تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب لباس عروس
معرفی کتاب لباس عروس
معرفی کتاب لباس عروس
کتاب الکترونیکی «لباس عروس» (مجموعهداستان کوتاه) با گردآوری حمید بابایی و نویسندگی فیروزه رجبی، مهری فروغی، زهرا هدایتیراد، دنیا اسکندرزاده، یاسمینزهرا شکلآبادی، زهرا عباسی و سمیه بینا توسط نشر دال منتشر شده است. این مجموعه شامل داستانهایی کوتاه با محوریت زندگی زنان و دغدغههای اجتماعی و فردی آنها در جامعه معاصر ایران است. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب لباس عروس
این مجموعهداستان کوتاه در فضایی معاصر و با نگاهی به زندگی روزمره زنان ایرانی نوشته شده است. داستانها هر یک به قلم نویسندهای متفاوت روایت میشوند و دغدغههایی چون استقلال، اعتیاد، فشارهای اجتماعی، خانواده، و هویت زنانه را در بسترهای گوناگون به تصویر میکشند. کتاب در دورهای منتشر شده که مسائل اجتماعی و فردی زنان بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. هر داستان با زاویه دید و لحن خاص خود، بخشی از واقعیتهای تلخ و شیرین زندگی زنان را بازتاب میدهد. این مجموعه تلاش دارد با روایتهایی کوتاه اما تاثیرگذار، مخاطب را با لایههای پنهان و آشکار زندگی زنان درگیر کند و تصویری چندوجهی از جامعه امروز ارائه دهد. در کنار روایتهای شخصی، ردپای مسائل اجتماعی مانند مهاجرت، اعتیاد، فشارهای خانوادگی و دغدغههای نسل جوان نیز در داستانها دیده میشود. فضای داستانها اغلب واقعگرایانه است و شخصیتها با چالشهایی ملموس و روزمره روبهرو هستند.
خلاصه کتاب لباس عروس
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستانهای «لباس عروس» هرکدام به گوشهای از زندگی زنان ایرانی میپردازند. در «خوابگاه دانشجویی»، فاطمه پس از قبولی در دانشگاه و دوری از خانواده، با تجربه استقلال و وسوسههای جدیدی مانند سیگار و فشارهای هماتاقیها روبهرو میشود. داستان «ایستگاه آدرنالین» به مادری میپردازد که ناخواسته وارد زندگی پسری میشود که مادرش را از دست داده و حالا با چالشهای تربیتی و اجتماعی روبهروست. «ترسو نباش» روایت دانشجویی است که درگیر پروژه دانشگاهی و دغدغههای روزمره، ناخواسته با دنیای مواد مخدر و آسیبهای اجتماعی روبهرو میشود. در «به رنگ بهشت»، رابطه پدر و فرزند و تاثیر اعتیاد بر خانواده به تصویر کشیده میشود. «آخرین نفس» به بحرانهای خانوادگی، بیماری و اعتیاد در بستر یک خانواده میپردازد. داستان «لباس عروس» دغدغههای یک دختر جوان درباره ظاهر، فشارهای اجتماعی برای لاغری و پیامدهای مصرف داروهای غیرمجاز را روایت میکند. در «درخواست فوری»، زنی سالخورده با اعتیاد به مواد سنتی و چالشهای سفر زیارتی روبهروست. هر داستان با شخصیتهایی باورپذیر و موقعیتهایی ملموس، به مسائل اجتماعی و فردی زنان میپردازد و تصویری از امید، شکست، مقاومت و جستوجوی هویت ارائه میدهد.
چرا باید کتاب لباس عروس را خواند؟
این مجموعهداستان کوتاه با روایتهایی متنوع و شخصیتهایی چندلایه، به مسائل روزمره و دغدغههای زنان در جامعه معاصر ایران میپردازد. هر داستان زاویهای تازه از چالشهای فردی و اجتماعی را نشان میدهد و مخاطب را با واقعیتهایی روبهرو میکند که کمتر در ادبیات رسمی بازتاب یافتهاند. خواندن این کتاب فرصتی است برای آشنایی با تجربههای زیسته نسلهای مختلف زنان و لمس کردن پیچیدگیهای زندگی آنها در بستر خانواده، دانشگاه، اجتماع و سنت.
خواندن کتاب لباس عروس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستان کوتاه معاصر فارسی، کسانی که دغدغه مسائل زنان، خانواده، اعتیاد و فشارهای اجتماعی را دارند و همچنین دانشجویان و پژوهشگران حوزه مطالعات زنان و جامعهشناسی مناسب است. همچنین برای کسانی که به دنبال روایتهایی واقعی و ملموس از زندگی روزمره هستند، پیشنهاد میشود.
فهرست کتاب لباس عروس
- خوابگاه دانشجویی (فیروزه رجبی): روایت تجربه استقلال، دوستی و وسوسههای دانشجویی در خوابگاه دخترانه. - ایستگاه آدرنالین (مهری فروغی): داستان مادری که با چالشهای تربیت فرزندخوانده و آسیبهای اجتماعی روبهرو میشود. - ترسو نباش (زهرا هدایتیراد): روایت دانشجویی که درگیر پروژه دانشگاهی و مواجهه با دنیای مواد مخدر میشود. - به رنگ بهشت (دنیا اسکندرزاده): داستانی درباره رابطه پدر و فرزند و تاثیر اعتیاد بر خانواده. - آخرین نفس (یاسمینزهرا شکلآبادی): بحرانهای خانوادگی، بیماری و اعتیاد در بستر یک خانواده. - لباس عروس (زهرا عباسی): دغدغههای یک دختر درباره ظاهر، فشارهای اجتماعی برای لاغری و مصرف داروهای غیرمجاز. - درخواست فوری (سمیه بینا): روایت زنی سالخورده با اعتیاد به مواد سنتی و چالشهای سفر زیارتی.
بخشی از کتاب لباس عروس
«همهٌ وسایل رو برداشتی؟ میگن اونجا خیلی سرده؛ سوزم میآد.» این را مادر میگوید و او هم در جوابش میگوید: «ها. همهچیز رو بردم. جوش نزن. خدافظ.) خسته شده است از اینکه این همه به فکرشاند و هی میخواهند مراقبش باشند. فاطمه میخواهد کمی طعم و رنگ مستقل بودن را بچشد. کولهاش سنگین شده. دسته جمدان را توی مشتش میگیرد و میکشد. جمدان خرج خرج میکند و انگار چیزی دل مادر را نیز همراه چرخهای چمدان روی آسفالت میکشد. فاطمه راهی میشود و مادر تا زمانی که دور میشود، نگاهش میکند. اتوبوس آرام از حاده پیچدرپیج میگذرد. فاطمه پیشانیاش را به شیشهُ سرد میچسباند و بیرون را نگاه میکند. زمین خشک و ترک خوردة کویر کمکم جایش را به کوهای برفی میدهد. چقدر دنیا بزرگتر از آن چیزی بود که در خانة کوچکشان تصور میکرد. فکر میکند: (یعنی واقعا مستقل شدن انقدر راحت است؟) پس از طیکردن راه طولانی؛ بالاخره جاده تمام میشود و او به مقصد خودش میرسد. دانشگاه علوم پزشکی البرز او پس از یک سال پشت کنکور ماندن و درس خواندن بالاخره راهمی بیدا کرد واز کویر خارج ۳ از آدمهای خونگرم» خواهر و برادر و پدر و مادری که زندگیشان را فاطمه دیگر دو خانه داشت و ساکن همیشگی هیچکدام نبود. او عاشق مستقل شدن و دوری بود و خوایگاه این امکان را برایش فراهم کرده بود.
حجم
۲۹۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۸۵ صفحه
حجم
۲۹۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۸۵ صفحه