تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب تو منو به کی سپردی
معرفی کتاب تو منو به کی سپردی
معرفی کتاب تو منو به کی سپردی
کتاب الکترونیکی «تو منو به کی سپردی» (مجموعه شعر) سرودهٔ «مسعود نورآبادی یکتا» و با همکاری نشر «پرین» منتشر شده است. این مجموعه، اشعاری را در خود جای داده که در فضای معاصر و با زبانی نزدیک به دغدغههای روزمره و احساسات عمیق انسانی سروده شدهاند. شعرهای این کتاب عمدتاً حول محورهایی چون دلتنگی، فقدان، امید و خاطره میچرخند و تلاش دارند تجربههای زیستهٔ شاعر را با مخاطب در میان بگذارند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تو منو به کی سپردی
«تو منو به کی سپردی» مجموعهای از شعرهای معاصر فارسی است که در سال ۱۴۰۳ منتشر شده و سرایندهٔ آن «مسعود نورآبادی یکتا» است. این کتاب در فضایی احساسی و گاه اندوهگین، به موضوعاتی چون جدایی، تنهایی، خاطره و امید میپردازد. اشعار کتاب، روایتگر تجربههای شخصی و جمعی هستند و با بهرهگیری از تصاویر ملموس و عواطف صادقانه، تلاش میکنند لحظات گذرای زندگی و احساسات انسانی را ثبت کنند. مجموعه حاضر، در قالب شعر نو و با نگاهی به دغدغههای انسان معاصر، به ویژه در مواجهه با فقدان و دلتنگی، شکل گرفته است. فضای کلی کتاب، سرشار از حسرت، آرزو و تمنای بازگشت به لحظات از دست رفته است و شاعر با زبانی بیپیرایه، احساسات خود را به تصویر میکشد.
چرا باید کتاب تو منو به کی سپردی را خواند؟
این مجموعه شعر، فرصتی برای همنشینی با احساسات عمیق و تجربههای مشترک انسانی فراهم میکند. اشعار «تو منو به کی سپردی» با پرداختن به موضوعاتی مانند دلتنگی، جدایی و امید، میتوانند برای کسانی که به دنبال همدلی و بازتاب احساسات خود در ادبیات هستند، جذاب باشند. خواندن این کتاب، مخاطب را با لحظات ناب و صادقانهای روبهرو میکند که در آنها شاعر بیواسطه از رنجها و آرزوهایش سخن میگوید. این اثر، میتواند دریچهای به سوی درک بهتر عواطف انسانی و تجربهٔ زیستهٔ شاعر باشد.
خواندن کتاب تو منو به کی سپردی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به شعر معاصر فارسی، کسانی که با موضوعاتی چون دلتنگی، فقدان و خاطره درگیر هستند و افرادی که به دنبال همدلی و بازتاب احساسات خود در ادبیات میگردند، مناسب است.
فهرست کتاب تو منو به کی سپردی
- تو نشون راهو داری: شعرهایی دربارهٔ امید و راه جستن در دل تاریکی و دلتنگی.- ناکجا آباد: پرداخت به حس غربت و گمگشتگی در جهان.- کاشکی جای تو من مُرده بودم: اشعاری با محوریت حسرت و آرزوی بازگشت به گذشته.- اگه بودی...: بیان دلتنگی و تأثیر حضور یا فقدان عزیزان.- مسافر: روایت سفر، جدایی و خاطرات باقیمانده از رفتگان.- تو فراموشم نمیشی: تاکید بر ماندگاری خاطرهها و ناتوانی از فراموشی.- وقتی که دلتنگی میاد: مواجهه با غم و دلتنگی و نقش شعر در تسکین آن.- گریه امونم نمیده: اشعار دربارهٔ اشک، اندوه و رهایی از غم.- کبوتر: نماد آزادی و جدایی، و آرزوی بازگشت.- وقتی رفت: روایت لحظهٔ جدایی و تأثیر آن بر زندگی شاعر.- میخوام بمیرم: بیان اوج اندوه و تمنای رهایی از رنج.- چرا؟: پرسش از تقدیر و چرایی جداییها.- آخرین ترانه: شعرهایی دربارهٔ پایان، وداع و آرزوی آرامش.- هول بده تقدیر: مواجهه با سرنوشت و پذیرش آن.- ببار ای اشک: دعوت به گریه و سبکشدن دل.- همدرد: همدلی با دیگران در رنج و اندوه.- منتظرم: انتظار برای بازگشت یا معجزهای در زندگی.- چرا گذاشتم که بره...: حسرت و پشیمانی از جدایی.- کی میشد: آرزوی تحقق رویاها و بازگشت لحظات خوب.- خاطره: مرور خاطرات و تأثیر آنها بر حال شاعر.- آشیون: جستوجوی آرامش و پناه در میان ناآرامیها.- تنهام نذار: ترس از تنهایی و درخواست برای ماندن.- فرشتهٔ خونهٔ ما: یادآوری عزیزان از دست رفته و جای خالی آنها.- کاش: آرزوهای برآوردهنشده و حسرت گذشته.- کاشکی دستات بگیرم: تمنای نزدیکی و لمس دوبارهٔ عزیزان.- حاضرم: آمادگی برای فداکاری در راه عشق و دلبستگی.- جون من بسته به اون: وابستگی عمیق به دیگری.- پاشو: دعوت به بازگشت و پایان دادن به جدایی.- منو به فاصله نسپار: ترس از دوری و درخواست برای نزدیکی.- راهو نشونم نمیدن: سردرگمی و جستوجوی راه در زندگی.- میفهمه دردای منو: همدلی و درک متقابل در رنجها.- تو منو به کی سپردی: پرسش از سرنوشت و چرایی جدایی.- چه جوری بگم؟...: دشواری بیان احساسات و دردها.- بعد تو ای مسافر: زندگی پس از جدایی و فقدان.- بخواب آرام: آرزوی آرامش برای رفتگان و خود.
بخشی از کتاب تو منو به کی سپردی
«تو نشون راهو داری:عطر بارونو ندارم، نفس جونو ندارمتو که نیستی آسمونی؛ بیقرار بیقرارمواسه من سپیده گم شد شبی که گذاشتی رفتیولی من هنوزم توی فصل انتظارمهنوزم رنگ نگاتو توی آسمون میبینمهنوزم یاد دو چشمت جون میده به شب تارمولی به خاطره سوگند داره چون میکنه قلبمچه جوری باید بدونی این شبارو دوس ندارمکاری کن منم رها شم کمکم کن آسمونیجلو پام بذار یه راهی، یه راهی واسه فرارمکمکم کن تویی رهبر، تو نشون راهو داریدیگه فرصتی ندارم، رحمی کن به حال زارمآسمونی گوش کن اینو، منو به فاصله نسپاربه خدا خیلی غریبم، یه قدم دیگه رو دارمیک قدم تا صد آسمان قدماز تو دوره دورمو باز مرا به سوی تو میکشاند این جادهبه سوی توتا به انتها رسمبه انتهای زندگی، جاده، توولی افسوس که ناکجا آباد تو را نایافتم..."
حجم
۳۶۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
حجم
۳۶۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
نظرات کاربران
از یه بغض عظیم میاد این شعرا😢😢
بسیار عالی
اون پرنده پر کشیده از رو شاخه تکیده گریه هام فایده نداره اون جوابمو نمیده
غم بی انتها
داغ خیلی سخته متاسفم😞
اینجا خوده جهنمه وقتی که دوری این همه 👌👌👌👌❤❤