
کتاب تئوری انتخاب
معرفی کتاب تئوری انتخاب
کتاب تئوری انتخاب با عنوان اصلی Choice theory: a new psychology of personal freedom نوشتهٔ ویلیام گلسر (روانپزشک نامدار معاصر) و ترجمهٔ علی صاحبی است. انتشارات سایه سخن این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ علم روانشناسی، موفقیت و خودیاری قرار گرفته، در باب نظریهٔ «تئوری انتخاب» (choice theory) است. ویلیام گلسر به کاربردهای نظریهٔ انتخاب در حوزههای مختلف مانند روابط، آموزش، کار، ازدواج و خلاقیت پرداخته است. او این کتاب را بیشتر بهعنوان یک منبع خودیاری (Self - help) توصیه کرده است تا یک نظریهٔ علمی دقیق در روانشناسی. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تئوری انتخاب اثر ویلیام گلسر
کتاب «تئوری انتخاب» (درآمدی بر روانشناسی امید) که نخستینبار در سال ۱۹۹۸ میلادی و چاپ شمارهٔ ۴۹ آن در ایران در سال ۱۴۰۳ منتشر شده، همواره مورد توجه علاقهمندان به روانشناسی و بهبود کیفیت زندگی بوده است. نویسندهٔ این کتاب مشهور یک روانپزشک نامدار معاصر به نام «ویلیام گلسر» است. او در این کتاب بهجای استفاده از داروهای شیمیایی برای حل مشکلات انسانی، بر اصلاح رفتارها و انتخابها تأکید کرده و معتقد است مشکلات انسانها ناشی از ضعف در کنترل درونی است. طبق باور این روانپزشک هر چه این کنترل تقویت شود، مشکلات کمتر خواهد شد. او در مقابل روانشناسی کنترل بیرونی که تأکید بر تأثیر عوامل خارجی بر فرد دارد، دیدگاه خود را معرفی میکند که در آن رفتارها و احساسات انسانها ناشی از انتخابهای درونی و تحلیلهای فردی است. ویلیام گلسر به پنج نیاز اصلی انسان (بقا، عشق و تعلق، قدرت، آزادی و تفریح) اشاره و بیان میکند که برای تأمین این نیازها، فرد باید به انتخابهای خود در دنیای کیفیاش توجه کند؛ در واقع تئوری انتخاب بر این اساس بنا شده است که رفتارهای انسانها نتیجهٔ انتخابهای آنها برای ارضای نیازهایشان است. این رفتارها بیشتر از انگیزههای درونی نشئت میگیرند تا از عوامل یا محرکهای بیرونی. در هر لحظه، رفتار ما بهترین تلاش ما برای کنترل دنیای اطرافمان و خودمان بهعنوان بخشی از آن است؛ بنابراین باید همواره رفتار و انتخابهایی انجام دهیم که به بهترین شکل ممکن نیازهایمان را برآورده کند. بر اساس این دیدگاه، رفتار هر فرد در هر زمان، بهترین تلاش او برای تأمین نیازهایش است. این کتاب به کاربردهای «نظریهٔ انتخاب» در حوزههای مختلف مانند روابط، آموزش، کار، ازدواج و خلاقیت و نیز ده اصل مهم «تئوری انتخاب» (choice theory) پرداخته است. گفته شده است که کتاب «تئوری انتخاب» تأثیر عمیقی بر مخاطبان در سراسر دنیا داشته؛ ازاینرو به یک اثر پرفروش در سطح جهان تبدیل شده است.
خلاصه کتاب تئوری انتخاب
کتاب «تئوری انتخاب» در حوزهٔ روانشناسی نوین و مفهوم آزادی فردی نوشته شده و کوشیده توضیح دهد که انسانها چرا و چگونه رفتار میکنند. این نظریه بر این باور است که تمام کنشهای ما از غذاخوردن و بحثکردن گرفته تا احساساتی مانند خشم، غم یا اضطراب نوعی رفتار هستند که از درون برانگیخته میشوند و همگی با هدف برآوردن یکی از پنج نیاز اساسی انسان شکل میگیرند؛ عشق و احساس تعلق، قدرت، تفریح، آزادی و بقا. تئوری انتخاب بیان میکند زمانی که فردی نتواند نیازهایش را تأمین کند، رفتاری را انتخاب میکند تا از آن طریق نیازش را پاسخ دهد؛ این رفتارها هدفمند و معطوف به رفع نیاز هستند. این دیدگاه بر پایهٔ روانشناسی کنترل درونی بنا شده است. چهار مفهوم بنیادین در تئوری انتخاب عبارتند از نیازها، خواستهها، دنیای ادراکی و رفتار؛ همچنین پنج نیاز اساسی انسان طبق تئوری انتخاب عبارتند از بقا، عشق و تعلق، قدرت، آزادی و تفریح.
نیاز به بقا شامل نیازهای فیزیکی ضروری مانند غذا، آب، هوا، سرپناه و امنیت است که برای ادامهٔ زندگی ضروری هستند. نیاز به عشق و تعلق چیست؟ انسانها نیاز دارند به دیگران متصل باشند و رابطههای عاطفی برقرار کنند. ویلیام گلسر تأکید میکند که سلامت روانی به روابط مثبت و صمیمی بستگی دارد و نداشتن چنین روابطی ریشهٔ بسیاری از مشکلات روانی است. نیاز به قدرت به کسب موفقیت، ارزش شخصی، شهرت و تأثیرگذاری اشاره دارد. گلسر بیان میکند که این نیاز گاهی با نیاز به تعلق و صمیمیت در تضاد است و کشمکش برای قدرت میتواند روابط عاطفی را تهدید کند. انسانها نیاز به آزادی و خودمختاری برای انتخاب و ابراز خود دارند. این نیاز به احساس خودمختاری و کنترل درونی اشاره دارد؛ حتی در شرایطی که عوامل بیرونی وجود دارند. تفریح و لذت یک نیاز اساسی است که به یادگیری و رشد کمک میکند. انسانها برای یادگیری و برآوردهکردن نیازهای خود به تفریح نیاز دارند. این نیاز در روابط نیز میتواند ایجاد تعارض کند؛ زیرا گاهی یکی از طرفین نیاز به تفریح را نادیده میگیرد. این نیازها بهطور طبیعی در انسان وجود دارد. گلسر آنها را «برنامهریزی ژنتیکی» مینامد. هر فرد برای برآوردهکردن این نیازها، خواستههای منحصربهخود را شکل میدهد که از طریق تعاملات اجتماعی و فرهنگی پرورش مییابد.
چرا باید کتاب تئوری انتخاب را بخوانیم؟
این کتاب کمک میکند نیازهای اساسی انسان را بشناسیم و سپس هر نیازِ خود را زیرمجموعهٔ یکی از آن نیازهای اصلی قرار دهیم. شناخت نیازهای انسانی میتواند بر روی رفتار انتخابیِ او تأثیر بگذارد. این کتاب پاسخی بنیادین به یکی از مهمترین پرسشهای زندگی انسان است؛ «چرا آنگونه رفتار میکنیم که میکنیم؟» این کتاب به ما میآموزد که بسیاری از مشکلات در روابط، کار، تحصیل و زندگی روزمره، نه از بیرون بلکه از انتخابها و شیوهٔ مواجههٔ ما با نیازهای درونیمان ناشی میشود. با خواندن این کتاب میتوانیم مسئولیت زندگی و رفتارهایمان را بپذیریم، از نقش قربانی فاصله بگیریم و دست از سرزنش دیگران برداریم، رابطههای مؤثرتری بسازیم و تعارضها را ریشهایتر حل کنیم، یاد بگیریم چطور با تقویت کنترل درونی به احساس آزادی و رضایت بیشتری برسیم و مسیر رشد شخصی و تصمیمگیری آگاهانهتری را طی کنیم.
کتاب تئوری انتخاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به روانشناسان، روانپزشکان، دانشجویان این رشتهها و به دوستداران مطالعهٔ یک راهنمای عملی برای بهبود کیفیت زندگی پیشنهاد میکنیم.
درباره ویلیام گلسر
«ویلیام گلسر» در سال ۱۹۲۵ میلادی به دنیا آمد. او روانپزشکی پیشرو، شناختهشده و بینالمللی است. اگرچه نامش از سال ۱۹۶۵ و بهخاطر ابداع واقعیتدرمانی در عرصهٔ روانپزشکی معروف شد، امروزه با «تئوری انتخاب» و کاربستهای گستردهٔ آن در قلمرو بهداشت روانی، آموزشوپرورش و مدیریت نیروی انسانی بیشتر عجین است. او در سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۷ دورهٔ روانپزشکی خود را در بیمارستان معلولان جنگی لسآنجلس غربی و در دانشگاه UCLA گذراند و تحتتأثیر آموزههای استادش دکتر «هرینگتون» از روانپزشکی سنتی فاصله گرفت. تحصیلات اولیۀ گلسر در مهندس شیمی بود، اما از زمانی که برایش مشخص شد روانپزشکی علاقهٔ واقعیاش در زندگی است، کار در رشتهٔ شیمی را رها کرد و به روانپزشکی تغییر مسیر داد. در سال ۱۹۶۱ دورهٔ روانپزشکی خود را به پایان رساند. از سال ۱۹۵۷ تا ۱۹۸۶ با رویکرد واقعیتدرمانی بهعنوان روانپزشک در مطب خصوصی و مراکز اصلاح و بازپروری نوجوانان بزهکار به درمان اشتغال داشت. مسیر حرکت او دربردارندهٔ پیشرفتهای مداوم در عرصهٔ کار کلینیکی، سخنرانی، تدریس و نوشتن بود. گلاسر بیش از ۲۰ کتاب نوشته است. در سال ۱۹۶۵ کتاب «واقعیتدرمانی» و در سال ۱۹۶۹ کتاب «مدارس بدون شکست» را منتشر کرد. در سال ۱۹۹۸ با انتشار کتاب «تئوری انتخاب» بیش از پیش مفهوم انگیزش و عامل ایجادکنندهٔ رفتار را از منظر روانشناسی کنترل درونی بسط داد؛ همچنین در سال ۲۰۰۳ با انتشار کتاب «هشدار: روانپزشکی میتواند برای سلامتی شما خطرناک باشد!» و در سال ۲۰۰۷ با کتاب «هشت درس برای زندگی زناشویی شادتر» در تعالی و بهبود سلامت روانی جامعهٔ جهانی مشارکت بسیار کرد.
مشاهدات سیستماتیک دکتر گلسر او را به این نتیجه رساند که ما انسانها بهطور ژنتیکی موجوداتی اجتماعی هستیم و برای بقا و زندهماندن به یکدیگر نیازمندیم. بر این اساس گلسر معتقد است همواره یک مشکل ارتباطی (بهمعنی یک رابطۀ خراب، نارضایتمند یا قطع یک رابطۀ مهم) عامل زیرین مشکلات روانشناختی ما است. بیشتر مشکلات روانی ما از ناتوانی ما در خوب کنارآمدن با افراد مهم زندگیمان نشئت میگیرد. در سال ۲۰۰۰ میلادی بود که دانشگاه سانفرانسیسکو درجهٔ دکتری افتخاری علوم انسانی را به ویلیام گلسر اعطا کرد. از او در مارس ۲۰۰۳ بهوسیلهٔ انجمن مشاورهٔ آمریکا بهعنوان فردی که سهم قابلتوجهی در گسترش و ارتقای کیفی مشاوره و کار حرفهای خود داشته، تقدیر شد؛ همچنین در آوریل ۲۰۰۴ انجمن مشاورهٔ آمریکا برای پایهگذاری واقعیتدرمانی، نشان «اسطورهٔ مشاوره» را به گلسر اعطا کرد. سرانجام در سال ۲۰۰۵ انجمن روانشناسی آمریکا عنوان بسیار والای «استاد ممتاز در درمانگری» را به گلسر نسبت داد که بزرگترین لقب ممکن برای اعطا به یک فرد به شمار میرود. کتابهای پرفروش ویلیام گلسر که در ایران توسط «علی صاحبی» ترجمه شده و توسط انتشارات «سایهٔ سخن» به چاپ رسیده، عبارتند از «تئوری انتخاب»، «درآمدی بر روانشناسی امید»، «ازدواج بدون شکست (حل معمای ازدواج از طریق تئوری انتخاب)» و «هشت درس برای زندگی زناشویی شادتر».
درباره علی صاحبی
«علی صاحبی» در سال ۱۳۴۳ به دنیا آمد. دورۀ کارشناسی و کارشناسیارشد را در دانشگاه تهران گذراند. در سال ۱۳۷۵ در رشتۀ روانشناسی بالینی از دانشگاه نیوساوت ولزِ سیدنی درجهٔ دکتری گرفت و در ۱۳۷۷ به دریافت درجۀ فوقدکتری در اختلالات وسواس از کلینیک اختلالات اضطرابی دانشگاه سیدنی نایل آمد. دورههای رسمی «شناختدرمانی» را زیر نظر «آلبرت آلیس» گذراند و گواهی رسمی «طرحوارهدرمانی» را از «جفری یانگ» گرفت. مدت هشت سال بهعنوان مدرس روانشناسی بالینی در دانشگاه فردوسی در مشهد فعالیت کرد. در سال ۲۰۰۶ میلادی به جنبش روانشناسی مثبتنگرِ تئوری انتخاب و مؤسسۀ واقعیتدرمانی «دکتر ویلیام گلسر» پیوست و بهعنوان مربی ارشد و عضو هیئتعلمی مؤسسه فعالیت کرد. در سال ۲۰۰۸ با دریافت مجوز رسمی از ویلیام گلسر، مرکز آموزش واقعیتدرمانی ایران را بنیانگذاری کرد. از دکتر علی صاحبی دهها جلد کتاب، چندین cd آموزشی، DVD صوتی/ تصویری و بیش از ۳۵ مقاله در مجلات علمی و پژوهشی منتشر شده است. او که همهٔ کتابهای ویلیام گلسر را ترجمه کرده، از شاگردان بنام او بوده که در سال ۲۰۱۲ نامۀ تقدیری از دکتر گلسر دریافت کرده است.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
- «جان بالدوین» (روانشناس) این کتاب را یکی از آثار مهم در حوزهٔ روانشناسی مثبتگرا دانسته است.
- مؤسسهٔ روانشناسی رفتارشناسی در نقدهای خود بر این کتاب بیان کرده که رویکرد ویلیام گلسر میتواند به افراد کمک کند تا درک بهتری از انگیزههای رفتاری خود داشته باشند.
- وبسایت «رابینز» در نقد خود از این کتاب به این نکته اشاره کرده که «تئوری انتخاب» به افراد کمک میکند درک بهتری از روابط انسانی و کنترل زندگی شخصی خود داشته باشند.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
کتاب حاضر نخستینبار تحتعنوان «نظریهٔ انتخاب: روانشناسی نوین آزادی شخصی» با ترجمهٔ «مهرداد فیروزبخت» توسط انتشارات رسا در سال ۱۳۸۲ منتشر شده است؛ همچنین این اثر با ترجمهٔ «گلناز سهرابی» در سال ۱۴۰۱ (انتشارات ندای معاصر، زرینکلک)، با ترجمهٔ «مهرداد فیروزبخت» در سال ۱۴۰۲ (انتشارات رسا) و با ترجمهٔ «الهام بابایی» در سال ۱۴۰۳ (انتشارات سفیر قلم) منتشر شده است
بخشی از کتاب تئوری انتخاب
«فصل ۱۳: تعریفی دوباره از آزادی شخصی شما
در سراسر این کتاب تأکید کردهام اگر مایل باشیم در زندگی خود تئوری انتخاب را جایگزین «روانشناسی کنترل بیرونی » کنیم، تا چه حد آزادی و اختیار شخصی بیشتری تجربه خواهیم کرد. در این فصل، به ده اصل تئوری انتخاب میپردازم. از طریق پیروی از این ده اصل است که میتوانیم آزادی و اختیار شخص خود را ابتدا تعریف و سپس بازتعریف کنیم.
ده اصل بنیادین تئوری انتخاب
۱. تنها فردی که میتوانیم رفتارش را کنترل کنیم، خودمان هستیم. این نکته در عمل به این معناست که اگر بخواهیم شق دیگری را انتخاب کنیم، حتی با هزینهٔ رنج بردن -که میتواند با تنبیه شدید یا مرگ همراه باشد- هیچکس نمیتواند ما را به انجام کاری مجبور کند که نمیخواهیم. و هنگامی که برای انجام کاری با تنبیه و تهدید روبرو میشویم، به ندرت پیش میآید که آن کار را خوب انجام دهیم. هنگامی که واقعاً میفهمیم فقط رفتار خودمان را میتوانیم کنترل کنیم، فوراً در مورد آزادی شخصی خود تجدیدنظر میکنیم و در بسیاری از موارد درمییابیم بیش از آنچه تصور میکردهایم آزادی داریم. وقتی از کاری که به ما گفته شده انجام بدهیم سر باز میزنیم، میتوانیم تصمیم بگیریم که از چه میزان آزادی شخصی خود صرفنظر کنیم. برای مثال، وقتی زنی به شوهرش میگوید: «اگر با من بهتر رفتار نکنی، ترکت میکنم»، در واقع در فرایند تعریف مجدد آزادی شخصی خودش است. او همیشه میتواند ترک کردن همسرش را انتخاب کند. آنچه الان باید انتخاب کند این است که اگر در این رابطه بماند، حاضر است چه میزان از آزادی خود را واگذار کند. برای آنکه کنترل زندگی خود را در اختیار بگیریم، که همیشه امری است ممکن، باید ببینیم آزادی چقدر برای ما اهمیت دارد.
به این نکته فکر کنید که تاکنون چقدر از وقت خود را صرف این کردهاید که دیگران را وادار کنید کاری را انجام بدهند که خودشان نمیخواهند، و همچنین چقدر وقت صرف مقاومت در برابر کسانی کردهاید که میخواستند شما را به انجام کاری مجبور کنند که نمیخواستید انجام دهید. تینا را به یاد آورید که وقتش را برای مجبور کردن کوین برای اینکه به او پیشنهاد ازدواج بدهد تلف میکرد، و سپس یاد گرفت همان وقت را صرف ایجاد روابط خشنود و رضایتبخش با کوین بکند. او هنگامی که فهمید فقط میتواند رفتار خودش را کنترل کند، آزادی و اختیار بیشتری داشت تا اقداماتی را انجام دهد که برای رابطهاش مفید و مؤثرتر بودند.
۲. تمام آنچه میتوانیم از دیگران دریافت کنیم و به دیگران بدهیم «اطلاعات» است. اینکه با اطلاعات چگونه برخورد کنیم انتخاب خود ما یا دیگران است. دوباره تینا را به یاد آورید، وقتی در نهایت پذیرفت که میتواند به کوین اطلاعات بدهد و فقط روی اطلاعاتی که به او میدهد کنترل کامل دارد، این آزادی را داشت که از غُر زدن دست بردارد و حرفهایی بزند که آنها را به هم نزدیکتر کند. وقتی از نگرانی نسبت به چیزهایی که نمیتوانست دربارهٔ آنها کاری بکند، یعنی کنترلکردن کوین، دست برداشت، آزادی و اختیار بیشتری پیدا کرد. یک معلم میتواند به دانشآموزش اطلاعات بدهد و به او کمک کند از این اطلاعات استفاده کند ولی معلم نمیتواند این کار را به جای او انجام دهد. او وقتی از این دام رها شود، آزادی خود را بازمییابد که داوطلبانه بهخاطر احساس مسئولیت نسبت به دانشآموزی که انتخاب کرده بود درس نخواند، از آن صرفنظر کرده بود.»
حجم
۴۹۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۰۸ صفحه
حجم
۴۹۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۰۸ صفحه