
کتاب کورالین
معرفی کتاب کورالین
معرفی کتاب کورالین
کتاب الکترونیکی «کورالین» (Coraline) نوشتهٔ «نیل گیمن» با ترجمهٔ محسن خادمی و نشر آناناس، داستانی فانتزی و رازآلود برای نوجوانان و بزرگسالان است. این رمان با محوریت ماجراجویی دختری به نام «کورالین» در خانهای عجیب و دنیایی موازی، به مضامین شجاعت، هویت و خانواده میپردازد. «کورالین» یکی از آثار شناختهشدهٔ «نیل گیمن» است که با فضای وهمآلود و شخصیتهای بهیادماندنیاش، مخاطبان زیادی را جذب کرده است. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب کورالین
«کورالین» در دستهٔ رمانهای فانتزی و وحشت ملایم قرار میگیرد و برای نخستین بار در اوایل دههٔ ۲۰۰۰ منتشر شد. داستان در فضایی معاصر اما با عناصر جادویی و وهمآلود روایت میشود. «نیل گیمن» با خلق فضایی دوگانه و مرز میان واقعیت و خیال، تجربهای متفاوت از ترس و شجاعت را برای مخاطب رقم میزند. روایت کتاب حول محور دختری نوجوان میچرخد که بهتازگی به خانهای قدیمی نقل مکان کرده و با کشف دری مرموز، وارد دنیایی موازی میشود. این دنیا در ابتدا جذاب و فریبنده به نظر میرسد اما بهتدریج چهرهٔ واقعی و تهدیدآمیز خود را نشان میدهد. «کورالین» با بهرهگیری از شخصیتهای عجیب و فضاسازی خاص، مرز میان کودکانه بودن و تاریکی را بهخوبی حفظ میکند و در عین حال، دغدغههایی چون استقلال، هویت و ارزش خانواده را مطرح میسازد. این کتاب بارها مورد اقتباس قرار گرفته و جایگاه ویژهای در ادبیات نوجوان و فانتزی دارد.
خلاصه کتاب کورالین
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با نقل مکان «کورالین» و خانوادهاش به خانهای قدیمی آغاز میشود؛ خانهای که بخشهایی از آن به دیگر ساکنان تعلق دارد و هر گوشهاش پر از رمز و راز است. کورالین دختری کنجکاو و ماجراجوست که از بیتوجهی والدینش و یکنواختی زندگی جدیدش خسته شده و به جستوجوی ناشناختهها میپردازد. او در یکی از اتاقها، دری کوچک و قفلشده پیدا میکند که به ظاهر به دیواری آجری ختم میشود. اما زمانی که این در را باز میکند، راهی به دنیایی موازی مییابد؛ دنیایی که در آن نسخههایی دیگر از والدین و همسایگانش زندگی میکنند. این دنیا در ابتدا رنگارنگتر و مهربانتر از دنیای واقعی به نظر میرسد، اما خیلی زود کورالین متوجه میشود که پشت این ظاهر فریبنده، خطری جدی پنهان است. مادر دیگرش، زنی با چشمهای دکمهای، قصد دارد کورالین را برای همیشه در آن دنیا نگه دارد و او را وادار به پذیرفتن هویت جدیدی کند. کورالین با کمک گربهای سخنگو و اشیای جادویی، باید راهی برای نجات خود و والدین واقعیاش پیدا کند و با ترسهایش روبهرو شود. داستان با تعلیق، عناصر وهمآلود و شخصیتهای عجیب، مخاطب را تا پایان با خود همراه میکند، بیآنکه پایان ماجرا را بهطور کامل فاش کند.
چرا باید کتاب کورالین را خواند؟
«کورالین» با فضاسازی منحصربهفرد و روایت داستانی پرکشش، تجربهای متفاوت از مواجهه با ترس و شجاعت را ارائه میدهد. این کتاب با ترکیب عناصر فانتزی، وحشت و ماجراجویی، به موضوعاتی چون استقلال، هویت و ارزش خانواده میپردازد. شخصیتپردازی قوی و دنیای موازی مرموز، مخاطب را به تفکر دربارهٔ انتخابها و پیامدهای آنها دعوت میکند. خواندن این اثر فرصتی است برای تجربهٔ دنیایی خیالانگیز و در عین حال، تامل بر روابط انسانی و قدرت ایستادگی در برابر ترس.
خواندن کتاب کورالین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای نوجوانان و بزرگسالانی که به داستانهای فانتزی، ماجراجویی و روایتهای رازآلود علاقه دارند مناسب است. همچنین برای کسانی که دغدغههایی مانند هویت، استقلال و روابط خانوادگی دارند یا دوست دارند با ترسهای خود روبهرو شوند، «کورالین» انتخابی جذاب خواهد بود.
بخشی از کتاب کورالین
«کورالین در همان ابتدای ورود به این خانه، در را پیدا کرد. آن خانه خیلی قدیمی بود. یک شیروانی زیر سقف و سردابی زیر زمین داشت. باغچهاش تمام این خانهی بزرگ. برای خانوادهی کورالین نبود. بلکه تنها بخشی از آن، به آنها تعلق داشت. اشخاص دیگری هم در این خانهی قدیمی زندگی میکردند؛ مانند خانم اسپینک و فورسیبل که در آپارتمان طبقهی پایین کورالین و در طبقهی همکف ساکن بودند. این دو زن پیر و چاق. تعدادی تسگ تریر در آپارتمانهایشان داشتند که اسمهایی مثل هامیش. آندره و جاک ر برایشان انتخاب کرده بودند. خانم اسپینک و فورسیبل در رورگاری بازیگر بودند؛ این را خانم اسپینک، در همان روز اول ملاقات با کورالین بیان کرده بود. خانم اسپینک که اسم کورالین را اشتباه متوجه شده بود، به آو م ی گفت: «ببین کارولین. من و خانم فورسیبل یه زمانی بازیگرای مشهوری بودیم و خاک صحنه خوردیم عزیزم. وای، نذار هامیش اون کیک میوهای رو بخوره. وگرنه تموم شب از دلدرد به کورالین + تشز می پیق.» کورالین جواب داد: «اسم من کورالینه نه کارولین.» پیرمرد دیوانهای در طبقهی بالای آپارتمان کورالین و زیر سقف زندگی میکرد که سبیل پرپشتی داشت. او به کورالین گفته بود که دارد موشها را برای شرکت در سیرک آموزش میدهد. به همین دلیل نمیگذارد کسی آنها را ببیند. «کورالین کوچولو، میپرسی چرا الآن نمیتونی ببینیشون؟ وقتی اونها آمادگی پیدا کنن؛ تموم مردم دنیاً میبینن که موشهای من، چه اعجوبههایی هستن. سوالت همین بود دیگه؟» کورالین آهسته گفت: «نه. ازتون خواستم که به جای کارولین بهم بگین کورالین.» مرد طبقهی بالایی کورالین دوباره میگفت: «موشها هنوز آماده نیستن و تمرین نکردن برای همین نمیتونی ببینیشون. در ضمن، آونها آهنگی رو اجرا نمیکنن که خودم براشون نوشتم. راستش همهی آهنگهای نوشتهشده، یه حالت بوم بوم دارن؛ ولی موشهای سفید فقط آهنگهای دامدام رو اجرا میکنن. برای همین میخوام یه نوع پنیر دیگه بهشون بدم.» کورالین خیال میکرد که اصلا قرار نیست سیرک موشها برگزار شود و پیرمرد این چیزها را از خودش درمیآورد.»
حجم
۴٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۴٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه