کتاب اسرار حسینیه
معرفی کتاب اسرار حسینیه
کتاب اسرار حسینیه نوشتهٔ ملا حبیب الله شریف کاشانی است. انتشارات شمس الضحی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر به ۲ زبان فارسی و عربی نوشته شده است.
درباره کتاب اسرار حسینیه
کتاب اسرار حسینیه پیش از اینها ۲ بار (یک بار در سال ۱۳۲۹ ق. و بار دوم در سال ۱۳۸۰ ق.) چاپ شده است. این کتاب که در ۱۴ بخش نوشته شده، پارهای از ویژگیهای نیک از نظر دین اسلام را با ذکر بخشهایی از کتابهایی همچون قرآن کریم، نهجالبلاغه، الجمعه، احیاء علوم الدین و... تشریح کرده است. بیان عشق و محبت، تسلیم و رضا، بیداری شب و... از موضوعاتی هستند که ملا حبیب الله شریف کاشانی در کتاب حاضر به آنها پرداخته است.
خواندن کتاب اسرار حسینیه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران مطالعه پیرامون ویژگیهای معصومین در دین اسلام پیشنهاد میکنیم.
درباره ملا حبیب الله شریف کاشانی
آیت الله العظمی ملا حبیب الله شریف کاشانی در سال۱۲۶۲ ق. (۱۲۲۴ ش.) در کاشان به دنیا آمد. او را فردی زاهد، باتقوا و گریزان از شهرت دانستهاند که کراماتی نیز از او نقل شده است. او در عین گوشهگیری، از فعالیت سیاسی در راستای تحقق احکام اسلامی غافل نبود.
شریف کاشانی حدود ۲۰۰ اثر با موضوعات گوناگون از خود باقی گذاشته است. برخی از این کتابها عباتر هستند از «اسرار حسینیه»، «احسن التراتیب فی نظم درر المکاتیب»، «اصطلاحات علم التصوف»، «انتخاب المسائل در فقه به زبان فارسی» و «کشف الحجاب (سحاب) در شرح خطبه شقشقیه».
این عالم ایرانی آثار بسیار از خود بر جای گذاشت، شاگردانی را نیز تربیت کرد و پس از گذشت سالها پژوهش، نگارش، تدریس و ارشاد در سن ۷۸سالگی و در صبحدم روز سه شنبه ۲۳ جمادیالثانی ۱۳۴۰ ق. (اسفند ۱۳۰۰ ش.) در کاشان درگذشت. مقبرهٔ او در مزار دشت افروز کاشان واقع است.
بخشهایی از کتاب اسرار حسینیه
«فصل ۷: در محبت حقیقی
از براهین محبت، دوستی است با هر چیز که تعلقی به محبوب دارد. مجنون عامری در و دیوار خانهٔ لیلی را میبوسد و میگوید:
أمُرُّ علی جِدار دِیار لَیلی
أقبّل الجِدار و ذا الجدارا
و ما حبّ الدیار شغفنَ قلبی
ولکنْ حبّ مَن سَکنَ الدیارا
مجنون سگی را بدید اندر دشت
نانش میداد و گرد او میگشت
گفتند: مجنون عشق تو با این سگ چیست
گفتا: دیدم روزی به کوی لیلی میگشت
دل یکی و دوستی باید یکی
ور نه نبود دوستی آن بیشکی
جز مگر آن دوستی کز بهر دوست
باشد آن هم فی الحقیقه حب اوست
غیر لیلی در دل مجنون نبود
سر بجز بر خاک راه او نسود
گر سگی از کوی لیلی یافتی
سوی او چون عاشقان بشناختی
زین سبب در عشق هر کو صادق است
بر همه اجزای عالم عاشق است
هر چه بیند چونکه بیند روی دوست
لاجرم او عاشق و مفتون اوست
گاه محبت محب را به جایی رساند که هر چه بیند، محبوب بیند: «ما رأیتُ شیئاً إلّا و قد رأیتُ اللهَ فیه»
پس چگونه محبوب را در محب محبوب نمیبیند.
مجنون تو کوه را ز صحرا نشناخت
دیوانهٔ عشق تو سر از پا نشناخت
هر کس به تو ره یافت ز خود گم گردید
آن کس که تو را شناخت خود را نشناخت
روی أن المجنون مرّ علی منازل لَیلی بِنَجد، فأخذ یقبّل الأحجار و یضعُ جبهته علی الآثار. فلاموهُ علی ذلک. فَحَلَفَ انه لا یقبّل الّا وجهَها و لا ینظر الّا الی جمالِها ثمّ رأوه بعدُ ـو هو فی غیر نَجدـ یقبّل الآثار و یستلم الأحجار. فلئم علی ذلک، فقیل له: انها لیست من منازلها فانشد:
لا تقُل دارُها بِشَرقی نجد
کلّ نجدً للعامریه دار
فلَها منزل علی کلّ أرض
و علی کلّ دهنةٍ آثار
من ندیدم در میان کوی او
در در و دیوار الا روی او
بوسه گر بر در نهم لیلی بود
خاک اگر بر سر کنم لیلی بود
چون همه لیلی بود در کوی او
کوی لیلی نبودم جز روی او
هر زمانی صد بصر میبایدت
هر بصر را صد نظر میبایدت
تا بدان هر یک نگاهی میکنی
صد تماشای الهی میکنی»
حجم
۷۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۸
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
حجم
۷۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۸
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه