
کتاب ماجراهای کلاهو، سنجابی که لانه اش زیر زمین است!
معرفی کتاب ماجراهای کلاهو، سنجابی که لانه اش زیر زمین است!
کتاب «ماجراهای کلاهو، سنجابی که لانهاش زیر زمین است!» اثری از زینب شکوهی است که نشر مداد جادو آن را منتشر کرده است. این کتاب با تصویرگری قدسیه عبدالهی و گرافیک فائزه یوسفی، داستانی کودکانه دربارهٔ سنجاب زمینیای به نام «کلاهو» را روایت میکند که ماجراهای روزمره و چالشهایش را در کنار خانواده و دوستانش تجربه میکند. موضوع اصلی کتاب، زندگی سنجابهای زمینی، خانواده، مدرسه و دوستی است و برای گروه سنی کودک و نوجوان مناسب است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ماجراهای کلاهو، سنجابی که لانه اش زیر زمین است!
«ماجراهای کلاهو، سنجابی که لانهاش زیر زمین است!» یک داستان کودکانه با محوریت شخصیت اصلی یعنی «کلاهو» است؛ سنجابی زمینی که در کنار خانواده و دوستانش زندگی میکند. این کتاب در قالب داستانی پیوسته و با زبانی ساده، به روایت اتفاقات روزمره، دغدغهها و ماجراهای کلاهو میپردازد. ساختار کتاب بهگونهای است که هر فصل یا بخش، یک ماجرای مستقل اما مرتبط با زندگی کلاهو را بازگو میکند؛ از مدرسه رفتن و گمکردن کتابها تا ساختن کتابخانه، عیادت از دوستان بیمار، جشن تولد و تجربههای کوچک و بزرگ دیگر. نویسنده با الهام از ویژگیهای واقعی سنجابهای زمینی، فضای داستان را بهگونهای طراحی کرده که هم آموزنده باشد و هم سرگرمکننده. در انتهای کتاب نیز اطلاعات علمی و جالبی دربارهٔ سنجاب زمینی زرد و زیستگاههای آن ارائه شده است تا کودکان با دنیای واقعی این حیوان آشنا شوند. این اثر، ترکیبی از داستان و دانشنامهٔ کودکانه است که هم تخیل و هم واقعیت را در کنار هم قرار داده است.
خلاصه کتاب ماجراهای کلاهو، سنجابی که لانه اش زیر زمین است!
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با صبحی شلوغ برای «کلاهو» آغاز میشود؛ سنجابی کوچک که بهخاطر جستوجوی دانهها برای تکلیف مدرسه، دیر از خواب بیدار شده و کتاب گیاهشناسی محبوبش را پیدا نمیکند. مادرش او را به نظم و ترتیب تشویق میکند اما کلاهو باز هم کتابش را گم میکند و بدون آن به مدرسه میرود. در مدرسه، درس مهمی دربارهٔ گیاهان سمی داده میشود و کلاهو متوجه میشود که نبود کتابش چه دردسری ایجاد کرده است. این تجربه باعث میشود تصمیم بگیرد کتابهایش را مرتب کند، اما این تصمیم چندان دوام نمیآورد تا اینکه پدرش با ساختن یک کتابخانهٔ کوچک به او کمک میکند. در ادامه، کلاهو و دوستانش با موضوع بیماری و سرماخوردگی روبهرو میشوند و برای عیادت از دوستان بیمارشان گل میبرند. کلاهو با الهام از کتابها و دانستههایش، تصمیم میگیرد پرتقال بکارد تا آب آن را برای معلم بیمارشان ببرد، اما متوجه میشود که مرکبات در منطقهٔ آنها رشد نمیکند و این کار نیازمند زمان و شرایط خاص است. این تجربه به او یاد میدهد که گاهی نیت خوب کافی نیست و باید دربارهٔ شرایط و امکانات هم فکر کرد. ماجراهای دیگری مانند رفتن به خانهٔ مادربزرگ، پختن سوپ بلوط، ساختن دفترچهٔ نقاشی و جشن تولد کلاهو نیز در کتاب روایت شدهاند. هرکدام از این ماجراها، نکتهای دربارهٔ همکاری، خلاقیت، مهربانی و اهمیت خانواده و دوستان را به تصویر میکشد. در پایان کتاب، اطلاعات علمی دربارهٔ سنجاب زمینی زرد و زیستگاههایش آمده است تا کودکان با دنیای واقعی این حیوان آشنا شوند.
چرا باید کتاب ماجراهای کلاهو، سنجابی که لانه اش زیر زمین است! را بخوانیم؟
این کتاب با روایت ماجراهای ساده و روزمرهٔ یک سنجاب زمینی، به موضوعاتی مانند نظم، مسئولیتپذیری، دوستی، مهربانی و خلاقیت میپردازد. داستانها بهگونهای طراحی شدهاند که کودکان را با چالشهای کوچک زندگی آشنا کنند و راههایی برای حل آنها نشان دهند. علاوهبر این، اطلاعات علمی دربارهٔ سنجاب زمینی زرد و زیستگاههایش، فرصتی برای آشنایی با طبیعت و اهمیت حفاظت از محیط زیست فراهم میکند. ترکیب داستان و دانشنامه، این کتاب را به اثری آموزنده و سرگرمکننده تبدیل کرده است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کودکان و نوجوانانی مناسب است که به داستانهای حیوانات، ماجراهای مدرسه و خانواده علاقه دارند. همچنین برای والدین و مربیانی که بهدنبال کتابی برای آموزش نظم، مسئولیتپذیری و مهارتهای اجتماعی به کودکان هستند، گزینهٔ مناسبی است. علاقهمندان به طبیعت و حیوانات نیز میتوانند از بخش علمی کتاب بهرهمند شوند.
بخشی از کتاب ماجراهای کلاهو، سنجابی که لانه اش زیر زمین است!
«کلاهو کوچولو به خودش آمد و دید باز هم دیرش شده است. آنقدر سر گرم پیدا کردن دانههای جدید برای تکلیف شب قبلش بود. فراموش کرده بود به زودی زنگ مدرسه به صدا درمیآید و باید سر کلاس حاضر شود! با عجله لباس پوشید و دنبال کتابهایش گشت اما کتاب گیاهشناسیاش را پیدا نکرد. کلاهو آن کتاب را خیلی دوست داشت چون انواع دانهها و جوانههای خوشمزه و مورد علاقهی سنجابهای زمینی را معرفی میکرد. مادر که با سبدی پر از دانههای کاج به لانه برگشته بود، متوجه او شد و فریاد زد: «وای کلاهو تو که هنوز نرفتی مدرسه!» کلاهو که دید دیر شده و کتابش را هم پیدا نکرده با ناراحتی پرسید: «مادر جان شما کتاب گیاهشناسی مرا ندیدهای؟!» مادر کلاه او را روی سرش گذاشت و جواب داد: «نه، ندیدم؛ کتابهای تو همیشه همه جای لانه افتادهاند! بارها گفتم آنها را یک جا مرتب بگذار تا گمشان نکنی...» کلاهو به سرعت سمت در دوید و گفت: «چشم مادر. از این به بعد!»
حجم
۱۰٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۴ صفحه
حجم
۱۰٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۴ صفحه