کتاب رضای انقلاب سعید فخرزاده + دانلود نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب رضای انقلاب

کتاب رضای انقلاب

امتیاز
۳.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب رضای انقلاب

کتاب رضای انقلاب (خاطرات حجت‌الاسلام والمسلمین رضا مطلبی)، نوشته سعید فخرزاده، اثری در حوزه‌ی خاطرات و تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ایران است که به زندگی و فعالیت‌های حجت‌الاسلام رضا مطلبی می‌پردازد و انتشارات سوره مهر در سال ۱۴۰۲ آن را منتشر کرده است. این کتاب با محوریت روایت‌های شخصی و تجربه‌های زیسته‌ی راوی، تصویری از تحولات اجتماعی، مذهبی و سیاسی ایران از دهه‌های پیش از انقلاب تا سال‌های پس از آن ارائه می‌دهد. سعید فخرزاده با بهره‌گیری از مصاحبه‌های مفصل و مستندات تاریخی، خاطرات رضا مطلبی را از دوران کودکی در روستای کربکند اصفهان، تحصیل در حوزه‌های علمیه‌ی اصفهان و قم و نقش‌آفرینی در مسجد جامع ابوذر تهران بازگو کرده است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب رضای انقلاب اثر سعید فخرزاده

کتاب رضای انقلاب اثری در قالب خاطرات و تاریخ شفاهی است که با محوریت زندگی حجت‌الاسلام رضا مطلبی، به روایت بخش‌هایی از تاریخ معاصر ایران می‌پردازد. این کتاب به قلم سعید فخرزاده تدوین شده و بر پایه‌ی مصاحبه‌های عمیق و مستند با راوی شکل گرفته است. ساختار کتاب به‌صورت روایی و فصل‌بندی‌شده، از کودکی و خانواده‌ی مطلبی آغاز می‌شود و سپس به تحصیلات حوزوی، ازدواج، مهاجرت به قم و تهران و در نهایت نقش‌آفرینی او در مسجد جامع ابوذر می‌پردازد. این مسجد به‌عنوان یکی از پایگاه‌های مهم انقلاب اسلامی در جنوب تهران، جایگاه ویژه‌ای در خاطرات راوی دارد.

این کتاب علاوه‌بر بازتاب زندگی فردی و خانوادگی، به فضای اجتماعی و مذهبی اصفهان و قم، مناسبات حوزه‌های علمیه و تحولات فکری و سیاسی پیش از انقلاب اشاره می‌کند. روایت‌ها با جزئیات زندگی روزمره، روابط خانوادگی، سبک زندگی طلبگی و تجربه‌های تبلیغی در نقاط مختلف ایران همراه هستند. سعید فخرزاده در کتاب رضای انقلاب نه‌تنها به زندگی یک روحانی انقلابی می‌پردازد، بلکه بخشی از تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر را از زاویه‌ای شخصی و نزدیک بازتاب می‌دهد.

خلاصه کتاب رضای انقلاب

کتاب رضای انقلاب با روایت زندگی رضا مطلبی از تولدش در روستای کربکند اصفهان در سال ۱۳۱۷ آغاز می‌شود. او در خانواده‌ای مذهبی و کشاورز رشد می‌کند و از کودکی با سنت‌های دینی و فضای روستایی آشنا می‌شود. پدرش، کربلایی حسین، نقش مهمی در تربیت مذهبی او دارد و او را به مکتبخانه می‌فرستد تا سواد دینی بیاموزد. فضای خانوادگی، روابط صمیمی و نقش پررنگ مادر در مدیریت خانه بخشی از خاطرات ابتدایی کتاب را شکل می‌دهد. با ورود به حوزه‌ی علمیه‌ی اصفهان، رضا مطلبی با چهره‌های شاخص علمی و مذهبی آن دوران آشنا می‌شود. خاطرات او از مدارس علمیه، اساتید و سبک زندگی طلبگی تصویری از حوزه‌های سنتی اصفهان ارائه می‌دهد. سپس با مهاجرت به قم، تجربه‌های جدیدی در تحصیل، ازدواج و زندگی ساده‌ی طلبگی برای او رقم می‌خورد. روایت‌هایی از مشکلات معیشتی، اجاره‌نشینی، خرید خانه با وام و تعامل با همسایگان بخشی از دغدغه‌های روزمره‌ی او را بازتاب می‌دهد.

در ادامه، کتاب به فعالیت‌های تبلیغی و سفرهای متعدد او به شهرها و روستاهای مختلف برای منبر و تبلیغ دینی می‌پردازد. تجربه‌های او از برخورد با مردم، امتحان‌های علمی توسط بزرگان محلی و چالش‌های فرهنگی و اجتماعی بخش مهمی از خاطرات را تشکیل می‌دهد. حضور فعال در مسجد جامع ابوذر تهران و نقش‌آفرینی در تحولات انقلابی نقطه‌ی عطف زندگی اوست. کتاب با روایت‌هایی از فضای حوزه‌های علمیه، اختلافات فکری و مواجهه با مسائل اجتماعی و سیاسی، تصویری چندلایه از زندگی یک روحانی انقلابی و جامعه‌ی پیرامونش ارائه می‌دهد.

چرا باید کتاب رضای انقلاب را بخوانیم؟

کتاب رضای انقلاب با روایتی صمیمی و جزئی‌نگر، امکان آشنایی با زیست‌جهان یک روحانی فعال در بطن تحولات اجتماعی و سیاسی ایران را فراهم می‌کند. این کتاب هم خاطرات فردی و هم بخشی از تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی و زندگی روزمره‌ی مردم در دهه‌های گذشته را بازتاب داده است. روایت‌های کتاب تجربه‌های ملموس از حوزه‌های علمیه، سبک زندگی طلبگی، مناسبات خانوادگی و چالش‌های اجتماعی را به‌ تصویر کشیده است. همچنین نقش مسجد جامع ابوذر به‌عنوان یکی از پایگاه‌های مهم انقلاب و روایت‌های دست‌اول از فضای مبارزاتی پیش از انقلاب، برای علاقه‌مندان به تاریخ معاصر ایران ارزشمند خواهد بود. مطالعه‌ی این اثر فرصتی برای درک بهتر لایه‌های پنهان و کمترروایت‌شده‌ی تاریخ انقلاب و جامعه‌ی روحانیت فراهم می‌کند.

خواندن کتاب رضای انقلاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان به تاریخ معاصر ایران، پژوهشگران حوزه‌ی تاریخ شفاهی، دانشجویان علوم دینی و کسانی که به شناخت زندگی روحانیان و نقش آن‌ها در تحولات اجتماعی و سیاسی علاقه دارند، پیشنهاد می‌شود. همچنین برای کسانی که دغدغه‌ی فهم فضای حوزه‌های علمیه و سبک زندگی طلبگی را دارند، مناسب است.

درباره سعید فخرزاده

حجت‌الاسلام سعید فخرزاده در مرداد ۱۳۴۲ به دنیا آمد. پدرش، محمدرضا، اهل گلپایگان بود و در خوزستان به استخدام شهربانی درآمد و مدتی هم در اداره‌ی آگاهی خدمت کرد. پس از انقلاب اسلامی (۱۳۵۷) به اداره‌ی راهنمایی و رانندگی منتقل شد و از همان یگان بازنشسته شد.

خانواده‌ی مادری فخرزاده در اراک ساکن بودند و پدربزرگ مادری‌اش صاحب کارخانه‌ی صابون‌سازی بود. به همین دلیل، مادر او برای تولدش به اراک آمد و فخرزاده در همان شهر متولد شد و شناسنامه دریافت کرد. پس از تولد، مادرش به خوزستان بازگشت و فخرزاده تحصیلات ابتدایی را در آن منطقه گذراند. سپس خانواده به ملایر مهاجرت کردند و او تحصیلات راهنمایی و متوسطه را در آنجا به پایان رساند. در دوران تعطیلات تابستان، به بازار می‌رفت تا از طریق درآمد جزئی که از شاگردی به دست می‌آورد، به خانواده کمک کند. او از هنرستان فنی در رشته‌ی برق دیپلم گرفت و هم‌زمان کارهای فنی مانند سیم‌کشی ساختمان، نصب سیستم‌های برقی و تعمیر رادیو و تلویزیون انجام می‌داد.

فخرزاده در جوانی، به سازمان پیشاهنگی پیوست و با دوستانش به اردو و کوهنوردی می‌رفت. او به ورزش علاقه‌مند بود و فوتبال و ورزش‌های رزمی مانند کونگ‌فو را دنبال می‌کرد. او همچنین به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می‌رفت و بیشتر وقت خود را به مطالعه‌ی کتاب‌های تاریخی و ادبی می‌گذراند. نخستین کتابی که مطالعه کرد و از آن لذت برد، شش جلدی امام علی (ع) نوشته‌ی عبدالفتاح عبدالمقصود بود. کم‌کم با فردی به نام حمزه‌لویی آشنا شد که کتاب‌های شریعتی، بازرگان و مطهری را به او می‌داد.

در دوران انقلاب، او در دبیرستان مشغول تحصیل بود و به بسیج و فعالیت‌های پاسداری پیوست. ابتدا پاسداری‌ها با چوب بود و به‌مرور اسلحه‌های سازمانی مانند M۱ و برنو وارد فعالیت‌ها شد. او مسئول تیم پاس‌دهی بود و تجربه‌های زیادی در این زمینه کسب کرد.

در سال ۱۳۵۹، به تهران آمد و در مدرسه‌ی آقای مجتهدی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد، اما پس از مدت کوتاهی به حوزه‌ی علمیه‌ی ولی عصر (عج) منتقل شد. در این حوزه با طلبه‌های بسیجی و فعال آشنا شد و به همراه محمد رحیمی در عملیات‌های مختلف شرکت کرد و ثبت خاطرات رزمندگان را آغاز کرد. هدف از این کار ثبت‌وضبط وقایع جنگ بود. ابتدا دفترچه‌های خاطرات میان رزمندگان توزیع شد و بعدها مسئولیت کل ثبت‌وضبط خاطرات به فخرزاده واگذار شد. او این فعالیت را از سال ۱۳۶۱ در کردستان آغاز کرد و پس از بازگشت، مسئولیت مستمر ثبت خاطرات را بر عهده گرفت. هم‌زمان به تحصیلات حوزوی خود نیز ادامه داد و در سال ۱۳۶۵ لباس روحانیت پوشید. او تحصیلات دانشگاهی را تا کارشناسی ادامه داد و لیسانس اقتصاد دریافت کرد، اما همواره به ثبت خاطرات دوران دفاع مقدس علاقه داشت. او با بنیاد شهید، بنیاد جانبازان و ستاد آزادگان همکاری کرد و تاریخ شفاهی خانواده‌های شهدا و ایثارگران را پی‌ریزی کرد.

فخرزاده در حوزه‌ی هنری نیز فعالیت داشت و ستادی برای تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی راه‌اندازی کرد. او خاطرات فرماندهان جنگ، اکبر براتی، هادی غفاری و علی صیاد شیرازی، را ثبت‌‌وضبط کرد و خاطرات علی جنتی را به‌صورت کتاب مستقل منتشر کرد. او معتقد است که زندگی‌اش با تاریخ شفاهی گره خورده و اصلی‌ترین دغدغه‌اش ثبت خاطرات و ترویج فرهنگ انقلاب و دفاع مقدس است.

بخشی از کتاب رضای انقلاب

«روابط خانوادگی ما صمیمی و خوب بود، به‌خصوص پدرم که حاکمِ رفیق بود، یعنی در عین اینکه حکومت داشت و مدیریت می‌کرد، اما در نشست و برخاست مثل رفیق بود. ما چهار برادر هم به همین نحو بودیم، مثلاً خانه‌ای که من در آن ساکن هستم، برای ساخت طبقۀ اول، یک ریال پول نداشتم؛ ولی برادرم آمد از سیر تا پیاز کار را اداره کرد، همه را داد و طبقۀ اول تقریباً با ۱۱۰ هزار تومان ساخته شد. من که در رژیم شاه به زندان افتادم، مردم از سر دلسوزی مبالغی به عنوان کمک آورده بودند، پدرم اعتراض کرده بود که چرا پول می‌آورید؛ ولی داداش‌ها گرفته بودند، وقتی من از زندان آزاد شدم، یکی از برادرها گفت این‌قدر پول پیش من داری. ماجرا را پرسیدم که توضیح داد، من هم گفتم این پول را شما بابت بدهی من بردار. می‌خواهم بگویم که ما این‌قدر با هم رفیق و دوست بودیم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۲٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
۷۵,۰۰۰
۵۰%
تومان