
کتاب چهره متغیر امنیت ملی
معرفی کتاب چهره متغیر امنیت ملی
کتاب الکترونیکی «چهرهٔ متغیر امنیت ملی» نوشتهٔ رابرت ماندل و ترجمهٔ پژوهشکده مطالعات راهبردی، اثری تخصصی در حوزهٔ مطالعات امنیت ملی و روابط بینالملل است که نشر پژوهشکده مطالعات راهبردی آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی تحولات مفهومی و ساختاری امنیت ملی در دوران پس از جنگ سرد میپردازد و تلاش میکند چارچوبهای نظری جدیدی برای تحلیل امنیت ملی ارائه دهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب چهره متغیر امنیت ملی
«چهرهٔ متغیر امنیت ملی» اثری ناداستان و دانشگاهی است که به بررسی دگرگونیهای امنیت ملی در سطح جهانی میپردازد. رابرت ماندل، نویسندهٔ کتاب، با رویکردی تحلیلی و مفهومی، تحولات امنیتی پس از پایان جنگ سرد را محور بحث قرار داده است. کتاب در قالبی پژوهشی و تحلیلی، ابتدا به تاریخچه و مفاهیم بنیادین امنیت ملی میپردازد و سپس ابعاد مختلف آن را در حوزههای نظامی، اقتصادی، منابع/محیطی و سیاسی-فرهنگی بررسی میکند. ساختار کتاب بهگونهای است که پس از تبیین چارچوبهای نظری، با مطالعات موردی و تحلیل چالشهای نوظهور امنیتی، خواننده را با پیچیدگیهای امنیت ملی در جهان معاصر آشنا میسازد. این اثر بهویژه برای دانشجویان و پژوهشگران حوزههای علوم سیاسی، روابط بینالملل و مطالعات راهبردی تدوین شده است و تلاش دارد تصویری جامع از روندهای جدید امنیتی و نقش بازیگران مختلف در این عرصه ارائه دهد.
خلاصه کتاب چهره متغیر امنیت ملی
کتاب «چهرهٔ متغیر امنیت ملی» با بررسی تحولات جهانی در سالهای پایانی دههٔ هشتاد میلادی آغاز میشود و سه مرحلهٔ اصلی دگرگونی در مفهوم امنیت ملی را مطرح میکند: کاهش حاکمیت ملی، افزایش وابستگی متقابل جهانی و شدتیافتن کشمکشهای هرجومرجگونه. نویسنده تأکید دارد که مرزهای سیاسی دولتها دیگر نقش سابق را ندارند و وابستگی متقابل میان کشورها، امری تحمیلی و نه داوطلبانه است. این وابستگی، در عین ایجاد احساس امنیت، چالشهای جدیدی را نیز به همراه دارد و نقش سازمانهای بینالمللی را در کاهش درگیریها پررنگتر میکند. در ادامه، ماندل به ریشهیابی مفهوم نوظهور امنیت ملی میپردازد و آن را معادل «احساس آزادی از ترس» یا «احساس ایمنی» میداند. او عناصر کلیدی امنیت ملی را شامل قدرت، اطلاعات و ابعاد نظامی، اقتصادی، زیستمحیطی و سیاسی-فرهنگی معرفی میکند و معتقد است که این ابعاد بهشدت به یکدیگر وابستهاند. کتاب تأکید دارد که با فروکشکردن جنگ سرد، نقش دولتها در تأمین امنیت ملی کاهش یافته و بازیگران فروملی و فراملی، بهویژه شرکتهای چندملیتی، اهمیت بیشتری یافتهاند. در فصول میانی، هر یک از ابعاد چهارگانهٔ امنیت ملی بهتفصیل بررسی میشود و نقش سیاستگذاران در مدیریت این ابعاد تحلیل میگردد. سپس، با ارائهٔ مطالعات موردی مانند جنگ خلیج فارس، پیمان ماستریخت، اجلاس کرهٔ زمین و مناقشهٔ یوگسلاوی، ابعاد مختلف امنیت ملی در عمل به تصویر کشیده میشود. در فصل پایانی، چالشهای آیندهٔ امنیت ملی و راهکارهای مقابله با آنها مطرح میشود؛ از جمله ضرورت توجه به همکاریهای فراملی، نقش بازیگران غیردولتی و لزوم نگرش چندبعدی به امنیت. در نهایت، نویسنده نتیجه میگیرد که الگوی سنتی مبتنی بر محوریت دولتها دیگر پاسخگوی شرایط جدید نیست و باید بهسوی الگوهای منعطفتر و متناسب با بحرانهای متنوع حرکت کرد.
چرا باید کتاب چهره متغیر امنیت ملی را بخوانیم؟
این کتاب با تمرکز بر تحولات امنیتی پس از جنگ سرد، چارچوبی مفهومی برای درک ابعاد پیچیدهٔ امنیت ملی در جهان معاصر ارائه میدهد. «چهرهٔ متغیر امنیت ملی» با تحلیل نقش بازیگران مختلف، از دولتها تا شرکتهای چندملیتی و سازمانهای بینالمللی، به خواننده کمک میکند تا پویاییهای جدید امنیتی را بهتر بشناسد. همچنین، با بررسی مطالعات موردی و چالشهای نوظهور، امکان مقایسهٔ نظریه و عمل را فراهم میآورد و به مخاطب دیدی چندلایه نسبت به امنیت ملی میدهد. این اثر برای کسانی که به دنبال فهم عمیقتر از روندهای امنیتی و راهبردی در سطح جهانی هستند، منبعی ارزشمند بهشمار میرود.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به دانشجویان و پژوهشگران علوم سیاسی، روابط بینالملل و مطالعات راهبردی توصیه میشود. همچنین، برای سیاستگذاران، تحلیلگران امنیتی و علاقهمندان به مسائل امنیت ملی و جهانی که به دنبال درک تحولات مفهومی و عملی امنیت در عصر جدید هستند، مفید است.
بخشی از کتاب چهره متغیر امنیت ملی
«درحالحاضر با قاطعیت زیادی گفته میشود که ما در حال ورود به دوران بیسابقهای ازلحاظ عدم امکان پیشبینی هستیم. اگر این سخن را بهطور کامل بپذيريم، آنگاه سياستها همگی فلج خواهند شد، چون باعث میشود ما دوران خود را دورانی منحصربهفرد و بدون سابقه تاریخی بپنداریم که در مقابل هرگونه تلاشی برای شناخت الگو مقاومت میورزد. از سوی دیگر توصیف اوضاع جهانی کنونی، به عنوان شرایطی در راستای دوران گذشته، این خطر را دارد که همانند معدودی از تحلیلگران، همان سیاستهای قدیمی را درباره وضعیتی که نیازمند افکار حدیدی است، بهکار ببریم. تغییرات شدید در صحنه بینالمللی، بدون شک میتواند باعث قطببندی در تحلیلها شود (اصلاً باعث شود که نظریهای کنار برود) ولی به نظر میرسد مفیدترین دیدگاه جهانی در بین دو حد افراطی است. دوران حاضر با دورانی که اندکی پیش از آن قرار داشت، بسیار تفاوت دارد؛ هر چند دورنمای گسترده تاریخی نشان میدهد که دوران جنگ سرد نیز بهعنوان یک نظام دوقطبی باثبات متشکل از ابرقدرتها، دورانی کمنظیر بهشمار میرود. بروز تحولات اساسی در توازن قدرت جهانی گاه موجب میشود که محققین، دوره جدید را بهعنوان دورانی پیشبینیناپذیر توصیف نموده و از مشابهتهای آنها با گذشته غفلت ورزند (ویژگیهای مزبور پس از هردو جنگ جهانی در دنیا بروز کرده بود). دوران پس از جنگ سرد بهخصوص ازلحاظ چند قطبیبودن هرجومرج گونهاش، دارای شباهتهای درخور ملاحظهای با دوران پیشین است. درعینحال از چند جهت بهدلیل مسائل زیر با گذشته فرق دارد: ۱. اهمیت زیاد بازیگران سیاسی فراملی و فروملی؛ ۲. گسترش شبکه پیچیده وابستگی متقابل اقتصادی، همراه با گونهای ستایش جهانی در خصوص اصول سرمایهداری و دمکراسی؛ ۳. افزایش فشارها بر محیط طبیعی و منابع کشورهای فقیر و غنی؛ ۴. انتشار تکنولوژی پیشرفته نظامی (شامل تکنولوژی سلاحهای اتمی) بین کشورها.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه