
کتاب دروغ هایی که در دانشکده پزشکی تدریس می کردم
معرفی کتاب دروغ هایی که در دانشکده پزشکی تدریس می کردم
معرفی کتاب دروغ هایی که در دانشکده پزشکی تدریس می کردم
کتاب الکترونیکی «دروغهایی که در دانشکده پزشکی تدریس کردم (چگونه طب امروزی شما را بیمارتر میکند و برای نجات جان خود چه کاری میتوانید انجام دهید)» نوشتهٔ رابرت لوفکین با ترجمهٔ ابراهیم قاسمیمرزبال و ویراستاری غلامرضا خدارحمی، اثری در حوزهٔ سلامت و پزشکی است که توسط انتشارات آنان منتشر شده است. این کتاب به بررسی انتقادی آموزههای رایج پزشکی و تاثیر آنها بر سلامت عمومی میپردازد و با زبانی قابلدسترس، مفاهیم پیچیدهٔ متابولیسم و بیماریهای مزمن را برای مخاطب عام توضیح میدهد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دروغ هایی که در دانشکده پزشکی تدریس می کردم
«دروغهایی که در دانشکده پزشکی تدریس کردم» اثری است که به نقد آموزههای سنتی و رایج در دانشکدههای پزشکی میپردازد و با نگاهی انتقادی، برخی باورهای تثبیتشده دربارهٔ تغذیه، متابولیسم و درمان بیماریهای مزمن را به چالش میکشد. نویسنده با تکیه بر تجربهٔ شخصی و سالها فعالیت دانشگاهی، روند شکلگیری توصیههای پزشکی در دهههای اخیر را بررسی میکند و نشان میدهد چگونه برخی از این توصیهها نهتنها به بهبود سلامت عمومی منجر نشدهاند، بلکه در مواردی باعث افزایش بیماریهای مزمن مانند چاقی، دیابت، فشارخون بالا و بیماریهای قلبی شدهاند. کتاب در فضایی میاندانشگاهی و با ارجاع به پژوهشهای روز، به موضوعاتی چون نقش متابولیسم، رژیمهای غذایی، تاثیر هورمونها و سیاستهای سلامت عمومی میپردازد. نویسنده تأکید میکند که دانش پزشکی همواره در حال تغییر است و آنچه امروز حقیقت علمی تلقی میشود، ممکن است فردا جای خود را به یافتههای جدیدتر بدهد. این کتاب در دورهای نوشته شده که بحران بیماریهای مزمن و چالشهای سلامت عمومی در سراسر جهان رو به افزایش است و تلاش دارد با رویکردی انتقادی، مخاطب را به بازاندیشی در باورهای پزشکی و تغذیهای دعوت کند.
خلاصه کتاب دروغ هایی که در دانشکده پزشکی تدریس می کردم
کتاب «دروغهایی که در دانشکده پزشکی تدریس کردم» با روایت تجربهٔ شخصی نویسنده آغاز میشود؛ پزشکی که سالها به آموزههای رایج دربارهٔ تغذیه و سلامت باور داشت و خود را نمونهٔ پیروی از توصیههای علمی میدانست، اما در میانهٔ زندگی با ابتلا به چند بیماری مزمن مواجه شد. این تجربه، او را به بازنگری در دانستههایش واداشت و جرقهٔ نگارش این کتاب را زد. نویسنده در ادامه، سه باور اساسی و رایج را که در دانشکدههای پزشکی تدریس میشود، زیر سؤال میبرد: نخست، این ایده که «یک کالری، یک کالری است» و همهٔ کالریها تأثیر یکسانی بر بدن دارند؛ دوم، این باور که «انسولین بهترین درمان برای دیابت نوع ۲ است»؛ و سوم، این فرض که «چربیهای اشباع و کلسترول رژیم غذایی باعث بیماری قلبی میشوند». نویسنده با استناد به پژوهشهای علمی و شواهد تاریخی، نشان میدهد که این باورها چگونه شکل گرفتهاند و چرا بسیاری از آنها با واقعیتهای زیستی بدن انسان همخوانی ندارند. او توضیح میدهد که نقش هورمونها، بهویژه انسولین، در تنظیم متابولیسم و ذخیرهٔ چربی بسیار مهمتر از صرفاً میزان کالری دریافتی است و رژیمهای غذایی کمچرب و پرکربوهیدرات که سالها توصیه میشدند، در عمل به افزایش چاقی و بیماریهای متابولیک منجر شدهاند. همچنین، نویسنده به نقش سیاستهای سلامت عمومی، منافع صنایع غذایی و دارویی و سوگیریهای علمی در شکلگیری این باورها اشاره میکند. در بخشهای بعدی، کتاب به بررسی مفاهیمی مانند متابولیسم، نقش پروتئینها و چربیها، اهمیت روزهداری متناوب، و تأثیر سبک زندگی بر سلامت روان و طول عمر میپردازد. نویسنده تلاش میکند با سادهسازی مفاهیم پیچیده، مخاطب را به درک عمیقتری از بدن و سلامت خود برساند و او را به انتخابهای آگاهانهتر در زندگی روزمره تشویق کند.
چرا باید کتاب دروغ هایی که در دانشکده پزشکی تدریس می کردم را خواند؟
این کتاب با رویکردی انتقادی و مبتنی بر شواهد، باورهای رایج و گاه اشتباه در حوزهٔ پزشکی و تغذیه را به چالش میکشد و مخاطب را با پشتپردهٔ سیاستگذاریهای سلامت و نقش صنایع غذایی و دارویی آشنا میکند. خواننده با مطالعهٔ این اثر، دیدگاهی تازه نسبت به متابولیسم، رژیمهای غذایی و درمان بیماریهای مزمن به دست میآورد و میتواند با آگاهی بیشتری دربارهٔ سلامت خود تصمیم بگیرد. همچنین، کتاب با ارائهٔ مثالهای واقعی و تحلیلهای علمی، به مخاطب کمک میکند تا نسبت به توصیههای پزشکی رایج نگاه انتقادیتری داشته باشد و نقش سبک زندگی را در پیشگیری و درمان بیماریها بهتر درک کند.
خواندن کتاب دروغ هایی که در دانشکده پزشکی تدریس می کردم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای افرادی مناسب است که دغدغهٔ سلامت، پیشگیری از بیماریهای مزمن، یا علاقه به شناخت عمیقتر دربارهٔ تغذیه و متابولیسم دارند. همچنین، برای دانشجویان و فعالان حوزهٔ سلامت، پزشکان، و کسانی که به دنبال بازنگری در باورهای رایج پزشکی هستند، مطالعهٔ این اثر میتواند مفید باشد. افرادی که با مشکلاتی مانند چاقی، دیابت، فشارخون بالا یا بیماریهای قلبی مواجهاند، نیز میتوانند از مطالب کتاب بهره ببرند.
فهرست کتاب دروغ هایی که در دانشکده پزشکی تدریس می کردم
- فصل ۱: من همه چیز را به درستی انجام دادم ولی داشتم میمردم نویسنده تجربهٔ شخصی خود از ابتلا به بیماریهای مزمن علیرغم پیروی از توصیههای پزشکی را روایت میکند و زمینهٔ شکلگیری تردید نسبت به آموزههای رایج را توضیح میدهد.- فصل ۲: دروغ متابولیک به باورهای اشتباه دربارهٔ متابولیسم و نقش آن در سلامت پرداخته میشود و اهمیت متابولیسم فراتر از هضم غذا بررسی میگردد.- فصل ۳: دروغ چاقی مدلهای مختلف چاقی و نقش کالری، انسولین و عوامل غیرتغذیهای در افزایش وزن تحلیل میشود.- فصل ۴: دروغ دیابت به باورهای نادرست دربارهٔ درمان دیابت نوع ۲ و نقش انسولین پرداخته میشود و پیامدهای رویکردهای رایج درمانی بررسی میشود.- فصل ۵: دروغ کبد چرب علل و مراحل التهاب و کبد چرب و نقش تغذیه و سبک زندگی در بروز این بیماری توضیح داده میشود.- فصل ۶: دروغ فشارخون بالا عوامل پنهان و نقش نمک، قند و آلودگی در فشارخون بالا و اهمیت مولکول نیتریک اکسید بررسی میشود.- فصل ۷: دروغ بیماری قلبی عروقی باورهای رایج دربارهٔ چربیهای اشباع و کلسترول و ارتباط آنها با بیماری قلبی نقد میشود.- فصل ۸: دروغ رژیم قلبی عروقی و خطر سرطان به توصیههای رایج دربارهٔ رژیمهای قلبی و پیشگیری از سرطان پرداخته میشود.- فصل ۹: دروغ آلزایمر باورهای نادرست دربارهٔ علت و پیشگیری از آلزایمر بررسی میشود.- فصل ۱۰: دروغ سلامت روان نقش متابولیسم و تغذیه در سلامت روان تحلیل میشود.- فصل ۱۱: دروغ طول عمر مفاهیم مربوط به پیری، مرگ سلولی برنامهریزیشده و عوامل موثر بر طول عمر توضیح داده میشود.
بخشی از کتاب دروغ هایی که در دانشکده پزشکی تدریس می کردم
«نصف مطالبی که در دانشکده پزشکی یاد میگیرید، طی پنج سال پس از فارغالتحصیلیتان منسوخ میشود یا اشتباه از آب در میآید. مشکل اینجاست که هیچکس نمیتواند به شما بگوید کدام نیمه. پس باید خودتان بروز باشید و یاد بگیرید.پروفسور دیوید ساکت، پدر علم پزشکی مبتنی بر شواهدما از علم پیروی کردیم... به سوی بیماریمادرم متخصص تغذیه بود. او تا هشتاد سالگی به عنوان یک متخصص تغذیه در بیمارستان کار میکرد. من در محیطی بزرگ شدم که به تغذیه سالم خیلی اهمیت میدادند. ما همیشه سعی میکردیم طبق هرم غذایی و توصیههای تغذیهای غذا بخوریم. وعده غذایی ما کمچرب و پرکربوهیدرات بود. ما با دقت چربیهای اشباع شده را با مارگارین کانولا و سایر دانههای روغنی جایگزین کردیم. تنها املتی که میخوردیم، «فقط سفیده تخممرغ» بود تا کلسترول را به حداقل برسانیم.فکر میکردم سالمتر میشوم. همه ما اینطور فکر میکردیم.من سخت کار کردم و خوششانس بودم که توانستم به یک دانشگاه پزشکی بروم. من آنقدر دانشگاه را دوست داشتم که آنجا ماندم و استاد شدم. این تجربه باعث شد تا دانش و مهارتهایی را که از مادرم فرا گرفته بودم و سپس در دانشگاه تکمیل کرده بودم با سایر پزشکان به اشتراک بگذارم. همه ما بر این باور مشترک بودیم که اصول تغذیه و بهداشت بر...»
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۵۷ صفحه
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۵۷ صفحه