
کتاب تغییر
معرفی کتاب تغییر
کتاب الکترونیکی «تغییر» نوشتهٔ اتان کراس و با ترجمهٔ ابراهیم قاسمی مرزبال، توسط نشر آنان منتشر شده است. این کتاب در حوزهٔ روانشناسی و تحول فردی قرار میگیرد و به بررسی چگونگی تغییر احساسات، رفتار و نگرش انسانها میپردازد. نویسنده با تکیهبر تجربیات شخصی و پژوهشهای علمی، تلاش کرده است راههایی برای مدیریت بهتر احساسات و گفتوگوهای درونی ارائه دهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تغییر
«تغییر» اثری ناداستان و علمی-روانشناختی است که اتان کراس، روانشناس و پژوهشگر علوم اعصاب، آن را نوشته است. این کتاب با روایتی شخصی و پژوهشمحور، به بررسی نقش احساسات و گفتوگوهای درونی در زندگی انسان میپردازد و تلاش میکند نشان دهد که چگونه میتوان با شناخت بهتر ذهن و احساسات، مسیر تغییر را هموارتر کرد. ساختار کتاب بر پایهٔ ترکیب روایتهای واقعی، یافتههای علمی و مثالهای ملموس از زندگی روزمره شکل گرفته است. کراس در این اثر، علاوهبر ارائهٔ نظریهها و پژوهشهای روز، داستانهایی از زندگی خود و اطرافیانش را نیز روایت میکند تا مفاهیم پیچیدهٔ روانشناسی را بهصورت کاربردی و قابل لمس برای خواننده بازگو کند. کتاب «تغییر» در چند بخش اصلی تنظیم شده و هر بخش به یکی از جنبههای تغییر درونی و بیرونی میپردازد؛ از تأثیر محیط و روابط گرفته تا نقش فرهنگ و عادات ذهنی. این کتاب بهویژه برای کسانی نوشته شده که به دنبال درک عمیقتری از احساسات و فرایندهای ذهنی خود هستند و میخواهند راهکارهایی برای مدیریت بهتر هیجانها و تغییر رفتارهای خود بیابند.
خلاصه کتاب تغییر
کتاب «تغییر» با روایتی از تجربهٔ شخصی نویسنده آغاز میشود؛ جایی که اتان کراس، با وجود تخصصش در زمینهٔ خودکنترلی و مهار نشخوارهای ذهنی، خود را در موقعیتی اضطرابآور و پر از ترس مییابد. این تجربه، نقطهٔ شروعی برای کندوکاو در ماهیت احساسات و گفتوگوهای درونی است. کراس در ادامه، به این موضوع میپردازد که انسانها چگونه با افکار و احساسات خود دستوپنجه نرم میکنند و چرا گاهی دروننگری بهجای کمک، به دام نشخوار فکری و اضطراب میانجامد. در بخشهای مختلف کتاب، نویسنده به نقش صدای درونی ذهن اشاره کرده است؛ صدایی که میتواند هم راهنما و هم منتقد باشد. او توضیح میدهد که این گفتوگوهای درونی چگونه بر تصمیمگیری، روابط، سلامت روان و حتی جسم تأثیر میگذارند. کراس با مثالهایی از زندگی شخصی، داستانهای خانوادگی و پژوهشهای علمی، نشان میدهد که مدیریت احساسات و تغییر رفتار، نیازمند شناخت عمیقتر از سازوکارهای ذهنی است. کتاب به بررسی ابزارها و تکنیکهایی میپردازد که میتوانند به کاهش نشخوار فکری و بهبود گفتوگوهای درونی کمک کنند. این ابزارها نهتنها در عادات فردی، بلکه در محیط، روابط و فرهنگ نیز ریشه دارند. نویسنده تأکید میکند که هدف، خاموشکردن احساسات نیست، بلکه باید یاد گرفت چگونه آنها را بهدرستی هدایت کرد و از آنها بهره برد. در نهایت، «تغییر» با ارائهٔ داستانهایی از افراد مختلف و یافتههای علمی، تلاش میکند راهی برای مدیریت بهتر احساسات و عبور از بحرانهای ذهنی پیش پای خواننده بگذارد.
چرا باید کتاب تغییر را بخوانیم؟
این کتاب با ترکیب روایتهای شخصی، داستانهای واقعی و پژوهشهای علمی، تصویری روشن از چالشهای ذهنی و احساسی انسان ارائه میدهد. «تغییر» به خواننده کمک میکند تا با شناخت بهتر گفتوگوهای درونی و نقش آنها در شکلگیری احساسات و رفتار، ابزارهایی برای مدیریت هیجانها و عبور از نشخوارهای ذهنی پیدا کند. همچنین، کتاب با پرداختن به تجربههای ملموس و مثالهای روزمره، نشان میدهد که تغییر درونی و بیرونی چگونه ممکن است و چه موانعی بر سر راه آن وجود دارد. مطالعهٔ این اثر میتواند به کسانی که به دنبال بهبود کیفیت زندگی، روابط و سلامت روان خود هستند، دیدگاههای تازهای بدهد و آنها را به تأمل دربارهٔ فرایندهای ذهنیشان دعوت کند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به روانشناسی، خودشناسی و توسعهٔ فردی مناسب است. همچنین، افرادی که با اضطراب، نشخوار فکری یا چالشهای احساسی روبهرو هستند و به دنبال راههایی برای مدیریت بهتر احساسات و تغییر رفتارهای خود میگردند، میتوانند از مطالب آن بهره ببرند. «تغییر» برای کسانی که میخواهند درک عمیقتری از ذهن و هیجانهای خود داشته باشند، توصیه میشود.
بخشی از کتاب تغییر
«در تاریکی اتاق نشیمن ایستاده بودم. بند انگشتانم از شدت فشار دور دسته لاستیکی چوب بیسبال سفید شده بود و به پنجرهای که رو به شب باز میشد خیره شده بودم. با تمام وجود تلاش میکردم از همسر و دختر نوزادم در برابر یک دیوانه که هرگز ندیده بودم محافظت کنم. ترسی که وجودم را فراگرفته بود باعث شد فراموش کنم این موقعیت چقدر مضحک به نظر میرسد یا اگر آن دیوانه واقعاً پیدایش میشد، چه کاری از دستم برمیآمد. افکاری که در سرم میچرخیدند، مدام یک چیز را تکرار میکردند: همه اینها تقصیر خودم است. من یک نوزاد دوستداشتنی و همسری دارم که عاشق من هستند. من هر دوی آنها را در معرض خطر قرار دادهام. چه کار کردهام؟ چگونه میخواهم این را درست کنم؟ این افکار مثل یک ترن هوایی ترسناک در شهربازی بودند که نمیتوانستم از آن پیاده شوم. در آن لحظه، من در کابوس ذهنی خودم گرفتار شده بودم. من دانشمندی بودم که آزمایشگاهی را اداره میکرد و تخصص آن مطالعهی خودکنترلی است. کسی که در مهار نشخوارهای فکری خبره است اما در ساعت سه بامداد با یک چوب بیسبال کوچک در دست، به پنجره چشم دوخته بودم و ترسیده بودم. نه بخاطر فردی که نامهی جنونآمیزی برایم فرستاده بود بلکه توسط غول درون سرم شکنجه میشدم. چگونه به اینجا رسیدم؟»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۰۷ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۰۷ صفحه