
کتاب جوانبی از توسعه اقتصادی ایران مدرن ۱۳۳۷ - ۱۲۹۷ شمسی
معرفی کتاب جوانبی از توسعه اقتصادی ایران مدرن ۱۳۳۷ - ۱۲۹۷ شمسی
کتاب جوانبی از توسعه اقتصادی ایران مدرن ۱۳۳۷ - ۱۲۹۷ شمسی نوشته منوچهر آگاه و ترجمه ابراهیم اسکافی، اثری پژوهشی دربارهی روندها و تحولات اقتصادی ایران در بازهای حساس از تاریخ معاصر است. این کتاب توسط انتشارات شیرازه کتاب ما بهصورت الکترونیکی منتشر شده است. نویسنده با رویکردی تحلیلی و با تکیهبر دادهها و آمارهای اقتصادی، به بررسی ساختارها، سیاستها و عوامل مؤثر بر توسعهی اقتصادی ایران در دورهی مورد اشاره میپردازد. اثر حاضر هم به جنبههای کمی رشد اقتصادی، و هم به زمینههای تاریخی، جغرافیایی، سیاسی و فرهنگی تأثیرگذار بر اقتصاد ایران نیز توجه دارد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب جوانبی از توسعه اقتصادی ایران مدرن ۱۳۳۷ - ۱۲۹۷ شمسی
جوانبی از توسعه اقتصادی ایران مدرن ۱۳۳۷ - ۱۲۹۷ شمسی اثری است که به تحلیل روندهای اقتصادی ایران در دورهای پرتلاطم و سرنوشتساز میپردازد. منوچهر آگاه، نویسندهی کتاب، با بهرهگیری از منابع آماری و اسناد تاریخی، تصویری چندلایه از اقتصاد ایران ارائه داده است. این کتاب در اصل پایاننامهی دکترای نویسنده در دانشگاه آکسفورد بوده و رویکردی متفاوت نسبت به بسیاری از آثار تاریخنگاری اقتصادی ایران دارد؛ چراکه بهجای تکیه بر روایتهای ایدئولوژیک یا نظریههای کلان، تلاش کرده است تحلیل خود را بر دادههای عینی و نقد سیاستها استوار کند.
منوچهر آگاه به گونهای جوانبی از توسعه اقتصادی ایران مدرن ۱۳۳۷ - ۱۲۹۷ شمسی را به رشتهی تحریر درآورده است که ابتدا به جغرافیای اقتصادی و تأثیرات سیاسی و فرهنگی میپردازد و سپس به بررسی زیرساختهای حملونقل، ارتباطات، سازمانهای بازرگانی، تجارت خارجی، سیاستهای مالی و مالیاتی، کشاورزی و صنعت وارد میشود. آگاه در هر بخش، ضمن ارائهی آمار و نمودارهای متعدد، به نقد سیاستگذاریها و عملکرد دولتها نیز پرداخته است. جوانبی از توسعه اقتصادی ایران مدرن ۱۳۳۷ - ۱۲۹۷ شمسی همچنین به نقش عوامل خارجی، رقابت قدرتهای جهانی و تأثیر آنها بر اقتصاد ایران توجه ویژهای دارد.
خلاصه کتاب جوانبی از توسعه اقتصادی ایران مدرن ۱۳۳۷ - ۱۲۹۷ شمسی
کتاب جوانبی از توسعه اقتصادی ایران مدرن ۱۳۳۷ - ۱۲۹۷ شمسی با طرح این پرسش آغاز میشود که چرا ایران با وجود منابع طبیعی، زمینهای حاصلخیز و موقعیت جغرافیایی ویژه، نتوانسته است به بهرهبرداری کامل از ظرفیتهایش دست یابد. نویسنده با مروری بر تاریخ اقتصادی ایران، به این نتیجه میرسد که مشکلات ساختاری، ضعف مدیریت دولتی و تأثیرات عوامل خارجی، نقش مهمی در مسیر توسعهی کشور داشتهاند. در بخشهای ابتدایی، کتاب به جغرافیای اقتصادی ایران و تأثیر آن بر شکلگیری ساختارهای سیاسی و اجتماعی میپردازد. وسعت زیاد، پراکندگی جمعیت، کمبود آب و نبود مسیرهای طبیعی حملونقل، از جمله عواملی هستند که توسعهی اقتصادی را با چالش مواجه کردهاند. نویسنده نشان میدهد که این ویژگیها، همواره دولتهای مقتدر و متمرکز را بهعنوان شرط لازم برای حفظ ارتباطات و امنیت اقتصادی بهوجود آوردهاند. در ادامه، کتاب به بررسی زیرساختهای حملونقل و ارتباطات میپردازد و نشان میدهد که تا پیش از دورهی رضاشاه، وضعیت جادهها و راهآهن بسیار ابتدایی و ناکارآمد بوده است. رقابت قدرتهای خارجی، بهویژه روسیه و انگلیس، مانع از توسعهی زیرساختها شده و هزینههای حملونقل را بهشدت افزایش داده است. با آغاز دورهی رضاشاه، ساخت جادهها و راهآهن سراسری شتاب میگیرد، اما نویسنده نقد میکند که اولویتدهی بیش از حد به راهآهن نسبت به جادهها، موجب تمرکزگرایی و زیان به مناطق دیگر کشور شده است. در بخش سازمانهای بازرگانی و مالی، کتاب به ورود بانکداری مدرن و شکلگیری شرکتهای تجاری میپردازد. نویسنده اشاره میکند که بانکها و شرکتها عمدتاً با حمایت دولت و تحت تأثیر سیاستهای خارجی شکل گرفتهاند و نظام قضایی و سیاستگذاریهای نامناسب، مانع از رشد مطلوب بخش خصوصی شده است. در حوزهی تجارت خارجی، کتاب به وابستگی ایران به اتحاد شوروی و تلاش برای تنوعبخشی به شرکای تجاری میپردازد. سیاستهای بازرگانی افراطی، تغییرات مکرر ارزش پول و اتکای بیش از حد به درآمد نفت، از جمله عواملی هستند که بهزعم نویسنده، مانع از رشد پایدار اقتصادی شدهاند. در بخش کشاورزی، نویسنده نشان میدهد که این بخش تا پیش از جنگ جهانی دوم مورد غفلت قرار گرفته و سیاستهای اصلاحی پس از جنگ نیز اغلب در مسیر نادرست حرکت کردهاند. تأکید بر ایجاد خردهمالکان بدون توجه به آبیاری و فناوریهای نوین، نتوانسته است بهرهوری را افزایش دهد. در صنعت نیز، انتخاب نادرست صنایع و سوءمدیریت، موجب بحران و تعطیلی بسیاری از کارخانهها شده است. در نهایت، کتاب نتیجه میگیرد که ریشهی بسیاری از ناکامیهای توسعه اقتصادی ایران، در ساختار سیاسی و مدیریتی کشور نهفته است و بهبود مدیریت و سیاستگذاری میتواند زمینهساز رشد و توسعهی سریعتر شود.
چرا باید کتاب جوانبی از توسعه اقتصادی ایران مدرن ۱۳۳۷ - ۱۲۹۷ شمسی را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی مستند و تحلیلی، تصویری واقعگرایانه از اقتصاد ایران در دورهای حساس ارائه میدهد. ویژگی شاخص آن، پرهیز از روایتهای کلیشهای و تمرکز بر دادههای آماری و اسناد تاریخی است. خواننده با مطالعه این اثر، با فرازونشیبهای توسعهی اقتصادی ایران، نقش دولتها، تأثیر سیاستهای خارجی و چالشهای ساختاری آشنا میشود. همچنین، کتاب به نقد سیاستگذاریها و بررسی نقاط قوت و ضعف هر دوره پرداخته است و بهجای ارائهی نسخههای آماده، سعی کرده است پیچیدگیهای واقعی اقتصاد ایران را نشان دهد.
خواندن کتاب جوانبی از توسعه اقتصادی ایران مدرن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به پژوهشگران و دانشجویان اقتصاد، تاریخ، علوم سیاسی و مطالعات توسعه پیشنهاد میشود. همچنین این اثر برای کسانی که به دنبال فهم عمیقتر از ریشههای توسعهنیافتگی یا پیشرفت اقتصادی ایران هستند، منبعی غنی و مستند بهشمار میآید و همینطور برای علاقهمندان به تاریخ اقتصادی، سیاستگذاری عمومی و مطالعات توسعه، این کتاب فرصتی برای شناخت عمیقتر زمینهها و موانع رشد اقتصادی ایران فراهم میکند.
درباره منوچهر آگاه
منوچهر آگاه (۱۳۰۹، رفسنجان - ۱۳ شهریور ۱۳۹۱، تهران) از برجستهترین اقتصاددانان ایرانی و از چهرههای اثرگذار در شکلگیری نهادهای مدرن اقتصادی در ایران بود. او بنیانگذار ادارهی بررسیهای اقتصادی بانک ملی ایران (که بعدها در بانک مرکزی تداوم یافت) و از آخرین رؤسای سازمان برنامه و بودجه پیش از انقلاب ۱۳۵۷ بهشمار میرفت. منوچهر آگاه در خانوادهای سرشناس در رفسنجان به دنیا آمد. پدرش، غلامرضا آگاه (۱۲۸۰–۱۳۵۴)، از پیشگامان صنعت نوین پستهی ایران و از چهرههای برجستهی بازرگانی کشور بود. غلامرضا آگاه را بنیانگذار شرکت صادرات پستهی ایران و یکی از مشاوران علیاکبر داور در زمینهی توسعهی صادرات میدانند. او با جذب سرمایهداران یزدی، نقش مهمی در گسترش باغهای پسته در رفسنجان و ورود این محصول به بازارهای جهانی، بهویژه ایالات متحده، ایفا کرد.
منوچهر آگاه تحصیلات ابتدایی خود را در کرمان و متوسطه را در دبیرستان البرز تهران به پایان رساند و در امتحانات دیپلم علمی، شاگرد اول کشور شد. سپس برای ادامهی تحصیل به انگلستان رفت و در دانشکدهی اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه کمبریج، مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد اقتصاد را دریافت کرد. او در ادامه تحصیلات خود به دانشگاه آکسفورد رفت و در سال ۱۳۳۷ (۱۹۵۸ میلادی) موفق به اخذ دکترای اقتصاد از آن دانشگاه شد. رسالهی دکتری او با عنوان جوانبی از توسعه اقتصادی ایران مدرن به بررسی تجربهی نوسازی اقتصاد ایران در نیمهی نخست قرن بیستم میپرداخت؛ پژوهشی که بعدها با ترجمهی ابراهیم اسکافی در ایران منتشر شد.
آگاه پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۳۸، ریاست ادارهی بررسیهای اقتصادی بانک ملی را بر عهده گرفت و سپس همان وظایف را در بانک مرکزی ادامه داد. او با نهادسازی در حوزهی تحلیل و آمار کلان اقتصادی، زیربنای علمی سیاستگذاری اقتصادی مدرن در کشور را پایهگذاری کرد. وی پس از دکتر حسین پیرنیا، دومین رئیس دانشکدهی اقتصاد دانشگاه تهران شد و در دوران مدیریتش، تلاش کرد تا اقتصاد مدرن و روشهای کمی و تحلیلی را جایگزین سنتهای توصیفی و مکتب فرانسوی در آموزش اقتصاد کند. دکتر آگاه از نخستین کسانی بود که بر ضرورت تربیت اقتصاددانان حرفهای و سیاستگذار در ایران تأکید داشت. در سال ۱۳۵۶، در دولت جمشید آموزگار، منوچهر آگاه به عنوان وزیر مشاور در امور اجرایی منصوب شد و اندکی بعد ریاست سازمان برنامه و بودجه کشور را بر عهده گرفت. هرچند دوران ریاست او در این سازمان کوتاه بود، اما در همان مدت نیز به اصلاح ساختار برنامهریزی و بازنگری در سیاستهای توسعهای کشور پرداخت. پس از استعفا از ریاست سازمان، تا پایان دولت آموزگار در سمت وزیر مشاور باقی ماند.
پس از انقلاب ۱۳۵۷، دکتر آگاه از فعالیتهای دولتی و دانشگاهی کناره گرفت و دیگر در تصمیمسازیهای اقتصادی کشور نقشی نداشت. با این حال، آثار علمی و نهادهایی که بنیان گذاشت، همچنان در عرصهی اقتصاد ایران اثرگذار ماند. او در ۱۳ شهریور ۱۳۹۱ در سن ۸۲ سالگی در تهران درگذشت.
حجم
۱۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۸۳ صفحه
حجم
۱۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۸۳ صفحه