تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب فربه تر از خویش
معرفی کتاب فربه تر از خویش
معرفی کتاب فربه تر از خویش
کتاب الکترونیکی «فربهتر از خویش» (پنجمین کتاب مجموعه آثار هنرمندان حیرت) نوشتهٔ «محمد رستگار» و با ویراستاری «سمیه برازجانی» توسط نشر قهوه و موسسه فرهنگیهنری حیرت منتشر شده است. این مجموعه شامل داستانهایی کوتاه به زبان فارسی است که در فضای معاصر ایران و با نگاهی به زندگی روزمره، خاطرات و تجربههای زیستهٔ شخصیتها روایت میشود. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب فربه تر از خویش
«فربهتر از خویش» مجموعهای از داستانهای کوتاه است که در بستر زندگی ایرانی و با تمرکز بر دهههای پایانی قرن ۱۴ روایت میشود. این کتاب در قالب داستانهایی با لحن و زبانی نزدیک به گفتار روزمره، به دغدغهها، خاطرات، روابط خانوادگی و اجتماعی، و تجربههای زیستهٔ شخصیتها میپردازد. نویسنده با بهرهگیری از عناصر بومی و ارجاع به وقایع تاریخی و اجتماعی، فضایی ملموس و آشنا برای مخاطب خلق میکند. داستانها گاه به گذشته و خاطرات کودکی سرک میکشند و گاه در دل زندگی معاصر و روزمرهٔ شهری و روستایی جریان دارند. این اثر در مجموعه آثار هنرمندان حیرت جای گرفته و بخشی از تلاش جمعی برای ثبت و بازنمایی تجربههای فردی و جمعی در قالب ادبیات داستانی است. فضای کتاب، ترکیبی از واقعیت و خیال، خاطره و روایت است که در آن مرز میان گذشته و حال، رویا و واقعیت، بارها جابهجا میشود.
خلاصه کتاب فربه تر از خویش
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستانهای «فربهتر از خویش» با روایتهایی از زندگی روزمره آغاز میشوند؛ جایی که صدای تلویزیون، فکرهای شبانه و روابط خانوادگی، بستر اصلی روایت را شکل میدهند. شخصیتها درگیر دغدغههای کوچک و بزرگ زندگیاند: از مشکلات مالی و همسایگی گرفته تا خاطرات کودکی و تجربههای زیسته در سالهای جنگ و پس از آن. در برخی داستانها، راوی با خواندن قرآن و تأمل بر آیات، به درون خود سفر میکند و تجربهای معنوی و احساسی را بازگو میکند که با خاطرات خانوادگی و دغدغههای معاصر گره خورده است. داستانها گاه به گذشتههای دورتر، به سالهای انقلاب و جنگ، بازمیگردند و از خلال خاطرات کودکی، روابط خانوادگی و تجربههای اجتماعی، تصویری از زیست ایرانی ارائه میدهند. روایتها اغلب با نگاهی انتقادی و گاه طنزآمیز به مسائل اجتماعی و فرهنگی میپردازند و در عین حال، لحظات عاطفی و انسانی را برجسته میکنند. در برخی داستانها، مرز میان واقعیت و خیال محو میشود و راوی در میان خاطره، رویا و واقعیت سرگردان است. کتاب با داستانهایی دربارهٔ خانواده، فقر، جنگ، عشق، و معنویت، تصویری چندلایه و متنوع از زندگی معاصر ایران ارائه میدهد، بیآنکه به پایانبندیهای قطعی و بسته متوسل شود.
چرا باید کتاب فربه تر از خویش را خواند؟
این کتاب با روایتهایی کوتاه و متنوع، تجربههای زیستهٔ نسلهای مختلف را در بستر زندگی ایرانی به تصویر میکشد. خواننده با مواجهه با دغدغههای روزمره، خاطرات جمعی و فردی، و لحظات عاطفی و انسانی، میتواند به لایههای پنهان زندگی معاصر ایران نزدیک شود. داستانها با ترکیب واقعیت و خیال، امکان همذاتپنداری و تأمل دربارهٔ مسائل اجتماعی، خانوادگی و معنوی را فراهم میکنند.
خواندن کتاب فربه تر از خویش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به داستان کوتاه فارسی، کسانی که دغدغههای اجتماعی، خانوادگی و تاریخی دارند و افرادی که به روایتهای زندگی روزمره و تجربههای زیستهٔ معاصر علاقهمندند، مناسب است.
فهرست کتاب فربه تر از خویش
- دود دو: روایت شبانهای از بیخوابی، افکار پراکنده و زندگی خانوادگی در آپارتمانهای شهری. - فربهتر از خویش: تأملی بر معنویت، روزهداری و تجربههای درونی راوی در مواجهه با آیات قرآن و خاطرات خانوادگی. - خمار ماه: بازگشت به خاطرات کودکی و سالهای انقلاب، با تمرکز بر روابط خانوادگی و فضای اجتماعی آن دوران. - ابرهایی چون سگهای سیاه: داستانی دربارهٔ سفری جادهای، روابط انسانی و مواجهه با ترسها و خاطرات گذشته. - آواز آخرین پر: روایتی از تجربههای جنگ، محاصره و مواجهه با مرگ و امید در دل جبهه. - دریا، بانوی انجیری، دلبری بلقیس، دیناری چند، گلهای کاغذی، نان و ماه: هر یک داستانهایی مستقل با محوریت روابط انسانی، خاطرات، فقر، عشق و معنویت هستند که هر کدام بخشی از زیست ایرانی را بازتاب میدهند.
بخشی از کتاب فربه تر از خویش
«توی رختخواب. مدام غلت میزنم. صدای تلویزیون. صدای دوش حمام و بدتر از همه صدای فکر. نمیگذارد بخوابم. چند وقت یکبار هم سروصدای زن همسایه و شوهرش از دیوار نازک اتاق عبور میکند. یک چشمم به صفحة کتاب است. داستان کوتاه میخوانم. «تلفنی در خانهای نزدیک به خانة من زنگ میزند. برای لحظهای از خودم میپرسم که شاید دارد در خانة من زنگ میزند.» ترانة دو دق دو از تلویزیون به گوشم میرسد. «از ورای پنجرهای در پشت خانه. روی مبز کوچکی تلفن به زنگ زدن ادامه میدهد.» دو دو دوّ... «وقتی به آن خانه متروکه میرسم. تلفن به من زنگ میزند.» دو دو دو ... «در باز است از پلهها بالا میروم. وارد اتاقی نیمه تاریک میشوم. ماجوری آنجاست طنابپیچ به یک نیمکت. بیحال آزادش میکنم. استفراغ میکند. با تحقیر نگاهم میکند و میگوید: بی شرف!»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه