دانلود و خرید کتاب به آن می خندم میخائیل میلنیچینکو ترجمه شهرام همت زاده
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب به آن می خندم

کتاب به آن می خندم

دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب به آن می خندم

کتاب به آن می خندم نوشتهٔ میخاییل میلنیچینکو، ترجمهٔ شهرام همت زاده و ویراستهٔ «حسین شیخی» است. انتشارات نیستان هنر این ناداستان را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ شوخی‌ها و بذله‌گویی‌های روسی قرار می‌گیرد، یک مجموعه لطیفه با درون‌مایه‌های سیاسی و اجتماعی است که شما را با برهه‌هایی از تاریخ معاصر روسیه (از سال ۱۹۱۷ تا ۱۹۹۱ میلادی) آشنا می‌کند. این کتاب نقش لطیفه به‌عنوان یک سلاح در مبارزه‌های سیاسی را نشان داده است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب به آن می خندم اثر میخاییل میلنیچینکو

کتاب «به آن می‌خندم» (گزیده لطیفه‌های دورهٔ شوروی) که نخستین‌بار در سال ۱۴۰۲ در ایران منتشر شد، یک ناداستان و حاوی لطیفه‌هایی است که از دو کتاب «داس و خنده» و «چکش و خنده» انتخاب شده است. این اثر ۲۶۲۹ لطیفه را در بر گرفته که گزیده‌ای از ۲۶۰۰ لطیفهٔ دوران شوروی است؛ لطیفه‌هایی که در میان مردم اتحاد جماهیر شوروی و در سال‌های زندگی و زیست در نظام کمونیستی گفته شده است. این لطیفه‌ها از نظر مضمون مهم هستند؛ طنز و گاه تلخ و انتقادی که می‌توان آن را جزئی جدانشدنی از ساختار طنز اجتماعی به شمار آورد. این اثر نشان داده است که در سال‌های بسیاری از حیات نظام کمونیستی، بیان و بازگوکردن لطیفه به‌ویژه با مضامین انتقاد از ساختار حاکمیت می‌توانست منجر به تعقیب قضایی و حتی حبس راوی آن شود؛ بااین‌همه این لطائف راه و جای خود را در زندگی و ذهن و زبان مردمان این سرزمین باز کردند. برخی از آن‌ها در حافظه و برخی در گوشه‌وکنار یادداشت‌ها و حتی در حاشیهٔ دفترهای تلفن مردم ثبت شدند و پس از فروپاشی کشور شوراها، سرانجام در معرض دید و خوانش و قضاوت عام قرار گرفتند. توجه به این موضوع ضروری است که تا پیش از جنگ جهانی دوم موضوع این لطیفه‌ها بیش از هر چیز به نگاه و نقد از وضعیت جاری کشور و سخت‌گیری‌های نظام استالینی بر زندگی و زیست فکری مردم اشاره داشت. پس از جنگ دوم جهانی لطیفه‌های روسی راه خود به‌سوی موضوعات فراملّی باز کردند و حتی پای آدولف هیتلر نیز به این لطیفه‌ها گشوده می‌شود. در دوران جنگ سرد به‌تناسب حساسیت حاکمان وقتِ اتحاد جماهیر شوروی به این موضوع، لطیفه‌ها به شکل‌های مختلف و در موضوعات مختلفی امکان ظهور و بروز پیدا می‌کنند.

این کتاب با ترجمهٔ «شهرام همت‌زاده»، عضو هیئت‌علمی دانشگاه شهید بهشتی و از متخصصان و آگاهان به زبان روسی، از زبان روسی به پارسی برگردانده شده است. او در ابتدای کتاب نوشته است که اثر حاضر نخستین اثر علمی و نظام‌مند دربارهٔ لطیفه‌های سیاسی در شوروی از سال ۱۹۱۷ تا ۱۹۹۱ میلادی است که از منابع مختلفی همچون رسانه‌های گروهی، اسناد رسمی، پرونده‌های قضایی و خاطرات مهاجران گردآوری شده است. لطیفه‌های این کتاب به موضوعات مختلف تاریخی این دوران پرداخته و نقش لطیفه به‌عنوان سلاحی در مبارزات سیاسی را نشان داده است. این لطیفه‌ها نه‌تنها ابزار سرگرمی بلکه شکلی از مقاومت مدنی در برابر حکومت توتالیتر شوروی بودند؛ به‌گونه‌ای که سرانجام با افزایش آگاهی عمومی و اصلاحات «گورباچف» شوروی به‌سمت فروپاشی پیش رفت. در اثر حاضر پس از مطالعهٔ لطایف با بخشی به نام «بنیان‌گذاران کمونیسم و رهبران شوروی از ابتدا تا فروپاشی» روبه‌رو می‌شوید. نویسنده در این بخش شما را با افرادی همچون «مارکس»، «انگِلس»، «تروتسکی»، «خروشچف»، «لنین»، «استالین» و «گورباچف» آشنا می‌کند.

چرا باید کتاب به آن می خندم را بخوانیم؟

مطالعهٔ این اثر شما را با تاریخ معاصر روسیه (از سال ۱۹۱۷ تا ۱۹۹۱ میلادی)، لطیفه به‌عنوان یک سلاح در برابر نظام‌های توتالیتر (تمامیت‌خواه) و گونه‌ای از مقاومت مدنی آشنا می‌کند.

کتاب به آن می خندم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ ناداستان و قالب شوخی‌ها و بذله‌گویی‌های روسی که تم تاریخی و سیاسی دارند، پیشنهاد می‌کنیم.

درباره میخائیل میلنیچینکو

میخائیل میلنیچینکو (Mikhail Melʹnichenko) یک نویسنده و پژوهشگر روس بوده است. دو کتاب «داس و خنده» و «چکش خنده» از جمله آثار مکتوب او هستند.

بخشی از کتاب به آن می خندم

«۱۳۷. سه نفر در سلول زندان بودند.

- تو چرا زندانی شدی؟

- به خاطر تعریف کردن لطیفه.

- تو چرا زندانی شدی؟

- به خاطر شنیدن لطیفه.

-تو چرا زندانی شدی؟

- به خاطر تنبلی. در جایی بودم. یکی لطیفه‌ای سیاسی تعریف کرد و دیگری شنید و خندید. وقتی داشتم می‌رفتم خانه با خودم گفتم: الان می‌روم خانه و می‌خوابم و فردا صبح می‌روم دربارهٔ آن دو نفر گزارش می‌دهم. ولی موفق نشدم زیرا همان شب من را دستگیر کردند!

۱۳۸. دو نفر سوار اتوبوس بودند که یکی از آن‌ها می‌گوید: «چه کار مزخرفی من دارم! باید همه‌جا مراقب حضور دشمن خلق باشم» و دومی می‌گوید: «آرام‌تر. ان.ک.و.د. به من دستور داده که مراقب شما باشم». در این حین، کمک‌راننده می‌گوید: «ساکت شوید! من تمام مدت مراقب شما دو نفر بودم و حالا فهمیدم که شماها فاشیست هستید. الان شما را تحویل ان.ک.و.د. خواهم داد!» دو نفر اول التماس می‌کنند که به ما رحم کن و نگذار بچه‌های‌مان یتیم شوند که کمک‌راننده می‌گوید: «باور کنید اگر رانندهٔ اصلی مراقب من نبود این کار را نمی‌کردم!»

۱۳۹. با توجه به این که خیلی‌ها علیه یکدیگر گزارش تهیه می‌کردند و حتی صدای یکدیگر را ضبط می‌کردند، لطیفهٔ زیر ساخته شده بود:

دو نفردر کوپهٔ قطار نشسته بودند و با هم گفتگو می‌کردند. اولی می‌گوید: «یک دقیقه حرفت را نگه دار و اجازه بده نوار کاستم را عوض کنم» دومی: «مسئلهٔ خاصی نیست، بعدا از روی نوار کاست من کپی می‌کنی!»

۱۴۰. چهار نفر در کوپهٔ قطار داشتند لطیفه‌های سیاسی تعریف می‌کردند. یکی از آن‌ها تصمیم می‌گیرد کمی با سایر همسفرانش شوخی کند و کمی آن‌ها را بترساند. بدین منظور از کوپه خارج می‌شود، پیش مهماندار می‌رود و از او می‌خواهد که پس از چند دقیقه چهار استکان چای به داخل کوپهٔ آن‌ها بیاورد. خودش به کوپه برمی‌گردد و به همسفرانش می‌گوید: «ما داریم لطیفه‌های سیاسی تعریف می‌کنیم و گویا دارند ما را شنود می‌کنند. باورتان می‌شود؟» سپس رو به پریز داخل کوپه می‌کند و می‌گوید: «رفیق سرگرد، لطفاً دستور بفرمایید چهار استکان چای به کوپهٔ شمارهٔ پنج بیاورند!» چند دقیقه بعد در باز می‌شود و مهماندار با یک سینی چای وارد کوپه می‌شود. سه مسافر دیگر با دیدن این صحنه وحشت برشان می‌دارد، می‌روند روی تخت‌شان دراز می‌کشند و می‌خوابند. صبح مسافری که این شوخی را کرده بوده می‌بیند که در کوپه تنهاست و از بقیهٔ همسفرانش خبری نیست. پیش مهماندار می‌رود و می‌گوید: «ببخشید سایر همسفران من کجا هستند؟» و مهماندار پاسخ می‌دهد: «رفیق سرگرد فقط از شوخی و لطیفهٔ شما خوشش آمد و دستور داد کاری به کار شما نداشته باشند!»

۱۴۱. در دههٔ سی که تقریباً همه به نحوی درگیر پرونده‌های مختلف بودند و اگر کسی دستگیر نمی‌شد باعث تعجب دیگران می‌شد، لطیفهٔ زیر ساخته شده بود:

می‌گویند پس از بندِ ۲۰ پرسش‌نامهٔ عضویت در حزب که می‌پرسد: «آیا تاکنون پروندهٔ قضایی داشته‌اید و اگر پاسخ‌تان «بله» است، دلیل آن را بنویسید»، بندِ ۲۱ اضافه شده با این مضمون که «اگر پروندهٔ قضایی نداشته‌اید، دلیل آن را توضیح دهید؟»

۱۴۲. از گفتگوی دو زندانی محکوم به بیست سال حبس:

- چرا زندانی شدی؟

- بی‌دلیل!

- دروغ می‌گویی! برای بی‌دلیل، ده سال حبس می‌دهند!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۰۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۱۶ صفحه

حجم

۱۰۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۱۶ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰
۷۰%
تومان