
کتاب زیر نور آفتاب
معرفی کتاب زیر نور آفتاب
کتاب زیر نور آفتاب با عنوان اصلی In the wild light نوشتهٔ جف زنتنر و ترجمهٔ سپیده پوراکبر است. انتشارات ابوعطا (کتابهای بادبادک) این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ادبیات داستانی قرن ۲۱ آمریکا قرار گرفته، یک رمان برای نوجوانان است. در این رمان با نوجوانی به نام «کش پریت» و زندگی او در آمریکا آشنا و همراه میشویم. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب زیر نور آفتاب اثر جف زنتنر
کتاب «زیر نور آفتاب» که نخستینبار در سال ۲۰۲۱ میلادی و در ایران در سال ۱۴۰۳ منتشر شده، کاوشی در باب اندوه، خانوادهٔ منتخب (افرادی که خودمان انتخاب میکنیم و نقش خانواده را برایمان دارند) و عشق جوانی است. این کتاب دارای داستانی دلخراش دربارهٔ عشق اول، سوگ و عبور از موانع است. سه رمان نخست نویسندهٔ این کتاب، «جف زنتر» مورد تحسین گسترده قرار گرفته و از سوی نویسندگان ستایش شده است. رمان آمریکایی حاضر که برای نوجوانان نوشته شده، چهار بخش دارد؛ «تابستان»، «پاییز»، «زمستان» و «تابستان». این اثر در ۸۵ فصل نوشته شده است. این کتاب را دنبالهٔ معنوی رمان پیشین و برگزیدهٔ «جف زنتنر» به نام «پادشاه مارها» دانستهاند. در این اثر با نوجوانی به نام «کش پریت» و زندگی او آشنا و همراه میشوید.
خلاصه داستان زیر نور آفتاب
«کش پریت» مادرش را بهدلیل اعتیاد به مواد افیونی از دست داده و پدربزرگش بهآرامی بر اثر آمفیزم در حال مرگ است. دوری از قاچاقچیان مواد مخدر و مراقبت از بهترین دوستش، «دلینی دویل» برای او به عادت تبدیل شده است. «کش» تابستان خود را با چمنزنی سپری میکند؛ درحالیکه دوستش در بستنیفروشی کار میکند. کش پریت و دلینی دویل دانشآموز سال دوم دبیرستان و ساکن ساویر در تنسیِ آمریکا هستند. دلینی یک اعجوبهٔ علوم در سنین پایین است که روزی قارچی را کشف میکند که از باکتریهای مقاوم به آنتیبیوتیک در یک غار محلی تغذیه میکند و به همین دلیل بورسیهٔ کامل تحصیلی برای رفتن به آکادمی معتبر میدلفورد در کنتیکت به او پیشنهاد میشود. این دو نوجوان بهترین دوستان یکدیگر هستند و از طریق عشق و فقدان به هم پیوند خوردهاند، اما وقتی دلینی دنیای کوچکشان را ترک میکند، این وظیفهٔ کش است که او را به جایی جدید دنبال کند و درعینحال مراقب شهر قدیمشان باشد و داستان خود را بنویسد.
چرا باید کتاب زیر نور آفتاب را بخوانیم؟
این رمان به مضامینی همچون اندوه، فقدان، عشق اول، سوگ و یافتن خانوادهٔ منتخب (افرادی که خودمان انتخاب میکنیم و نقش خانواده را برایمان دارند) پرداخته است. «کش پریت» و «دلینی دویل» شخصیتهای پیچیدهای هستند که با چالشهای زندگی در یک محیط دشوار روبهرو میشوند. ما میتوانیم بهراحتی با مبارزات، امیدها و آرزوهای این دو نوجوان ارتباط برقرار کنیم و از رشد و تحول آنها درس بگیریم.
کتاب زیر نور آفتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به نوجوانانِ دوستدارِ ادبیات داستانی قرن ۲۱ آمریکا و قالب رمان دربارهٔ جوانکی به نام «کش پریت» پیشنهاد میکنیم.
درباره جف زنتنر
«جف زنتنر» (Jeff Zentner) یک نویسندهٔ معاصر آمریکایی و برندهٔ جایزهٔ «ویلیام سی موریس»، جایزهٔ «آملیا الیزابت والدن» و انجمن بینالمللی سوادآموزی است. رمانهای «پادشاه مارها» و «زیر نور آفتاب» از آثار او هستند. پیش از تمرکز بر نویسندگی بهعنوان خواننده - ترانهسرا فعالیت میکرد و سه آلبوم بهصورت انفرادی و دو آلبوم با یک گروه منتشر کرد. در اواسط دههٔ سی زندگیاش تلاشهای خلاقانهی خود را بهسمت نویسندگی سوق داد. او بهعنوان وکیل هم مشغول به کار بوده است. پابلیشرز ویکلی در سال ۲۰۱۶ این نویسنده را بهعنوان PW Flying Start معرفی کرد.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
پابلیشرز ویکلی این کتاب را بهعنوان یکی از ۱۰ رمان برتر نوجوانان در سال ۲۰۲۱ معرفی کرد. این کتاب در سال ۲۰۲۲ جایزهٔ «املیا الیزابت والدن» را برای رمانهای نوجوانان از آن خود کرد؛ همچنین در فهرست فینالیستهای جوایز مختلفی از جمله سایبلز در بخش داستان نوجوانان (۲۰۲۱)، جایزهٔ AML در بخش رمان نوجوانان (۲۰۲۱) و جایزهٔ ایرفون (۲۰۲۱) برای کتاب صوتیاش با صدای «مایکل کراچ» قرار گرفت. انجمن خدمات کتابخانهای نوجوانان این اثر را در سال ۲۰۲۲ در فهرست ۱۰ رمان برتر داستانی برای نوجوانان گنجاند.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
Publishers Weekly این رمان را برانگیزاننده و تأثیرگذار دانسته و بر مهارت چشمگیر نویسنده در شعر و نثر تأکید کرده است. این نشریه کتاب «زیر نور آفتاب» را بهعنوان یکی از ده رمان برتر نوجوانان در سال ۲۰۲۱ میلادی معرفی کرده است.
بخشی از کتاب زیر نور آفتاب
«سه هفته مانده به پایان سال تحصیلی، من و وی به ساحل میرویم. دیلینی و الکس سرشان به کارهای خودشان گرم است.
وی میخواهد به قولش عمل کند و اقیانوس را برای اولین بار به من نشان دهد؛ همان قولی که در شب ملاقاتمان به من داد. وقتی ون به ساحل نزدیک میشود، او با یکی از روسریهایش چشمانم را میبندد.
میگوید: «نگاه نکن.»
حس میکنم ون میایستد.
صدای کریس را از صندلی راننده میشنوم: «خوش بگذره. ساعت پنج میام دنبالتون.»
میشنوم که سایر مسافران ذوقزده پیاده میشوند و صداهای پرهیجانشان دور میشود.
وی میگوید: «مواظب باش.» آرنجم را میگیرد و کمکم میکند تا پیاده شوم.
کریس میگوید: «قراره حسابی بهت خوش بگذره، پل بانین. اقیانوس چیزیه که قبلاز مرگ حتماً باید ببینیش.»
وی مسیر کوتاهی من را هدایت میکند و میایستیم. میگوید: «گوش کن.»
در فاصلهای دور، صدای حرکت آب را میشنوم.
قلبم شدیدتر میزند. کمی جلوتر میرویم.
احساس میکنم که پیادهروی سخت تبدیل به ماسهٔ نرم میشود. دمپایی لاانگشتیام را در میآورم و آنها را در دست آزادم میگیرم. «میتونم ببینم؟»
وی میگوید: «هنوز نه. بهزودی.»
تلوتلوخوران روی شنها راه میروم. صدای موجهایی که به ساحل برخورد میکنند، بلندتر میشود. بوی نمک، جلبک دریایی و آب خروشان را حس میکنم.
وی میگوید: «بسیارخب... وقتشه.» و چشمبند را باز میکند.
برای اولین بار، به اقیانوس نگاه میکنم. در وسعتی بیانتها جلوی رویمان گسترده شده و در افق رنگش به سبز-طوسی میگراید. نور خورشید سطح امواج را که یکییکی، همچون نفسهای موجود خفتهای غولپیکر، آهسته به ساحل میرسند، پر از لکههای طلایی کرده.
ماتومبهوت، زیرِلب میگویم: «وای، وای.»
گل از گل وی میشکفد. «خوشت اومد؟»»
حجم
۳۷۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
حجم
۳۷۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه