان فرمایش رسول الله صلَّی‌الله علیه‌وآله‌وسلّم و نقش نگین است: «أحبَّ اللهُ مَن أحَبَّ حُسَیناً.» خدای دوست دارد کسی را که حسین را دوست بدارد. پس عجیب نیست که هدایت و نجات در انحصار اوست: پیامبر اکرم صلَّی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: «إنَّ الحُسَین مِصباحُ الهُدیٰ و سَفینةُ النّجاة.» به راستی که حسین، چراغ هدایت و کشتی نجات است. «و أمَّا الحُسَین... بابُ نَجاةِ الأُمَّة.» و امّا حسین ... درگاه نجات اُمّت است. و الحمد لله کما هو أهله و مستحقّهکه «شرف یافت نامم ز نامت حسین» حسین درگاهی
S
حرّ که از فرماندهان لشکر دشمن بود، از اولیاءاللّه شد. چه‌قدر طول کشید؟! حُرّ در مدّت کوتاهی از اولیاء اللّه شد. درِ خانه‌ی سیّدالشّهدا، حُرّی که جلوی سیّدالشّهدا را گرفته، شد از اولیاء اللّه. این است که من قبول نمی‌کنم کسی بگوید من یک عمر خادم سیّدالشّهدا هستم و به هیچ‌جا نرسیده‌ام! دردی که هست این است که سنّ و سالی از ما گذشته، درِ خانه‌ی سیّدالشّهدا به دنیا آمده‌ایم؛ ولی چرا به جایی نرسیده‌ایم؟! جایی که یک ساعته می‌شود ولیّ الله شد، یعنی چه که سالیان سال بگذرد و برای آدم هیچ اتّفاقی نیفتد؟! کجای کارمان عیب می‌کند؟
سیّد جواد
یک‌بار دیگر به اطراف واقعه نگاه کن: صلَّی الله علیک یا أباعبدالله! صلَّی الله علیک یا أباعبدالله! صلَّی الله علیک یا أباعبدالله! رسول اکرم صلَّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم فرموده‌اند: «... و فتَقَ نورَ الحسین فخَلَقَ مِنهُ الجِنانَ و الحورَالعین...» و شکافت نور حسین را، پس از او بهشت‌ها و حورالعین را آفرید. خدای متعال، بهشت‌ها و حوریان بهشتی را از نور امام حسین علیه‌السَّلام خلق فرموده است؛ پس برای بهشتی شدن حسینی باید شد و آن‌که حسینی است در بهشت است؛ نه فقط آن‌جا، بلکه همین‌جا.
S
بهشت از نور مبارک سیّدالشّهدا صلوات‌الله‌علیه خلق شده است.
سیّد جواد
وقتی خبر شهادت حضرت مسلم رسید، فرمودند: «لا خَیرَ فی العَیش بَعدَ هٰؤلاء.» دیگر بعد از این‌ها در زندگی دنیا خیری نیست.
سیّد جواد
پیامبر و ائمّه علیهم‌السَّلام، همه‌ی آنان درهای بهشت هستند؛ ولی درگاه امام حسین وسیع‌تر است، و همه‌ی آنان کشتی‌های نجات هستند؛ ولی کشتی امام حسین جریانش بر لُجّه‌های عمیق (امواج و تلاطم دریا) سریع‌تر است و قرار گرفتن آن بر ساحل‌های نجات آسان‌تر است، و همه‌ی آنان چراغ‌های هدایت هستند؛ ولی استضائه و بهره‌مندی از نور امام حسین بیشتر و دایره‌اش گسترده‌تر است، و همه‌ی آنان پناهگاه محکم و امن هستند؛ ولی راه رسیدن به پناهگاه امام حسین مسامحه‌بردارتر و سهل‌تر است. وقتی چراغ روشن می‌شود، تاریکی‌ها خود به خود برطرف می‌شود. چراغ هر چه روشن‌تر باشد، فقدان تاریکی بیشتر است. درِ خانه‌ی أباعبداللّٰه صلوات‌الله‌علیه همه می‌روند، همه‌ی انبیا و اولیا تشریف می‌آورند آن‌جا؛ لذا آن‌جا بودن باعث می‌شود که آدم بتواند همه‌ی آن‌ها را زیارت کند. زیارت وارث نشانه‌ی این مطلب است.
S
ولی مسأله این است که خدا بالاتر است یا نعمت‌های خدا؟ این‌ها ربطی به هم ندارند. بلاتشبیه، بلاتشبیه، مثلاً می‌پرسیم: این سکّه‌های پول خُرد قیمتی‌ترند یا آن ماشینی که اسکناس چاپ می‌کند؟ آن دارد این را تولید می‌کند. اصلاً قابل مقایسه نیست. بلاتشبیه، بلاتشبیه، ولیّ خدا بالاتر است یا سایر نعمت‌های خدا؟! ولیّ خدا منشأ نعمت‌هاست. پیامبر اکرم صلَّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم فرمودند: «و نحن یَنابیعُ النِّعمة.» ما سرچشمه‌های نعمت هستیم. لذا هر چه بخواهیدـ به خاطر گریه‌تان، به خاطر تمنّایتان، به خاطر عملتان ـ که به شما عطا می‌کنند علیٰ ایّ حال نعمتی است، این نمی‌رسد به این‌که آدم خودِ وجودِ مقدّس سیّدالشّهدا را داشته باشد. معرفت سیّدالشّهدا صلوات‌الله‌علیه، داشتنِ خودِ ایشان است.
S
حدیثی است که من همیشه می‌گویم و چون برای خودم مؤثّر بوده تکرار می‌کنم. آدم نسبت به چیزی که خودش بیش‌تر حسّاس است بیش‌تر تکرار می‌کند. در حدیثی که آن اعرابی بیابان‌گرد آمد محضر مقدّس حضرت سیّدالشّهدا صلوات‌الله‌علیه و درخواستی داشت، حضرت فرمودند: «یا أعرابی! إنّا قَومٌ نُعطِی المعروفَ عَلیٰ قَدرِ المعرفَة.» ای اعرابی! به راستی که ما خاندانی هستیم که به هر کس به اندازه‌ی معرفتش عطا می‌کنیم. ما وقتی که می‌رویم درِ خانه‌ی سیّدالشّهدا و می‌نشینیم، گریه می‌کنیم ـ الحمد للّه ـ بعد دعا می‌کنیم، این یک قاعده‌ای است که اگر برویم درِ خانه‌ی بخششان؛ آن‌ها کریم هستند، اصلاً معدن و منشأ کَرَم هستند؛ در واقع، کَرَم به دلیل وجود مبارک آن‌ها کرَم شده است.
S
ما هم وقتی به درِ خانه‌شان می‌رویم، اگر می‌خواهیم بهره‌مان بیش‌تر بوده باشد، تمنّای معرفت بیش‌تر کنیم. یک مطلبی از مرحوم شیخ جعفر شوشتری أعلی‌الله‌مقامه‌الشّریف در دست‌نوشته‌های ایشان در مورد امام حسین علیه‌السّلام است که در کتاب‌های چاپ‌شده‌شان نیست؛ می‌فرماید: «اِعلَم أنَّ هُناک ما هُوَ أفضَلُ مِنَ الزّیارَةِ و البُکاء؛ و هُوَ المعرفَة بحقِّه علیه‌السَّلام.» بدان که این‌جا چیزی هست که بافضیلت‌تر از زیارت و گریه است و آن معرفت به حقّ آن حضرت علیه‌السّلام است. شما گریه کنید به شما عنایت می‌کنند، تمنّا کنید به شما می‌دهند، هر چه بخواهید مرحمت کنند، عنایت کنند، به شما می‌دهند، امّا چه می‌دهند؟ همان که خودتان می‌خواهید می‌دهند. شما چه می‌خواهید؟ از همین چیزهایی که معمولاً آدم می‌خواهد؛ یک چیزی که فقط در حدّ خودمان است؛ حالا آن‌که گرفتاری دنیوی دارد، خواسته‌اش حلّ مشکل دنیوی‌اش می‌باشد و اگر کسی مشکل اُخروی و معنوی دارد، خواسته‌اش حلّ آن است.
S
همه‌ی انبیا و اولیا، همه‌ی صلحا و شهدا در طول تاریخ بر سیّدالشّهدا گریه کردند؛ از حضرت آدم تا حضرت خاتم صلَّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم و از ایشان تا حضرت ولیّ عصر صلوات‌الله‌علیه.
سیّد جواد
بهشت رفتن یک قاعده‌ی کلّی دارد؛ آن هم این‌که حسینی باشیم. کسی که حسینی باشد زودتر از همه، بیشتر از همه، جلوتر از همه و آسان‌تر از همه به بهشت می‌رود.
سیّد جواد
«مصباح الهدیٰ» و «سفینة النّجاة» به وجود مقدّس اباعبداللّه صلوات‌الله‌علیه. اگر بخواهیم این دو را با هم جمع کنیم، وجه جمعش این می‌شود: چراغ‌های هدایت دیگر هم هستند، ولی «مِصباحُ الحُسَین أشرَق»؛ چراغ هدایت اباعبداللّه فروزنده‌تر است، کشتی‌های نجات دیگر هم هستند «و لٰکن سَفینَةُ الحُسَین أسرَع» امّا کشتی اباعبداللّه سریع‌تر است. شاید عنایتی که در آن حدیث شریف هست، یکی‌اش هم این باشد که پیامبر اکرم صلَّی‌الله علیه‌وآله‌وسلّم در مورد امام حسین علیه‌السَّلام فرمودند: «بابُ نَجاةِ الأُمَّة»؛ درگاه نجات امّت، امام حسین صلوات‌الله‌علیه است.
S
بعد از واقعه‌ی کربلا، نکبت‌های آن واقعه همه را گرفت. بنی امیّه و بنی‌مروان به جان هم افتادند و به کشتن هم پرداختند. یکی از قتله‌ی کربلا مروان‌بن‌الحکم بود، فراری شده و زن و بچّه‌اش را جایی پنهان کرده بود و خودش هم آواره بود و تشنه و گرسنه. دنبال او می‌گشتند تا او را بکُشند و خانواده‌اش در خطر بودند. به هر که درخواست پناه کرد، کسی او را نپذیرفت. به سراغ امام سجّاد علیه‌السَّلام می‌رود. حضرت در را باز می‌کنند. از حضرت استدعا کرد که اهل و عیالش را در سایه‌ی عطوفت خویش محافظت فرماید. آن‌حضرت قبول کردند.
سیّد جواد
در یکی از مواردی که روز عاشورا، امام حسین صلوات‌الله‌علیه می‌گریستند و حضرت زینب سلام‌الله‌علیها علّت آن گریه را از ایشان پرسیدند، آن‌حضر ت فرمودند: «یا أُخیَّة! أبکی عَلیٰ هٰؤُلاءِ الَّذینَ سیَدخُلونَ النّار بِسَبَبی.» خواهر جانم! بر این‌هایی گریه می‌کنم که به سبب (کشتن) من به جهنّم داخل خواهند شد.
سیّد جواد
همه فدای آن‌که خدایش فرمود: (و فَدَیناهُ بِذِبحٍ عَظیم) ؛ همه!
سیّد جواد
امام رضا علیه‌السَّلام در حدیثی که در مورد اوصاف امام است می‌فرمایند: «أشفَق عَلَیهم مِن آبائِهم و أُمَّهاتِهم.» (امام علیه‌السّلام) نسبت به مردم از پدران و مادرانشان مهربان‌تر و دل‌سوزتر است.
سیّد جواد
و امّا حسین، پس به راستی که او از من است و او پسر من و فرزند من و بهترین خلق پس از برادرش است و او امام مسلمانان و مولای مؤمنان و خلیفه‌ی پروردگار عالمیان و فریادرس فریادخواهان و کمک‌جویان و پناه پناه‌جویان و حجّت خدا بر همه‌ی خلقش است و او سیّد جوانان اهل بهشت و باب (درگاه) نجات امّت است.
S
بهشت چیست؟ جلوه‌ای از جمال مبارک سیّدالشّهدا صلوات‌الله‌علیه است.
سیّد جواد

حجم

۲۶۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

حجم

۲۶۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان