
کتاب خیره مانده ام به تو
معرفی کتاب خیره مانده ام به تو
کتاب الکترونیکی «خیره ماندهام به تو» نوشتهٔ مری هیگینز کلارک و با ترجمهٔ مژگان انصاریراد توسط نشر کتاب مرو منتشر شده است. این اثر در دستهٔ ادبیات داستانی قرار میگیرد و داستانی معمایی و جنایی را روایت میکند که حول محور یک قتل اسرارآمیز در یک شهر کوچک آمریکایی میچرخد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب خیره مانده ام به تو
«خیره ماندهام به تو» از مری هیگینز کلارک، اثری در ژانر داستان معمایی و جنایی است که فضای یک شهر کوچک و روابط پیچیدهٔ میان خانوادهها و نوجوانان را به تصویر میکشد. داستان با مرگ مشکوک دختری جوان به نام «کری داولینگ» آغاز میشود و بهتدریج ابعاد مختلف این حادثه و تأثیر آن بر اطرافیانش آشکار میشود. کلارک در این رمان، با بهرهگیری از چندین زاویهٔ دید و روایتهای موازی، فضای پرتنش و رازآلودی را خلق کرده است که خواننده را تا پایان درگیر نگه میدارد. ساختار کتاب بر پایهٔ روایت چند شخصیت کلیدی است که هرکدام بخشی از حقیقت را در اختیار دارند و با پیشرفت داستان، لایههای پنهان روابط و انگیزهها آشکار میشود. این اثر نمونهای از داستانهای معمایی مدرن است که علاوهبر جنبهٔ جنایی، به مسائل خانوادگی، روابط اجتماعی و چالشهای نوجوانان نیز میپردازد.
خلاصه داستان خیره مانده ام به تو
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «خیره ماندهام به تو» با یک حادثهٔ تلخ آغاز میشود: جسد «کری داولینگ»، دختر جوانی که بهتازگی دبیرستان را به پایان رسانده، در استخر خانهشان پیدا میشود. خانوادهٔ داولینگ پس از بازگشت از سفر، با خانهای بههمریخته و غیبت کری روبهرو میشوند و خیلی زود با واقعیت تلخ مرگ او مواجه میگردند. پلیس با ورود به صحنه، متوجه جراحتی در سر کری میشود و پرونده بهسرعت رنگ و بوی جنایی به خود میگیرد. در ادامه، کارآگاه «مایک ویلسن» مسئولیت تحقیق را بر عهده میگیرد و با بازجویی از خانواده، دوستان و مهمانان مهمانی شب حادثه، تلاش میکند حقیقت را کشف کند. در این میان، «الن کراولی»، دوستپسر سابق کری، بهدلیل مشاجرهای که شب مهمانی با او داشته، بهعنوان مظنون اصلی معرفی میشود. همزمان، «جیمی»، پسر جوانی با نیازهای ویژه که همسایهٔ کری است، نیز بهدلیل حضورش در حوالی استخر و شواهدی که مادرش پیدا میکند، در مرکز توجه قرار میگیرد. داستان با روایتهای موازی از دیدگاه خانوادهٔ داولینگ، خانوادهٔ کراولی، جیمی و کارآگاه ویلسن پیش میرود. هرکدام از این شخصیتها رازهایی دارند که بهتدریج آشکار میشود و فضای داستان را پر از تردید و سوءظن میکند. در طول روایت، گذشتهٔ شخصیتها، روابط پیچیدهٔ میان نوجوانان و والدین، و فشارهای اجتماعی شهر کوچک به تصویر کشیده میشود. با پیشرفت داستان، خواننده با سرنخهای تازه و پیچشهای غیرمنتظره روبهرو میشود که تا پایان، هویت قاتل و انگیزهٔ او را در هالهای از ابهام نگه میدارد.
چرا باید کتاب خیره مانده ام به تو را بخوانیم؟
این کتاب با فضاسازی دقیق و روایت چندلایه، تجربهای متفاوت از داستانهای معمایی را ارائه میدهد. پرداختن به روابط خانوادگی، چالشهای نوجوانان و تأثیر یک حادثهٔ جنایی بر جامعهٔ کوچک، باعث شده «خیره ماندهام به تو» فراتر از یک معمای صرف باشد. خواننده در این اثر با شخصیتهایی روبهرو میشود که هرکدام با ترسها، رازها و امیدهای خود دستوپنجه نرم میکنند و همین، داستان را به اثری انسانی و ملموس تبدیل کرده است. همچنین، روایت از زاویههای دید مختلف، امکان همذاتپنداری با شخصیتهای گوناگون را فراهم میکند و لایههای پنهان حقیقت را بهتدریج آشکار میسازد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به علاقهمندان داستانهای معمایی و جنایی، دوستداران روایتهای چندلایه و کسانی که به بررسی روابط خانوادگی و اجتماعی در بستر یک حادثهٔ رازآلود علاقه دارند، پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که به دنبال داستانهایی با شخصیتپردازی عمیق و فضای پرتعلیق هستند، این اثر انتخاب مناسبی است.
بخشی از کتاب خیره مانده ام به تو
«جیمی در اتاقش در طبقهی دوم خانهی کوچک مادرش در سدل ریور واقع در نیوجرسی بود که زندگیاش تغییر کرد. مدتی ایستاده بود و از پشت پنجره حیاط پشتی خانهی کری داولینگ را نگاه میکرد. کری مهمانی گرفته بود و جیمی از اینکه او را دعوت نکرده بودند شاکی بود. با اينکه او به کلاس دانشآموزان استثنایی میرفت کری زمانی که با هم به دبیرستان میرفتند همیشه با او مهربان بود. اما مادرش به او گفته بود احتمالا کری فقط همکلاسیهایش را دعوت کرده؛ چون قرار بود هفتهی آینده به کالج برود. جیمی دو سال قبل فارغالتحصیل شده بود و فعلاًدر بخش چیدن قفسههای شعبهی محلی فروشگاه زنجیرهای آکمی شغل خوبی داشت. جیمی به مادرش نگفته بود تصمیم دارد وقتی دوستان کری به استخر رفتند او هم برود و با آنان شنا کند. میدانست اگر مادرش بفهمد عصبانی میشود. انقدر پشت پنجرهی اتاقش ایستاد تا همه رفتند و کری بهتنهایی مشغول جمعوجورکردن ایوان شد. کمی نگاه کرد و بعد تصمیم گرفت برود و به او کمک کند؛ اگرچه میدانست مادرش مخالف است.»
حجم
۹۷۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۳۸ صفحه
حجم
۹۷۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۳۸ صفحه