
کتاب آمرطین
معرفی کتاب آمرطین
کتاب الکترونیکی «آمرطین» نوشتهٔ زهرا مدبر اثری در ژانر داستانی و فانتزی است که نشر نامه مهر آن را منتشر کرده است. این کتاب با محوریت شخصیتهایی جوان و روایت ماجراهایی میان واقعیت و خیال، به دغدغههای هویتی، قدرتهای فراتر از انسان و تعادل میان خیر و شر میپردازد. «آمرطین» با نگاهی به زندگی شخصیتهایی که درگیر اتفاقات غیرمنتظره و نیروهای ماورایی میشوند، داستانی پرکشش را برای نوجوانان و جوانان رقم میزند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب آمرطین
«آمرطین» نوشتهٔ زهرا مدبر، داستانی فانتزی و معاصر است که با روایتی چندلایه، مخاطب را به دنیایی میان واقعیت و خیال میبرد. این کتاب در قالب رمان و با ساختاری روایی، ماجرای شخصیتهایی را دنبال میکند که با نیروها و نشانههایی فراتر از زندگی روزمره روبهرو میشوند. روایت کتاب از لندن و جنگلهای آمازون تا فضای آپارتمانهای مدرن شهری گسترده شده و شخصیتها را در موقعیتهایی قرار میدهد که باید با هویت، قدرتهای پنهان و مسئولیتهای بزرگتر از خودشان مواجه شوند. «آمرطین» با بهرهگیری از عناصر اسطورهای و افسانهای، جهانی را خلق کرده که در آن مرز میان انسان و نیروهای ماورایی باریک و لغزنده است. دغدغههای هویتی، تعادل میان خیر و شر، و نقش انتخاب در سرنوشت، از محورهای اصلی این داستان هستند. کتاب با زبانی داستانی و شخصیتپردازی چندوجهی، تلاش میکند مخاطب را درگیر پرسشهایی دربارهٔ شناخت خود و جهان پیرامون کند.
خلاصه داستان آمرطین
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «آمرطین» با مقدمهای فلسفی دربارهٔ تعادل و تضاد آغاز میشود و بهتدریج وارد زندگی شخصیت اصلی، کایلی همیل، میشود؛ زنی جوان که در لندن زندگی میکند و ناگهان با نشانههایی عجیب روی بدنش و اتفاقات غیرعادی روبهرو میشود. همزمان، در جنگلهای آمازون، سه جوان از قبیلهٔ آب به نامهای امیلی، کووپر و کریستوفر، با عبور از مرزهای ممنوعه وارد جنگل سیاه میشوند و با نیروهای ناشناختهای مواجه میگردند که تعادل جهان را تهدید میکند. کایلی پس از تجربهٔ نشانههای مرموز و دیدار با ارواحی به نام وان و راوا، درمییابد که او آواتار جدیدی است که باید تعادل میان نیروهای چهارگانه (آب، آتش، باد و خاک) را حفظ کند. در این میان، دشمنی به نام واتو که پیشتر در جنگل سیاه زندانی شده بود، آزاد میشود و تهدیدی جدی برای جهان و تعادل آن به شمار میآید. کایلی باید با پذیرش نقش جدیدش، میان خیر و شر تعادل برقرار کند و در عین حال با مشکلات شخصی، روابط پیچیده و چالشهای مالی و عاطفی خود نیز دستوپنجه نرم کند. در طول داستان، شخصیتهایی مانند نووا و آیدن وارد زندگی کایلی میشوند و هرکدام با رازها و انگیزههای خاص خود، نقش مهمی در مسیر او ایفا میکنند. روایت کتاب میان واقعیتهای روزمره و عناصر فانتزی در نوسان است و شخصیتها را وادار میکند تا با انتخابهای دشوار و مسئولیتهای بزرگتر از خودشان روبهرو شوند. داستان با تعلیق و ابهام پیش میرود و مخاطب را درگیر این پرسش میکند که مرز میان واقعیت و خیال تا کجاست و چگونه میتوان در جهانی پر از تضاد، تعادل را حفظ کرد.
چرا باید کتاب آمرطین را بخوانیم؟
«آمرطین» با ترکیب عناصر فانتزی، اسطورهای و دغدغههای معاصر، روایتی متفاوت از مواجهه با ناشناختهها و مسئولیتهای فردی ارائه میدهد. این کتاب نهتنها به ماجراهای هیجانانگیز و پرتعلیق میپردازد، بلکه به موضوعاتی مانند هویت، پذیرش تفاوتها، تعادل میان خیر و شر و نقش انتخاب در سرنوشت نیز توجه دارد. شخصیتپردازی چندلایه و فضاسازی میان دنیای واقعی و ماورایی، تجربهای تازه برای علاقهمندان به داستانهای فانتزی و نوجوانان و جوانان فراهم میکند. خواندن این کتاب فرصتی است برای اندیشیدن به قدرتهای پنهان درون انسان و چالشهای رشد و بلوغ در دنیایی پر از رمز و راز.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای نوجوانان و جوانانی که به داستانهای فانتزی، ماجراجویی و روایتهایی با عناصر اسطورهای علاقه دارند مناسب است. همچنین برای کسانی که دغدغهٔ هویت، تعادل میان خیر و شر و پذیرش تفاوتها را دارند، «آمرطین» میتواند جذاب و الهامبخش باشد.
بخشی از کتاب آمرطین
«درحالی که دیگر خبری از نور آبیرنگ و روشن تابیدهشده از دستانش نبوه همراه با خندهای هیستریک لب به سخن گشود. ۳ م... من دیوونه شدم! سرش را کمی بالا گرفت و درحالیکه نگاهش به ارواحی بود که از بالاتنه نمایان شدهبودند و تنها فرق میانشان بینیهای استخوانی و گوشتیشان بوده ادامه داد: شماها هم واقعی نیستید! چشم از دوپیرمرد موبلند و روحمانند مقابلش گرفت و برای برداشتن تلفنهمراهش دستانش ر دراز گر تلفنهمرآهش ر که به دست گرفت» بهسرعت ضربهای روی آیکون گوگل زد و با دستانی که لرز در آنها رخنه کردهبود تایپ کرد «عوارض رون توهم» درحالی که دستهای از موهای مواج و مشکیاش را به پشت گوش فرستاد با نیافتن چیزی در گوگل, ناباور سرش را بالا گرفت. ارواح تغییرحالت دادهبودند و درحالی که رنگ خاکستریای داشتند روی کاناپهی سفیدرنگ سهنفره نشستهبودند و نگاه کلافهشان را به کایلی دادهبودند. - انتظار ندارید که باور کنم حالم خوبه و شما توهمات من نیستید؟! روحی که موهایش کمی بلندتر به نظر میرسید و بینی استخوانی داشت» گفت: چارهی دیگهای داری؟»
حجم
۸۸۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
حجم
۸۸۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه