دانلود و خرید کتاب عشق و آتش و خون محمدرضا کلهر
تصویر جلد کتاب عشق و آتش و خون

کتاب عشق و آتش و خون

دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب عشق و آتش و خون

کتاب عشق و آتش و خون نوشتهٔ محمدرضا کلهر است. انتشارات نسل روشن این رمان را روانهٔ بازار کرده است. این کتاب به امام حسین (ع) و همهٔ رهروان و پیروان او تقدیم شده است.

درباره کتاب عشق و آتش و خون

نویسندهٔ کتاب عشق و آتش و خون کوشیده است که در ۱۶ فصل، به برخی از انحرافاتی که به‌گفتهٔ او عرف جامعه شده است، اشاره کند. عنوان برخی از این فصل‌ها عبارت است از «فرودگاه بین‌المللی تهران»، «حرم حضرت علی (ع)»، «اولین روز همایش»، «بعد از نماز صبح داخل حرم امام حسین (ع)» و «منشأ رایحهٔ دلپذیر». این رمان معاصر ایرانی، با «بوی خیانت» آغاز می‌شود.

در ابتدای رمان عشق و آتش و خون، راوی می‌گوید که نمی‌داند به چه کسی مظنون شود و می‌گوید که در تمام این چند روز، تنها چیزی که برایش اهمیتی نداشته، اتهام بی‌پایه و اساس «سرگرد» بوده است؛ حتی اگر تمام مخلوقات از روز ازل تا روز ابد این راوی را متهم کنند، همین که خودش اطمینان دارد نقشی در این فاجعه ندارد، برایش کافی است. اما این فاجعه چیست؟ راوی کیست و چرا سرگرد به او مشکوک شده است؟

خواندن کتاب عشق و آتش و خون را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب عشق و آتش و خون

«"فصل سیزدهم - کودتا"

زمانی که به اتاقم در هتل وارد شدم صحنه‌هایی را دیدم که هرگز تا به امروز تجربه نکرده بودم.

نیلوفر که همیشه لباس‌های دلبرانه می‌پوشید این بار لباس نظامی به تن داشت. از آن عجیب‌تر اتفاقی بود که برای سایرین افتاده بود.

فاطیما به یک صندلی بسته شده بود، در حالی که چسب پهن بزرگی بر روی دهانش قرار داشت و کارل که یک حلقه دست‌بند به دست راستش بود و حلقه دیگر آن به رادیاتور و چون قول داده بود که ساکت بماند دهانش باز مانده بود. تنها کسی که آزاد و رها به کارهای قبلی خودش می‌رسید کاراملا بود.

با تعجب پرسیدم: اینجا چه خبره؟

نیلوفر گفت: کودتا

کودتا یعنی چی؟ چی می‌گی؟ درست حرف بزن ببینم چه اتفاقی افتاده.

نیلوفر گفت: وقتی که اطمینان داری کاری که می‌خوای انجام بدی درسته اما چند تا افکار مریض با حق رأی مسخره‌ای که تو بهشون دادی اجازه نمی‌دن اون‌طوری که دوست داری کارت رو پیش ببری، راهی به جز کودتا و اعلام دیکتاتوری باقی نمی‌مونه.

در حالی که عصبانی شده بودم و سعی می‌کردم که عصبانیت خودم را کنترل کنم گفتم: ولی تو حق نداشتی کودتا کنی، مگه یادت رفته که همه ما به دموکراسی معتقدیم.

نیلوفر دستی در هوا تکان داد و گفت: باید همون ده سال پیش علیه تو و افکارت کودتا می‌کردم.

نیلوفر خیلی مغرورانه به این طرف و آن طرف حرکت می‌کرد. در حالی که بیشتر از حیرت، گیجی سراسر وجودم را فرا گرفته بود نگاهی به اطرافم کردم و پرسیدم: پس چرا کاراملا آزاده؟

کاراملا خودش جواب داد: چون مهم‌ترین مسئله برای من اینه که غذام خوب بشه و برای شعلهٔ آتیش تفاوتی نمی‌کنه که قراره غذای چه کسی رو آماده کنه، کسی که به دموکراسی معتقده و یا کسی که دیکتاتوره.

بیشتر از این هم نمی‌شد از کاراملا انتظار داشت.

نیلوفر خیلی متکبرانه گفت: از امروز قانون، قانون نیلوفره، قانون نیلوفرم قانون عشقه، با وجود روشن‌فکرنمایی مثل فاطیما و بی‌قید و بندی مثل کارل تا آخر عمرت باید در حسرت عشقی که در دلت لونه کرده بمونی.

با آنکه تمام عمرم دموکراسی را بهترین کشف بشر می‌دانستم اما در حال حاضر نیازمند این دیکتاتوری بودم. دیکتاتوری‌ای که نیلوفر ایجاد کرده بود.

حالا با تمام وجود این حرف فاطیما را درک می‌کردم که می‌گفت: دموکراسی روش صحیحی برای اجرای عدالت نیست. اما چون بشر افراد صالحی که می‌توانند عدالت را گسترش دهند را از زندگی خودش حذف کرده، چاره‌ای به جز تمکین از این قانون ناقص وجود ندارد و دموکراسی همان قانون ناقصی است که ارباب‌مسلکان برای ابقا شدن در قدرت به‌وجود آورده‌اند و ارباب‌های قدرت با توسل به زور و رسانه چنان فریاد دموکراسی خواهی سرمی‌دهند که هیچ صدای دیگری به گوش نمی‌رسد، با این اختناق و خفقانی که به‌وجود آمده برای افراد ساده و عامی چاره‌ای به جز پناه آوردن به دامان این دموکراسی که قطعاً اسم صحیحش دیکتاتوری حزبی یا گروهی است وجود ندارد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۴۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۲ صفحه

حجم

۱۴۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۲ صفحه

قیمت:
۳۳,۰۰۰
تومان