کتاب وحشت أیمن العتوم + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب وحشت

کتاب وحشت

نویسنده:أیمن العتوم
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب وحشت

کتاب وحشت؛ حکایت جنگ در غزه نوشته‌ی آیمن العتوم و با ترجمه‌ی امیرحسین بان‌پور، روایتی داستانی از وقایع ویرانگر جنگ اخیر در نوار غزه است. این اثر توسط انتشارات ضامن آهو منتشر شده و در قالب رمانی پرکشش، تجربه‌های تلخ و جانکاه مردم غزه را در دل محاصره و بمباران روایت می‌کند. نویسنده با بهره‌گیری از زبان روایی و شخصیت‌پردازی عمیق، خواننده را به دل ویرانی‌ها، اندوه‌ها و مقاومت مردمی می‌برد که هر روز با مرگ، فقدان و امید دست‌وپنجه نرم می‌کنند. وحشت؛ حکایت جنگ در غزه نه‌تنها به جنبه‌های انسانی و عاطفی جنگ می‌پردازد، بلکه به ابعاد اجتماعی و سیاسی آن نیز نگاهی دارد و تصویری زنده از زندگی در شرایط استثنایی ارائه می‌دهد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب وحشت

وحشت؛ حکایت جنگ در غزه اثری داستانی از آیمن العتوم است که با محوریت شخصیت افرج ابوالعوف، پرستار بازنشسته و تنها بازمانده‌ی خانواده‌ای قربانی بمباران، روایت می‌شود. داستان در بستر حملات گسترده به غزه شکل می‌گیرد و با نگاهی از درون، تجربه‌ی زیسته‌ی مردم عادی را در مواجهه با مرگ، ویرانی و امید به تصویر می‌کشد. نویسنده با استفاده از زاویه دید اول‌شخص، فضای بسته و خفقان‌آور غزه را به‌خوبی منتقل کرده و در عین حال، به نقش مقاومت، خاطره و عشق در تداوم زندگی پرداخته است. ساختار کتاب مبتنی بر فصل‌های کوتاه و روایت‌های تکه‌تکه است که هرکدام بخشی از رنج، خاطره یا امید را بازگو می‌کنند. در کنار روایت شخصی، کتاب به نقد سکوت و بی‌عملی حاکمان عرب و رسانه‌های جهانی نیز پرداخته و جنگ را نه‌تنها یک فاجعه انسانی، بلکه مسئله‌ای اخلاقی و جهانی معرفی کرده است. آیمن العتوم با قلمی صریح و بی‌پرده، لایه‌های مختلف درد و مقاومت را در هم تنیده و تصویری چندوجهی از زندگی در سایه‌ی جنگ ارائه داده است.

خلاصه داستان وحشت

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان با معرفی افرج ابوالعوف، پرستار بازنشسته‌ای که در محله‌ی الرمال غزه زندگی می‌کند، آغاز می‌شود. او پس از بمباران خانه‌اش، تنها بازمانده‌ی خانواده‌ی بزرگش است و در انزوای تلخ و غم‌بار روزگار می‌گذراند. خاطره‌ی همسرش رجاء، که در بمباران کشته شده، همچون سایه‌ای بر زندگی او سنگینی می‌کند. افرج در پی تکرار حملات و ویرانی‌ها، میان میل به ناپدیدشدن و وظیفه‌ی انسانی برای کمک به دیگران سرگردان است. روایت با توصیف صحنه‌های بمباران، آواربرداری، جست‌وجوی بازماندگان و تلاش برای نجات جان‌ها پیش می‌رود. افرج با الهام از خاطرات همسرش و ندای درونی، تصمیم می‌گیرد به بیمارستان الشفاء بازگردد و بار دیگر به عنوان پرستار به یاری مجروحان بشتابد. در این مسیر، او با دوستان قدیمی و امدادگران روبه‌رو می‌شود و در دل ویرانی‌ها، معنای تازه‌ای برای زندگی و مقاومت می‌یابد. کتاب با روایت‌های کوتاه از لحظات مرگ، امید، اندوه و همبستگی، تصویری زنده و ملموس از زندگی در غزه‌ی جنگ‌زده ارائه می‌دهد، بی‌آنکه پایانی قطعی یا امیدی ساده‌انگارانه ترسیم کند.

چرا باید کتاب وحشت را بخوانیم؟

این کتاب با روایت صادقانه و بی‌پرده از دل فاجعه، تجربه‌ای متفاوت از جنگ و مقاومت را پیش روی مخاطب می‌گذارد. وحشت؛ حکایت جنگ در غزه نه‌تنها به ابعاد انسانی و عاطفی جنگ می‌پردازد، بلکه با پرداختن به جزئیات زندگی روزمره، فقدان، امید و مسئولیت، تصویری ملموس و چندلایه از واقعیت غزه ارائه می‌دهد. نویسنده با خلق شخصیت‌هایی باورپذیر و روایت‌هایی پرجزئیات، خواننده را به همدلی و تأمل درباره معنای رنج، ایستادگی و انسانیت دعوت کرده است. این اثر فرصتی است برای درک عمیق‌تر از آنچه در پس اخبار و آمارهای جنگ پنهان می‌ماند و نشان می‌دهد که حتی در دل ویرانی، جرقه‌های امید و پیوند انسانی خاموش نمی‌شوند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان ادبیات معاصر عرب، پژوهشگران حوزه‌ی جنگ و مقاومت، فعالان حقوق بشر و کسانی که دغدغه‌ی شناخت واقعیت‌های انسانی و اجتماعی فلسطین را دارند، پیشنهاد می‌شود. همچنین برای افرادی که به دنبال روایت‌هایی عمیق و تأثیرگذار از تجربه‌ی زیسته در شرایط بحرانی هستند، این اثر مناسب است.

بخشی از کتاب وحشت

من آفرج ابوالعوف هستم. سال ۴ میلادی، در محله «الرمال» غزه به دنیا آمدم. دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم چرا که همه چیز را از دست داده‌ام و چیزی برایم نمانده که بتواند خوراک این زیان بی‌پایان شود. از دارایی‌ام جز غم‌هایم باقی نمانده و آماده‌ام آن را نیز با همان بی‌تفاوتی ببازم که با آن تمام وطنم را باختم! ما در غزه در زندانی بزرگ زندگی می‌کنیم؛ پیش از آنکه رژیم غاصب محاصره‌مان کند، برادران عرب‌مان ما را در حصار گرفته‌اند. این حکایت تلخ، فایده‌ی چندانی در خود ندارد. اگر پسران یا نوادگانی می‌داشتم، آن را برایشان می‌نوشتم؛ اما من شاخه‌ای بریده از درختم؛ امروز کنده‌ای خشکم که در گذرگاه‌ها افتاده است. در روزهایی که همسرم زنده بود، به پرستاری مشغول بودم. در اواسط ماه مه سال ۹ مارا با ده، بیست یا سی موشک بمباران کردند. نمی‌دانم. تا وقتی نتیجه یکی است، عددش اهمیتی ندارد. هرکه نسبتی با خانواده‌ام داشت کشته شد؛ همسرم در صف اول شهیدان بود، و برادرانم، پدر و مادرم و بیست نفر دیگر از عموها و پسران و همسرانشان. من تنها بازمانده‌ام، یا بهتر بگو تنها باقی‌مانده. چرا که تعریف «بازمانده» اینجا بسته به دردی که مانده یا رفته، متفاوت است. پس من تنها باقی‌ماندة این خانواده در این محله‌ام؛ محله‌ای که از بیش از هفتاد سال پیش، از همان ابتدای تأسیسش، قصف تیره‌روزی را روایت می‌کند.

نظرات کاربران

کاربر 1885434
۱۴۰۴/۰۷/۲۰

قلم روان و روایت جذاب... چندین بار در طول خواندن کتاب گریه کردم...

کاربر 9676154
۱۴۰۴/۰۷/۲۰

به شدت زنده و تأثیر گذار

حجم

۲٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۴۴۹ صفحه

حجم

۲٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۴۴۹ صفحه

قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
تومان