
کتاب روزی که خواهر شدم
معرفی کتاب روزی که خواهر شدم
کتاب روزی که خواهر شدم نوشتهٔ «فاطمه نصر آزادانی»، با تصویرگری «یاسمن بیاتی» و از سوی نشر «فکرونه» منتشر شده است. این کتاب در دستهٔ داستانهای کودک و نوجوان قرار میگیرد و به چگونگی روابط خانوادگی و نحوهٔ مواجه با به دنیا آمدن فرزند کوچکتر میپردازد. ماجراهای کتاب از زاویهٔ دید دختری نوجوان روایت میشود که با ورود برادر کوچکش، دنیای تازهای را تجربه میکند. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب روزی که خواهر شدم
کتاب «روزی که خواهر شدم» با نگاهی به زندگی یک دختر نوجوان، احساسات کودکان و نوجوانان را نسبتبه خواهر یا برادر شدن نشان میدهد. داستان در بستر زندگی روزمرهٔ یک خانوادهٔ ایرانی شکل میگیرد و به احساسات، دغدغهها و تغییراتی که با تولد یک برادر کوچک در زندگی خواهر بزرگتر رخ میدهد، میپردازد. فاطمه نصر آزادانی با زبانی ساده و صمیمی، لحظات انتظار، شادی، نگرانی و مسئولیتپذیری شخصیتها را به تصویر میکشد. کتاب حاضر در فضایی گرم و خانوادگی، رشد و تغییر شخصیتها را در گذر زمان ترسیم میکند و به موضوعاتی مانند دوستی، محبت، حسادت و همدلی میان خواهران و برادران میپردازد.
این کتاب برای گروه سنی کودک و نوجوان نوشته شده است و به مخاطبانش نشان میدهد که ورود یک عضو جدید به خانواده، چه فرصتهایی برای رشد و یادگیری با خود به همراه میآورد
خلاصه داستان روزی که خواهر شدم
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان با انتظار و هیجان دختری آغاز میشود که قرار است خواهر شود. او در خیال خود، ورود برادر کوچکش را تصور کرده و برای آمدنش لحظهشماری میکند. با ورود نوزاد به خانه، احساسات متناقضی از شادی، کنجکاوی و مسئولیتپذیری در او شکل میگیرد. رابطهٔ این خواهر و برادر به تدریج عمیقتر میشود؛ از مراقبتهای اولیه و بازیهای کودکانه تا همراهی در رشد و یادگیری. در طول داستان، مراحل بزرگ شدن برادر کوچکتر بیان میشود: از سینهخیز رفتن و دندان درآوردن تا مدرسه رفتن و نوشتن اولین نامه.
در یکی از بخشهای داستان، برادر کوچکتر با خرید یک هدیهٔ کوچک برای خواهرش، او را غافلگیر میکند و این لحظه به نقطهٔ عطفی در رابطهٔ آنها تبدیل میشود. داستان باتأکیدبر پیوند عاطفی میان خواهر و برادر و نقش حمایت و محبت در خانواده ادامه پیدا میکند، بیآنکه پایان ماجرا را افشا کند.
چرا باید کتاب روزی که خواهر شدم را خواند؟
این کتاب با ارائهٔ روایتی ملموس و صادقانه از تجربهٔ خواهر یا برادر شدن، به کودکان و نوجوانان کمک میکند تا با احساسات خود در مواجهه با تغییرات خانوادگی آشنا شوند. این داستان، فرصتهایی برای همدلی، مسئولیتپذیری و رشد عاطفی فراهم میکند و نشان میدهد که روابط خواهران و برادران چگونه میتواند به منبعی برای شادی و حمایت تبدیل شود. تصاویر رنگی کتاب نیز به فهم بهتر فضای داستان کمک میکند.
خواندن کتاب روزی که خواهر شدم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کودکان و نوجوانانی که بهتازگی خواهر یا برادر شدهاند یا قرار است عضو جدیدی به خانوادهشان اضافه شود، مناسب است. همچنین والدینی که میخواهند فرزندانشان را برای پذیرش تغییرات خانوادگی آماده کنند، میتوانند از این داستان بهره ببرند.
بخشی از کتاب روزی که خواهر شدم
«منتظر بودم. منتظر یک خبر خوب. منتظر به صدا درآمدن زنگ در خانه که یک نفر بیاید و من را صدا بزند. در خیالات و افکار خودم شکلش را تصور میکردم و فکر میکردم که چگونه با او رفتار کنم که همیشه خوشحال باشد. وارد اتاق عضو جدید خانواده شدم. همهچیز را چک کردم. تی اتاق با تمام وسایل آبی و سبزش هم منتظر ورود او بودند تا بیاید و شادی بیشتری به همه ببخشد. در ابر فکری خودم تصور کردم که او را در گهواره گذاشتهام و کنارش نشسته و برایش لالایی میخوانم تا بخوابد. غرق در افکارم بودم که ناگهان زنگ در خانه به صدا درآمد. به سرعت از اتاق خارج شدم و به سمت در دویدم. وقتی در را باز کردم با چیزی که دیدم خیلی خوشحال شدم و بالا و پایین پریدم. مامان و بابا به همراه یک نوزاد کوچک وارد شدند. مادرم نوزاد را با احتیاط در بغلم گذاشت. دستهای سفید کوچکش را مشت کرد و پاهای کوچولوی او مرا به وجد آورده بود. به صورتش نگاه کردم همانطور که فکر میکردم بود. نوزادی با صورتی سفید و چشمهای درشت مشکی، لبهای غنچهای و بینی کوچک. این نوزاد واقعا رویایی بود. داداش کوچولوی دوست داشتنی من!»
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۷ صفحه
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۷ صفحه