
کتاب ۱۹۸۴ (رمان مصور)
معرفی کتاب ۱۹۸۴ (رمان مصور)
کتاب الکترونیکی «۱۹۸۴ (رمان مصور)» نوشتهٔ «جورج اورول» و با تصویرگری «فیدو نستی» و ترجمهٔ «حسین فلاح» توسط نشر نارنگی منتشر شده است. این اثر اقتباسی گرافیکی از رمان مشهور «۱۹۸۴» است که در قالب رمان مصور، داستانی ضدآرمانشهری را روایت میکند. کتاب به موضوعاتی چون کنترل دولت، سرکوب آزادی فردی و دستکاری حقیقت میپردازد و با تصویرگری و روایت بصری، تجربهای متفاوت از متن اصلی را ارائه میدهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ۱۹۸۴ (رمان مصور)
«۱۹۸۴ (رمان مصور)» اثری اقتباسی از رمان کلاسیک «جورج اورول» است که در قالب رمان مصور بازآفرینی شده است. این کتاب در ژانر ضدآرمانشهری و علمی-تخیلی قرار میگیرد و با بهرهگیری از تصویرگری، فضای تاریک و سرکوبگر دنیای آینده را به تصویر میکشد. داستان در جامعهای خیالی به نام اقیانوسیه رخ میدهد که در آن حزب حاکم با ابزارهایی چون پلیس اندیشه، تلهاسکرین و زبان نوین، کنترل کامل بر زندگی و ذهن مردم دارد. ساختار کتاب به گونهای است که روایت تصویری و متن را در هم میآمیزد و تجربهای بصری و روایی متفاوت نسبت به نسخهٔ متنی ارائه میدهد. این رمان مصور، با وفاداری به مضمون و فضای اثر اصلی، تلاش کرده است مفاهیم کلیدی مانند سانسور، تحریف تاریخ و سرکوب فردیت را به زبان تصویر و روایت گرافیکی منتقل کند. «۱۹۸۴ (رمان مصور)» نهتنها برای علاقهمندان به ادبیات کلاسیک، بلکه برای مخاطبانی که به آثار تصویری و کمیک علاقه دارند نیز جذابیت دارد.
خلاصه کتاب ۱۹۸۴ (رمان مصور)
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «۱۹۸۴ (رمان مصور)» با معرفی شخصیت «وینستون اسمیت» آغاز میشود؛ مردی ۳۹ ساله که در لندنِ آینده، تحت سلطهٔ حزب حاکم و رهبر کبیر زندگی میکند. جامعهای که در آن، هر حرکت و حتی فکر افراد توسط پلیس اندیشه و تلهاسکرینها کنترل میشود و کوچکترین نشانهٔ مخالفت یا اندیشهٔ مستقل، جرم تلقی میشود. وینستون که در وزارت حقیقت کار میکند، وظیفه دارد اسناد و اخبار را مطابق خواست حزب بازنویسی کند تا گذشته و واقعیت، همواره به نفع حزب تغییر کند. او در خلوت خود، شروع به نوشتن خاطرات و افکارش میکند؛ عملی که جرم فکری محسوب میشود و مجازات سنگینی دارد. در جریان داستان، وینستون با زنی به نام «جولیا» آشنا میشود و رابطهای پنهانی میان آنها شکل میگیرد؛ رابطهای که نماد مقاومت در برابر سرکوب و کنترل حزب است. آنها در جستوجوی حقیقت و آزادی، به دنبال راهی برای فرار از چنگال حزب و یافتن معنای واقعی زندگی هستند. در این مسیر، وینستون با شخصیتهایی چون «اوبراین» روبهرو میشود که نقش مهمی در سرنوشت او ایفا میکنند. فضای داستان سرشار از ترس، بیاعتمادی و تردید است و شخصیتها مدام میان امید و ناامیدی، واقعیت و توهم، سرگرداناند. روایت تصویری کتاب، این فضای خفقانآور و اضطرابآلود را با جزئیات بصری به خواننده منتقل میکند، بیآنکه پایان داستان را افشا کند.
چرا باید کتاب ۱۹۸۴ (رمان مصور) را بخوانیم؟
«۱۹۸۴ (رمان مصور)» با تبدیل یکی از مهمترین رمانهای قرن بیستم به قالب گرافیکی، امکان تجربهٔ دوبارهٔ این اثر را برای مخاطبان فراهم کرده است. تصویرگریهای کتاب، فضای تاریک و سرکوبگر دنیای آینده را ملموستر میسازد و مفاهیمی چون کنترل ذهن، سانسور، تحریف تاریخ و سرکوب آزادی را بهشکل بصری و تأثیرگذار به نمایش میگذارد. این کتاب برای کسانی که به دنبال درک عمیقتری از پیامهای ضدآرمانشهری هستند یا ترجیح میدهند روایتهای تصویری را دنبال کنند، تجربهای متفاوت و قابل تأمل ارائه میدهد. همچنین، خواندن این رمان مصور میتواند نقطهٔ ورود مناسبی برای آشنایی با ادبیات کلاسیک و اندیشههای «جورج اورول» باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای ضدآرمانشهری، آثار تصویری و کمیک، و کسانی که دغدغههایی دربارهٔ آزادی فردی، کنترل اجتماعی و حقیقت دارند، مناسب است. همچنین برای نوجوانان و بزرگسالانی که به دنبال تجربهٔ متفاوتی از روایت داستانی هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب ۱۹۸۴ (رمان مصور)
«یک روز سرد و آفتابی در ماه آوریل بود. تمامی ساعتها سیزده بار به صدا در میآمدند. وینستون اسمیت برای فرار از باد سرد سر به گریبان فرو برد و با عجله درب شیشهای آپارتمان ویکتوری منشنز را باز کرد. اما سرعتش به قدری نبود که از ورود انبوه گرد و خاک به داخل ساختمان جلوگیری کند. قید آسانسور را زد و از پلهها بالا رفت. آسانسور اغلب اوقات خراب بود. ناگفته نماند که برق در طول روشنایی روز نُه دولت به مناسبت هفته نفرت پراکنی بود. وینستون ۳۹ ساله، که دارای زخم واریس در بالای قوزکاش بود، به آرامی حرکت کرد. داخل آپارتمان، صدایی داشت لیست اشخاص مرتبط با نهمین برنامهٔ پنج ساله را میخواند. آپارتمان او در طبقه هفتم بود. هر صدایی که وینستون از خود میشد نور صفحه فلزی (نامش تلهاسکرین بود) را کم کرد. اما به هیچ وجه نمیشد آن را خاموش کرد. صد البته به هیچ وجه نمیشد تشخیص داد که آیا کسی در آن لحظه در حال تماشای اوست یا نه. اینکه چه موقع و با چه نظم و ترتیبی پلیس اندیشه افراد را تحت نظر میگرفت، نیز در هالهای از ابهام بود. هیچ بعید نبود که پلیس اندیشه شبانهروز و در آن واحد، در حال تماشای تمام مردم باشد.»
حجم
۳۸٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
حجم
۳۸٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه