
کتاب پشتکار، نیروی اشتیاق و استقامت
معرفی کتاب پشتکار، نیروی اشتیاق و استقامت
کتاب الکترونیکی «پشتکار، نیروی اشتیاق و استقامت» نوشتهٔ آنجلا داکوورث و با ترجمهٔ مهدی خانجانی و سمانه تقویپور، توسط نشر رشد فرهنگ منتشر شده است. این کتاب در حوزهٔ روانشناسی موفقیت و توسعهٔ فردی قرار میگیرد و به بررسی نقش پشتکار، اشتیاق و استقامت در دستیابی به موفقیتهای فردی و حرفهای میپردازد. نویسنده با تکیهبر پژوهشهای علمی و مثالهای واقعی، تلاش میکند نشان دهد که موفقیت بیش از آنکه به استعداد ذاتی وابسته باشد، به میزان تلاش و پایداری افراد بستگی دارد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب پشتکار، نیروی اشتیاق و استقامت
«پشتکار، نیروی اشتیاق و استقامت» اثری ناداستان و پژوهشی است که در قالبی روایی و تحلیلی، به بررسی اهمیت پشتکار در زندگی انسانها میپردازد. آنجلا داکوورث، روانشناس و استاد دانشگاه، در این کتاب با بهرهگیری از تجربیات شخصی، مطالعات میدانی و مصاحبه با افراد موفق در حوزههای مختلف، سعی کرده است تصویری جامع از مفهوم پشتکار ارائه دهد. ساختار کتاب بر پایهٔ روایتهای واقعی، تحلیلهای علمی و ارائهٔ مدلهای روانشناختی شکل گرفته است. داکوورث در این اثر، پشتکار را ترکیبی از اشتیاق و استقامت میداند و نشان میدهد که این ویژگی چگونه میتواند عامل تمایز افراد موفق از دیگران باشد. کتاب با زبانی تحلیلی و مثالهای ملموس، خواننده را با فرایند شکلگیری و تقویت پشتکار آشنا میکند و به بررسی نقش آن در موفقیت تحصیلی، شغلی و شخصی میپردازد. این اثر نهتنها به نظریهها و پژوهشهای علمی تکیه دارد، بلکه با روایت داستانهای واقعی از نظامیان، ورزشکاران، دانشآموزان و کارآفرینان، اهمیت تلاش مستمر را در زندگی روزمره به تصویر میکشد.
خلاصه کتاب پشتکار، نیروی اشتیاق و استقامت
کتاب «پشتکار، نیروی اشتیاق و استقامت» با طرح این پرسش آغاز میشود که چه عاملی افراد موفق را از دیگران متمایز میکند؟ آنجلا داکوورث در پاسخ به این سؤال، به جایگاه پشتکار در برابر استعداد ذاتی میپردازد و با شواهد علمی و مثالهای متعدد نشان میدهد که موفقیت عمدتاً حاصل تلاش، اشتیاق و استقامت است، نه صرفاً استعداد یا هوش. داکوورث در بخشهای ابتدایی کتاب، تجربههای شخصی خود را از دوران کودکی و تأثیر نگاه والدینش بر باور به استعداد و تلاش روایت میکند. او سپس به پژوهشهای میدانی خود در آکادمی نظامی وستپوینت، شرکتهای فروش و مدارس میپردازد و نشان میدهد که پشتکار، پیشبینیکنندهٔ قویتری برای موفقیت نسبت به استعداد است. در این مطالعات، افرادی که با وجود شکستهای مکرر و دشواریها، مسیر خود را ادامه دادهاند، در نهایت به موفقیتهای چشمگیری دست یافتهاند. داکوورث پشتکار را ترکیبی از دو عنصر اصلی میداند: اشتیاق برای هدفی بلندمدت و استقامت در پیگیری آن هدف. او تأکید میکند که علاقهٔ عمیق به یک موضوع، تمرین مستمر، هدفمندی و امید به آینده، چهار سرمایهٔ روانشناختی مهم برای پرورش پشتکار هستند. نویسنده با بررسی نمونههایی از نظامیان، ورزشکاران، دانشآموزان و کارآفرینان، نشان میدهد که این ویژگیها چگونه در عمل به موفقیت منجر میشوند. در ادامه، کتاب به این موضوع میپردازد که چگونه میتوان پشتکار را در خود و دیگران پرورش داد. داکوورث به نقش والدین، معلمان و محیط اجتماعی در تقویت یا تضعیف پشتکار اشاره میکند و راهکارهایی برای ایجاد انگیزهٔ پایدار و مقابله با ناامیدی ارائه میدهد. در نهایت، کتاب نتیجه میگیرد که پشتکار نهتنها قابلتوسعه است، بلکه میتواند مسیر زندگی افراد را بهطور اساسی تغییر دهد.
چرا باید کتاب پشتکار، نیروی اشتیاق و استقامت را بخوانیم؟
این کتاب با تکیهبر پژوهشهای علمی و روایتهای واقعی، تصویری متفاوت از مسیر موفقیت ارائه میدهد و باور رایج دربارهٔ نقش استعداد ذاتی را به چالش میکشد. خواندن این اثر به مخاطب کمک میکند تا اهمیت تلاش مستمر، هدفمندی و امید را در زندگی شخصی و حرفهای خود بازشناسد و راههایی برای تقویت پشتکار بیابد. همچنین، کتاب با ارائهٔ مثالهای متنوع از افراد موفق در حوزههای مختلف، نشان میدهد که موفقیت در دسترس کسانی است که حاضرند برای اهداف خود پایداری کنند و از شکستها درس بگیرند. این اثر میتواند الهامبخش کسانی باشد که در مسیر رسیدن به اهدافشان با موانع و تردیدها روبهرو هستند و به دنبال راهی برای حفظ انگیزه و استمرار تلاش میگردند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به روانشناسی موفقیت، توسعهٔ فردی و کسانی که به دنبال راهی برای غلبه بر ناامیدی و افزایش انگیزه هستند، مناسب است. همچنین والدین، معلمان، مدیران و دانشجویانی که دغدغهٔ پرورش پشتکار در خود یا دیگران را دارند، میتوانند از آموزههای این اثر بهرهمند شوند.
بخشی از کتاب پشتکار، نیروی اشتیاق و استقامت
«همینطور که بزرگ میشدم کلمه نابغه را بارها شنیدم. همیشه پدرم بود که آن را مطرح میکرد. او دوست داشت در هر زمانی بگوید: "میدانی چیست؟ تو نابغه نیستی!" این عبارت ممکن بود در وسط شام، در فاصلهی پیام بازرگانی تلویزیون پس از برنامه "قایق عشق" یا بعد از آنکه برای خواندن روزنامه وال استریت روی کاناپه لم داده بود، عنوان شود. یادم نیست چه جوابی میدادم. شاید وانمود میکردم نشنیدم. افکار پدرم مدام به کلمات نبوغ، استعداد و اینکه چه کسی میزان بیشتری از آنها را دارد معطوف بود. او تمام فکر و ذکرش این بود که چقدر باهوش است و همچنین عمیقاً نگران این بود که خانوادهاش چقدر باهوش هستند. فقط من مشکل نبودم. پدرم فکر نمیکرد که خواهر و برادرم هم نابغه باشند. با معیار او، هیچکدام از ما از نظر هوشی به انیشتین نمیرسیدیم. ظاهراً این ناامیدی بزرگی بود. پدرم نگران بود که این نقص ذهنی، محدودیتی شود که ما سرانجام در زندگی با آن روبهرو شویم.»
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۸۱ صفحه
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۸۱ صفحه